در حاشیه مناظره کوشکی و زید آبادی در شبکه 4 سیما
* مهدی نصیری 

ما فرض می گیریم که در مناظره دیشب با اجرای بسیار خوب و منصفانه آقای دکتر بیگدلی، آقای زید آبادی، آقای کوشکی را که به نمایندگی از گفتمان حاکم بر نظام سخن می گفت، مثلا مغلوب و حتی فتیله پیچ کرد، اما نظام، همین که رسانه اش، ظرف و برگزار کننده این مناظره بوده و اجازه داده بود مخالف گفتمانش، حضور پیدا کند، برنده اول بود.

پرسش: دعوت از احمد زید آبادی، روزنامه نگار و اندیشور اصلاح طلب در برنامه شیوه شبکه 4 یک اتفاق مثیت و ستودنی از سوی رسانه ملی بود.  می بینید که چقدر نظام، سطح توقع ملت و امثال من را پایین آورده که دعوت از یک روزنامه نگار و نویسنده برجسته و منتقد ـ که حتی با تندروی های اصلاح طلبانه تا چه رسد به براندازانه هم مخالف است و تا کنون باید دهها بار در تلویزیون برای چنین گفتگوهایی دعوت می شد ـ من را ذوق زده و وادار به نوشتن می کند! بگذریم.  تردیدی ندارم که هر کسی که فقط 6 ماه کار رسانه ای کرده باشد می فهمد که یکی از مهم ترین راهها برای موفقیت یک رسانه، برای این که دیده شود، این است که در برنامه ها و کنداکتور خود گفتگوهایی مناظره محور که موافق و مخالف یک ایده و اقدام حضور داشته باشند، تدارک ببیند، هر چند که خود را حق مطلق بداند. امروز با صرف مونولوگ و تک گویی، نمی توان ایده ای را جا انداخت و برای آن، مخاطب در خور پیدا کرد اما این که چرا رسانه ملی با حضور  دهها و صدها رسانه ای با تجربه در آن، کمتر به چنین امری می پردازد، مربوط به تصمیم گیری نهادهای بالادستی و امنیتی حاکم بر صدا وسیماست که نه درک درستی از امنیت دارند و نه درک درستی از کار رسانه ای!  ما فرض می گیریم که در مناظره دیشب با اجرای بسیار خوب و منصفانه آقای دکتر بیگدلی، آقای زید آبادی، آقای کوشکی را که به نمایندگی از گفتمان حاکم بر نظام سخن می گفت، مثلا مغلوب و حتی فتیله پیچ کرد، اما نظام، همین که رسانه اش، ظرف و برگزار کننده این مناظره بوده و اجازه داده بود مخالف گفتمانش، حضور پیدا کند، برنده اول بود. متاسفانه نظام در شهریور سال 1399 که همین شبکه 4 مناظره در باره حجاب الزامی و گشت ارشاد را با حضور بنده و حجت الاسلام دکتر سوزنچی با اجرای قوی دکتر حبیب ازغدی، تدارک دیده و اجرا کرده بود و بازتاب گسترده ای در جامعه و بیرون از مرزها داشت، نتوانست دستاوردهای مهم این ابتکار شبکه 4 را برای منافع و بقای خود درک کند و اجازه تداوم این برنامه را با حضور دیگر کارشناسان فقهی و اجتماعی و سیاسی و ... بدهد.  نظام حتی اگر اصرار به ادامه گشت ارشاد داشت با اجرای چنین گفتگوهایی می توانست از تراکم انفجاری عقده های ضد حجاب اجباری جلوگیری کند و از وقوع اتفاق سهمگین و زلزله ادامه دار قتل یا فوت دختر محجوب و معصوم کرد ایرانی مهسا امینی جلوگیری کند.  تردیدی نیست که دغدغه نظام بیش از هر چیز بقا و تداوم خود است اما نهادهای بالا دستی باید این نکته را درک کنند، مسیر بقا از برخوردهای چکشی و میدان ندادن به گفتگو و تنگ نظری و ... نمی گذرد بلکه این بقا بیش از هر چیز وابسته به شرح صدر و بلند نظری و مهربانی با جامعه و مردم و استفاده از راهکارهای کارشناسان دلسوز و آزاده و برکنار از تملق و چاپلوسی است و این راهی بسیار سهل است و با چند حرکت می توان مسیر رو به سقوط و فروپاشی را برگرداند، هر چند اگر همچنان بنا بر نشنیدن و میدان دادن به کارشناسان و خواص کوته بین و ثناگو و حقیر باشد، راهی ممتنع خواهد بود.   ###