دولت دستور کار خود را بر تداوم منافع الیگارش‌ها قرار داده؛
نابرابری‌ها به نحو بی‌سابقه‌ای گسترش یافته  است
*دکتر حسین راغفر

آنچه رخ داده، این است که متاسفانه دولت با ظرفیت‌های موجود خود، توانایی انجام پیشنهاداتی که ارائه شد را ندارد. مگر اینکه یک عزم جدی و فراتر از دولت شکل گرفته و کل حاکمیت به این نتیجه برسد که این اصلاحات عمیق باید صورت بگیرد. 

پرسش: شعارهای انتخاباتی، معمولا به این صورت است که آقایان برای جلب رای، حرف‌های درشت می‌زنند. ضمن اینکه کیفیت انتخابات گذشته نیز بر کسی پوشیده نبوده و طبیعی است که وعده‌های بزرگی در این انتخابات مطرح شده و ظرفیت تحقق آن‌ها-اگر هم وجود داشته- در  دولت رئیسی نیست.  ضمن اینکه، تغییر دولت سیزدهم و تداوم سیاست‌های دول سه دهه گذشته، نشانگر آن است که دولت‌ها در تغییر این مسیر نقش چندانی نداشته و اراده‌ای فراتر از آن‌ها، این سیاست‌ها را رقم می‌زند.  عوامل مختلفی در این مسئله دخیل بوده که از جمله می‌توان به مسئله حضور الیگارش‌ها در اقتصاد ایران اشاره کرد. این الیگارش‌ها طی این سه دهه گذشته با سیاست‌های اقتصادی به اصطلاح بازار آزاد بسیار فربه شدند و امروز، دولت‌ها عملا در جیب آن‌ها هستند.  ضمن اینکه دولت کنونی نیز متاسفانه به دلیل عدم شناخت خود از ظرفیت الیگارش‌ها، دستور کار خود را تداوم منافع آن‌‍‌ها قرار داده است.  اگرچه تحولات و بحران عمیقی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم، محصول این سیاست‌هایی است که در سه دهه گذشته به اسم اقتصاد بازار آزاد در جامعه حاکم شده است. نکته قابل توجه اینکه، نابرابری‌ها به نحو بی‌سابقه‌ای گسترش یافته و امکان حل آن‌ها در چارچوب کنونی و تداوم سیاست‌های سه دهه گذشته امکان‌پذیر نیست. مسئله‌ای که تهدیدات سیاسی جدی برای نظام سیاسی کشور رقم زده و به نظر می‌رسد که ایجاد اصلاحات گسترده را عملا ناگزیر کرده است.  از جمله این اصلاحات گسترده، بازگشت به تعهدات قانون اساسی حاکمیت و دولت است و باید تعهداتی که حکومت نسبت به مردم در قانون اساسی به مانند آموزش رایگان، خدمات سلامت رایگان و تعهد دولت در ارائه مسکن و اشتغال برای همه شهروندان و دیگر موارد داشته با عملیاتی کنند.  حاکمیت باید یک چرخش بسیار جدی در سیاست‌گذاری‌های سه دهه گذشته انجام دهد و در غیر این صورت، بایستی منتظر عواقب بسیار ناگوار آن، هم برای نظام سیاسی و هم برای جامعه باشند. به همین دلیل این وعده‌هایی که دولت برای ایجاد یک میلیون مسکن در سال داد با این ظرفیت ضعیفی که در درون آن وجود دارد، امکان‌پذیر نیست.  دولت باید با این چرخش بازگشته و برای تامین منابع خود به جای دست کردن در جیب مردم از طریق افزایش نرخ ارز و قیمت‌ حامل‌ها که تورم لجام گسیخته‌ای را به جامعه تحمیل کرده-تورمی که در دو ماه اخیر شاهد بودیم در 70 سال اخیر در کشور بی‌سابقه است-از تقویت نظام مالیاتی، منابع لازم خود را از برندگان سیاست‌های سه دهه گذشته و از طریق مالیات بر ثروت و دارایی افراد تامین کند. آنچه رخ داده، این است که متاسفانه دولت با ظرفیت‌های موجود خود، توانایی انجام پیشنهاداتی که ارائه شد را ندارد. مگر اینکه یک عزم جدی و فراتر از دولت شکل گرفته و کل حاکمیت به این نتیجه برسد که این اصلاحات عمیق باید صورت بگیرد.  در حالی که ابراهیم رئیسی در وعده‌های انتخاباتی خود از تدوین برنامه 7هزار صفحه‌ای برای اداره کشور خبر داده بود، متاسفانه به تلخی شاهد آن هستیم که این دولت، اساسا برنامه ندارد! حال اینکه برنامه‌ای برای آقایان نوشتند یا خیر را ندیده و اطلاعی از آن ندارم. اما آنچه مشخص بوده، این است که دولت اساسا فاقد برنامه بوده و نمی‌داند چگونه با بحران کنونی مواجه شده و اتخاذ تصمیم کند.  سردرگمی که در دولت شاهد آن هستیم و برنامه‌های ناهماهنگی که در عمل اجرای آن را می‌بینیم، حکایت از فقدان یک برنامه مشخص و لازم برای اداره کشور دارد.   ###