دلنوشته فخری السادات محتشمی پور بعد از بازگرداندن تاجزاده از بیمارستان به زندان

تهدید همسرجان، که تا مرا نبیند به اتاق عمل نمیرود، راه را برایم به سویش گشود. در گوشم‌ وصیت کرد و‌ من ناباورانه نگاهش کردم. با او ‌تا اتاق عمل رفتم و پس از آن کنارش بودم تا شب. 

پرسش: دو‌ماه پس از کابوس هولناک بازداشت غریب همسرجان که به آدم ربایی و گروگانگیری می مانست، آمدنش به بیمارستان و‌ دیدارش برایم به رویا می مانست. ای ساربان، ای کاروان  لیلای من کجا می بری با بردن لیلای من  جان و دل مرا می بری  دو‌ماه پس از کابوس هولناک بازداشت غریب همسرجان که به آدم ربایی و گروگانگیری می مانست، آمدنش به بیمارستان و‌ دیدارش برایم به رویا می مانست. چه کسی این رویای شیرین سرخوشی در هم نشینی با یار بی مثال را از من ربود؟ چقدر دوست داشتم پنج شنبه ای که نوید خروجش را از زندان دادند هرچند به قصد بیمارستان و‌ چه تلخ است این شادی های نارس و‌ ناتمام! دیدارش در سی سی یو ۳ مرکز قلب و در آن لباس زرد آفتاب گون بیمارستان برایم با همه دیدارهای عاشقانه سالهای خوش زندگی برابری می کرد. چه تأسف بار و چه دردناک! شادی های وصل و‌ دیدارهای کوتاه در همه آن ۷ سال انفرادی ۸۸ و‌پس از آن، همین طعم گس و شور از اشک را داشت. زودگذر بود و در عین حال ماندگار. پس از دو‌ماه بازداشت در زندان سپاه و پس از ۴۷ روز روزه داری اعتراضی عاقبت آژیر خطر به صدا درآمده بود! جمعه:ملاقات ممنوع!  شنبه: تهدید همسرجان، که تا مرا نبیند به اتاق عمل نمیرود، راه را برایم به سویش گشود. در گوشم‌ وصیت کرد و‌ من ناباورانه نگاهش کردم. با او ‌تا اتاق عمل رفتم و پس از آن کنارش بودم تا شب.  یک شنبه: امیدوار بازگشت به خانه اش پس از ترخیص، شادمان بودم‌تا شامگاه ناامیدی و دوشنبه ای نامبارک که از پی این روزهای خوش آمد.  در رفتن جان از بدن گویند هرنوعی سخن من خود به چشم‌خویشتن دیدم که جانم‌می رود... آری دو‌ روز پس از انجام عمل قلب بدون توجه به هشدارهای پزشک‌ معالج او را به زندان سپاه بازگرداندند بدون بیم از عواقب آن! اما او گفت که  همچنان در دفاع از حقوق مردمش استقامت خواهد ورزید، فرق ندارد بیرون یا داخل زندان  و پیام امید سرداد و‌گفت که همچنان دل به رویاهایش خواهد داد در هر تنگنا و‌ شرایط سختی که کینه توزان برایش مهیا کنند  و‌ گفت که باز هم تنها راه برون رفت از بن بست های موجود و‌ تنها راه نجات کشور را گفتگو می داند و تمام توانش را در این راه به کار خواهد گرفت در همان زندان و‌ در همان شرایط سختی که عقوبت دلسوزی هایش در نقد مسئولین بویژه نقد رهبری است. یارب این نوگل خندان که سپردی به منش می سپارم به تو‌از ترس حسود چمنش پ.ن: تصویر بدرقه قدیمی است   ###