چرا اروپا فعال کردن مکانیسم ماشه را در دستور کار دارد؟
* رضا نصری

توییت اخیر میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در وین و نیز در مذاکرات برجام مبنی بر اینکه غرب به استفاده از مکانیسم ماشه تمایل پیدا کرده است در راستای این است که روسیه و غرب در سال اخیر در پرونده‌های مختلف و متعدد بین‌المللی یکدیگر را به «بی‌ثبات‌سازی» و اقدام علیه ثبات و امنیت متهم کرده‌اند، این رجزخوانی‌ها هم در همین راستاست.

پرسش: اگر از زاویه «منطق سیاست خارجی» به قضیه نگاه کنیم، گمان نمی‌کنم کشورهای اروپایی تمایلی به تشدید تنش با ایران و ایجاد یک بحران جدید برای خود داشته باشند. اما باید توجه داشت که سیاست خارجی در این کشورها نیز تا حدود زیادی تابع «سیاست داخلی» است و اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم، پیش‌بینی می‌شود با نزدیک شدن تاریخ «رفع تحریم‌های تسلیحاتی ایران» آن‌ها به صورت فزآینده‌ای از جانب لابی‌های ضد برجام و لابی اوکراینی برای ممانعت از این اتفاق تحت فشار قرار بگیرند. یعنی اگر خودتان را به جای یک سیاستمدار ارشد غربیِ طرفدارِ احیای برجام بگذارید، خواهید دید که در آن زمان رقبای سیاسی و افکار عمومی شما را در موقعیتی قرار خواهند داد که مجبور شوید توضیح دهید «چرا می‌خواهید دست کشوری که متهم به مشارکت در جنگ اوکراین است را از نظر حقوقی باز بگذارید تا راحت‌تر به اقدامات خود ادامه دهد؟» به طور طبیعی، برای هر سیاستمداری که ملاحظات انتخاباتی نیز دارد پاسخ دادن به این پرسش و قرار گرفتن در برابر احساسات عمومی (هر چند محصول اتهامات واهی باشد) بسیار دشوار خواهد بود؛ دست‌کم در محاسبات و فرایند تصمیم‌گیری او تا حدود زیادی تأثیر خواهد داشت. اصولا جریان‌هایی که از ابتدا اتهام مشارکت ایران در جنگ اوکراین را مطرح می‌کردند برای بهره‌برداری‌ از آن در چنین روزهایی به این کار مبادرت کردند! از همان زمان نیز مدام به دولت ایران هشدار داده می‌شد که به صورت جدی و فعالانه مانع از این شود که این اتهام در افکار عمومی جهان به کُرسی بنشیند. اما متاسفانه امروز اتهام مشارکت ایران در اوکراین برای کشور به یک مانع هزینه‌ساز سیاسی تبدیل شده است. از سوی دیگر، در خود «پرونده برجام» نیز دینامیک غالب میان طرفین از دو سال پیش تا کنون به یک دینامیک مبتنی بر «اهرم‌سازی» تبدیل شده است. یعنی غرب از یک سو تحریم‌ها را تشدید می‌کند و ایران در ازای آن درصد غنی‌سازی را بالا می‌برد! در دینامیک اهرم‌سازی، طبیعی بود در نهایت عاقبت کار به جایی برسد که غرب ایران را به احیای قطعنامه‌های شورای امنیت تهدید کند و ایران نیز در مقابل بحث خروج از ان‌پی‌تی را مطرح کند! برای رفع این مشکل ابتدا لازم است طرفین تصمیم بگیرند این دینامیک منفی فعلی را به یک دینامیک مثبت تبدیل کنند و با تعریف «اهداف مشترک» به حل‌ و فصل موضوع بپردازند.  در هر حال، تعلل در احیای برجام موجب شده‌ هم لابی‌های ضد برجام در آمریکا به مانع‌تراشی‌های جدید - و تحکیم موانع قبل - مبادرت کنند و هم موضوعات و نزاع‌های خارج از موضوع به پرونده هسته‌ای ورود پیدا کند. این وضعیت ایران را در موقعیتی قرار داده که باید علاوه بر چالش‌های منحصر به پرونده هسته‌ای، چالش‌های جدید را نیز برای احیای مذاکرات مدیریت کند. در این راستا، به نظرم لازم است ایران تا حد ممکن خود را از دعوای تاریخی میان روسیه و ناتو دور نگه دارد و با اقداماتی مثل حمایت علنی‌تر و مشهودتر از طرح صلح چین، فضای مساعدتری برای عادی‌سازی روابط خود با غرب و برگزاری نشست‌های هسته‌ای ایجاد کند. مذاکرات بین‌المللی همیشه در یک «فضای سیاسی» صورت می‌گیرد و طبیعی است هر اقدامی که به تلطیف و تعدیل این فضا منجر شود، احتمال موفقیت مذاکرات را افزایش می‌دهد. یعنی اگر رابطه ایران و آژانس به رابطه مثبت‌تری تبدیل شود - و به تبع آن، گزارش‌ها و اسناد مصوب این نهاد نیز سویه مثبت‌تری به خود بگیرد، ابزارهای تأثیرگذاری و بهانه‌های جریان‌های ضد ایران نیز کم‌تر خواهد شد. توییت اخیر میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در وین و نیز در مذاکرات برجام مبنی بر اینکه غرب به استفاده از مکانیسم ماشه تمایل پیدا کرده است در راستای این است که روسیه و غرب در سال اخیر در پرونده‌های مختلف و متعدد بین‌المللی یکدیگر را به «بی‌ثبات‌سازی» و اقدام علیه ثبات و امنیت متهم کرده‌اند، این رجزخوانی‌ها هم در همین راستاست.   ###