مشکل اصلی حاکمیت نه امریکا واسرائیل که ذهن بسته است 
*شهاب الدین حائری شیرازی

در دولت احمدی نژاد در زمان وفور دلارهای نفتی و راه اندازی مسکن مهر و جاده و ریل سازی کلان و توزیع هزاران میلیارد تومان پول به عنوان وام زودبارده جهت راه اندازی کارگاه های زود بازده همان زمان که هنوز تحریم دلاری بانک مرکزی صورت نپذیرفته بود(همان کاغذ پاره کذایی که مملکت را زیر و زبر کرد) دولت اول احمدی نژاد مدعی تولید یک ملیون شغل در سال شد.

پرسش: این سخنان را مرور کنید؛یک ملیون شغل درست کردیم.وضع مردم نسبت به قبل از انقلاب بهترشده. در حال مولدسازی دولت با واگذاری اموال دولت به بخش خصوصی هستیم. عربستان خود فروخته و گاو شیرده غرب است ما استقلال داریم. امریکا هست که نخواست ایران مستقل را به رسمیت بشناسد والا ما با امریکا سر‌جنگ نداریم. اسرائیل باید از بین برود و..... این سخنان بسیار آشناست در حقیقت مرور اجمالی بر مواضع حاکمیت است وجه جامع و قدر مشترک این اخبار، غیرمنطبق بودن آنها با واقعیتهای دنیای اطراف ماست. در شرائطی که امکان سرمایه‌گذاری در کشور فراهم نیست و مطابق آمار مرکز پژوهشهای مجلس ۴سال است که تراز سرمایه‌گذاری منفی است Tدر شرایطی که کارآفرین ها و بخش خصوصی در حال فرار و نه مهاجرت، از کشور است، در شرائطی که دولت کارش شده تنظیم قیمت تخم مرغ و مرغ تا پرواز نکند و تهیه سرم که یک هو، نایاب نشود..و جیب دولت چنان خالی از سرمایه شده که دست به واگذاری اموال کلان خود زده بنام مولدسازی، واقعا چه کسی یک ملیون شغل ساخته که رئیسی مدعی آنست؟! این را در نظر بگیرید در دولت احمدی نژاد در زمان وفور دلارهای نفتی و راه اندازی مسکن مهر و جاده و ریل سازی کلان و توزیع هزاران میلیارد تومان پول به عنوان وام زودبارده جهت راه اندازی کارگاه های زود بازده همان زمان که هنوز تحریم دلاری بانک مرکزی صورت نپذیرفته بود(همان کاغذ پاره کذایی که مملکت را زیر و زبر کرد) دولت اول احمدی نژاد مدعی تولید یک ملیون شغل در سال شد. نمونه دیگر؛ می‌گویند وضع مردم بهتر از قبل از انقلاب شده. برای صحت سنجی این مسئله بایست ایران را با کره جنوبی وترکیه و شیخ نشین های حاشیه خلیج‌فارس مقایسه کنیم تا بدانیم ما واین کشورها که اغلب انها ۴۴سال پیش درامدسرانه کمتری نسبت به ما داشتند پس از ۴۴سال الان هر کدام کجا ایستاده ایم. نمونه دیگر؛ در حال مولدسازی اموال دولت با واگذاری به بخش خصوصی هستیم. سوال؛ وقتی امنیت سرمایه گذاری و صادرات و واردات بواسطه تحریم نیست وقتی سرمایه‌گذاران داخلی در حال انتقال اموال خود به دبی وگرجستان وترکیه و..هستند؛ کدام بخش خصوصی در کشوری که بوی جنگ در آن پیچیده حاضر به سرمایه گذاریست؟! ایا نام واگذاری پالایشگاه جم به ستاداجرایی که نهادی غیر خصولتی و حاکمیتی است زیر نظر رهبری، مولدسازی است؟! این نهادها خود بایست در چنین وقت نداری دولت، اموال خود را بفروشند و در اختیار خزانه خالی دولت بگذارند نه اینکه اموال دولتی را در زمانه تحریم، تصاحب کنند. نمونه دیگر؛عربستان گاو شیرده غرب است و استقلال ندارد. ما داریم تاوان استقلالمان را می‌دهیم! بصورت کلی کشورها در تعامل با هم منافع ملی خود را در نظر می‌گیرند نه طرف مقابل. وابستگی اگر به معنای پیوند خوردن و در هم تنیدن اقتصاد کشوری با کشور دیگر باشد که چیز بدی نیست؛ ایران هم دوست داشت اقتصادش با چین در یک قرارداد ۲۵ساله پیوند بخورد اگر چه چینی‌ها بخاطر تحریم پا پس کشیدند. اما اگر وابستگی به معنی محور قرار گرفتن منافع ملی امریکا باشد نه کشور عربستان، در روابط دو کشور، این زاییده وهم ماست. عربستان با حل کردن چالشهایی که مانع پیشرفت اقتصادی اش می‌شود به یکی از کشورهای قدرتمند در بازارهای نفت وگاز ومشتقات ان و پتروشیمی مبدل شده است. عربستان به خوبی با درک این مسئله که رشد اقتصادی منبع استقلال است در این ۴۰سال که ما در حال ایجاد دائمی چالش‌های منافی توسعه برای خود بودیم توانست بار خود را ببندد. اگر عربستان در دهه هفتاد به خواست امریکا تولید نفت را بالا می‌برد و قیمت نفت را پایین، امروز به درخواست امریکا برای جایگزین نمودن نفت خود بجای روسیه جواب منفی می دهد و رسما اعلام می‌کند منافع ملی عربستان محور سیاست این کشور است نه امریکا. در قضیه قتل فجیع خاشقچی، وقتی بایدن رئیس جمهور امریکا مسائل حقوق بشری را مطرح نمود وخواست محمدبن سلمان که به جمهوری خواهان آمریکا و مشخصا ترامپ نزدیک شده بود را منزوی نماید؛ این عربستان بود که با بستن معاهدات جدید با چین و گرم کردن روابط با روسیه و وعده استفاده از یوان در ۴۰ درصد نفت فروخته شده به چین، (جهت تضعیف دلار) آمریکا را به تغییر موضع وادار نمود چنانچه امریکا وترکیه وبلوک غرب از همه ادعاهای خود در خصوص مسائل حقوق بشری و خاشقچی دست کشیدند. نمونه دیگر؛ ما با آمریکا سر جنگ نداریم امریکا هست که دائما در حال توطئه چینی علیه ماست. خاطرات فرماندهان نظامی وامنیتی که موفق به فرار شدند همچنین خاطرات آیت الله منتظری و سندی که اخیرا منتشر شد همه گواه این‌‌است.   ###