توجیه جالب حدادعادل برای لزوم حکومت دینی:
اگر پاپ حرفی بزند ولی پارلمان ایتالیا مخالفت کند، حرف حرف پارلمان می‌شود

در غرب، شما جلوه‌ بارز سکولاریسم را در واتیکان می‌بینید که یک تشریفات مجلل و به ظاهر مقتدر دارد، اما همین پاپ و تشریفات آن که هر یک‌شنبه برای صدها هزار نفر سخنرانی می‌کند اجازه ندارد در کمترین قانون مجلس کشور خودش که علیه مسیحیت تصویب می‌شود دخالت کند.

پرسش: غلامعلی حداد عادل - رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی - در سومین نشست حکمرانی قرآنی سخنرانی کرد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: همین پاپ و تشریفات آن که هر یک‌شنبه برای صدها هزار نفر سخنرانی می‌کند اجازه ندارد در کمترین قانون مجلس کشور خودش که علیه مسیحیت تصویب می‌شود دخالت کند. غلامعلی حداد عادل - رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی - در سومین نشست حکمرانی قرآنی که پیش از ظهر امروز (۴شهریورماه) در سالن غدیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، حدادعادل اظهار کرد: سکولاریسم معتقد است دین ‌یک امر شخصی، قلبی و یک‌ رابطه‌ای است که نشان می‌دهد هر انسان در مقابل هر حقیقت منطقی می‌تواند یک ارتباطی برقرار کند؛ حال این حقیقت می‌تواند و این را در ایمان و اخلاق خلاصه می‌کند، یعنی ریشه دین‌ ایمان قلبی است و آثار آن هم در اخلاق فردی ظاهر می‌شود. سکولارها معتقدند با این توصیف؛ دین‌ می‌تواند وجود داشته باشد اما اگر هرکسی بگوید این دینی که من دارم باید در جامعه و اوضاع اجتماعی حاکم باشد باید جلوی آن را گرفت، در واقع معمای ساده آن‌ این ‌است که اگر دین در حوزه فردی یا ارتباط جمعی برای مناسک دینی باشد مانعی ندارد اما اگر یک روز همین افراد در مورد مسائل اجتماعی، اقتصادی، تعلیم و تربیت، جنگ و صلح، معنای علم و … احکام دینی را بیان و درخواست قانون‌ شدن آن را داشته باشند دیگر غرب برنمی‌تابد. رئیس بنیاد سعدی ابراز کرد: در غرب، شما جلوه‌ بارز سکولاریسم را در واتیکان می‌بینید که یک تشریفات مجلل و به ظاهر مقتدر دارد، اما همین پاپ و تشریفات آن که هر یک‌شنبه برای صدها هزار نفر سخنرانی می‌کند اجازه ندارد در کمترین قانون مجلس کشور خودش که علیه مسیحیت تصویب می‌شود دخالت کند. مثلا اگر همین پاپ اگر بگوید سقط جنین حرام است اما مجلس ایتالیا تصویب کند که مانعی ندارد حرف پاپ ارزشی ندارد و این کاری است که سکولاریسم‌ بر سر دین در اروپا ایجاد کرده است. حدادعادل اضافه کرد: در این شرایط، انقلاب اسلامی آمده و بر این باور گسترده‌ای که در نظر اروپا خدشه‌ناپذیر است یک خدشه‌ اساسی و خط بطلان کشیده است. متفکران و روشنفکران غربی برایشان پرونده حکومت دینی مختومه اعلام شده و اینکه کسی بیاید و بحث حکومت دینی ‌را مطرح کند عین ارتجاع و بازگشت به گذشته است. محمدرضا پهلوی هم در فاصله سال‌های ۴۲ تا ۵۷ هرگاه می‌خواست به نهضت امام راحل حمله کند برچسب ارتجاع سیاه را به امام می‌چسباند و معتقد بود اینکه یک آخوند بخواهد در حکومت حضور پیدا کند به معنای بازگشت به تحجر است. انقلاب اسلامی در مقابل این عقیده جزمی ایستاده و گفته است باید جامعه برپایه احکام دینی اداره شود. این حرف برای متفکران غربی سنگین است. اعتقاد به سکولاریسم اعتقاد مشترک همه مارکسیست‌ها، کمونیست‌ها تا برخی متدین‌ها بیخ‌ گوش خود ما و برخی ملی‌گراها است. هرچه معاند و مغایر با حکومت اسلامی می‌بینید ‌در این ‌امر اشتراک نظر دارند که اگر می‌خواهید دین داشته باشید دین‌ خودتان را داشته باشید اما به مردم و حامعه چه کار دارید.   ###