جوابیه احمد زیدآبادی به اکبر منتجبی؛
جلاد و قربانی و انصاف! 

لحظه‌ای را تصور می‌کنم که رژیم عوض شده باشد و امثال من در آن حال باید در مقابلِ نظرات‌مان به امثالِ اینها پاسخگو باشیم، آن هم نه در فضای رسانه که در سلول‌های بازجویی!

پرسش: بعد از اظهارنظر غیرمنتظره احمد زیدآبادی روزنامه نگار طیف اصلاح طلب در مورد وجود آزادی مطبوعات در کشور که موجب شد اکبر منتجبی دیگر روزنامه نگار این طیف حسابی از خجالتش در بیاید، حال زیدآبادی پاسخ او را داده  که به نظر سرآغاز بحث ها و عیان شدن مرحله جدیدی از شکاف های درونی این طیف گسترده است. یادداشت زیدآبادی: جلاد و قربانی و انصاف!  هنگامی که آدم‌های بی‌انصاف داعیه‌دار نجاتِ ملتی از بی‌عدالتی‌می‌شوند، حتم بدانید که روزهای سیاه‌تری در پیش است. بی‌انصافی هم دو گونه است، یا آگاهانه و منفعت‌طلبانه و یا از روی ناآگاهی و عدم شناخت موازین انصاف که مهمترین آن توان مقایسه و تشخیص نسبتِ وضعیت‌های گوناگون با هم است. تعامل با بی‌انصافانِ منفعت‌جو بی‌فایده است و با بی‌انصافان فاقد شناخت مؤلفه‌های انصاف، بسیار مشکل! آدم بی‌انصافی که بی‌مهابا به داوری و قضاوتِ دیگران می‌نشیند، فقط به طرفی که بی‌انصافی و بی‌عدالتی روا داشته، آسیب نمی‌زند، بلکه اصل انصاف و عدالت را مخدوش و تباه و نابود می‌کند! بعضی از این نقدهای دوستان را به اظهارنظرم در بارهٔ سطح آزادی رسانه در کشور دیدم.  باید بگویم، بازجویی که کتک می‌زد و فحاشی می‌کرد، سرِجمع از بعضی از آنها از مؤلفه‌های انصاف آگاه‌تر بود. لحظه‌ای را تصور می‌کنم که رژیم عوض شده باشد و امثال من در آن حال باید در مقابلِ نظرات‌مان به امثالِ اینها پاسخگو باشیم، آن هم نه در فضای رسانه که در سلول‌های بازجویی! واقعیت این است که کسی جلاد به دنیا نمی‌آید. بی‌انصافی و یک‌سویه بینی و خودخداانگاری از آدم‌ها جلاد می‌سازد. جلاد هرگز خود را جلاد نمی‌داند. اگر او را جلاد خطاب کنی، برمی‌آشوبد و فریاد می‌زند‌؛ این تویی که مرام و عقاید حق‌طلبانه و عادلانهٔ مرا به چالش طلبیده‌ای و جلاد واقعی تو هستی! خلاصه جلاد جلاد است چه این سوی خط چه آن سوی خط. هیچ خط سیاسی در این جهان صف حق و باطل و جلاد و قربانی را رسم نمی‌کند. جلاد در درون ماست، اگر آن را مهار و کنترل نکنیم، به سادگی نوشیدن آب جلاد می‌شویم. اینکه چه داعیه سیاسی داشته باشیم، کوچکترین اثری بر این واقعیت نمی‌گذارد.   ###