سانسور به نوحه ها هم رسید؛ ماجرای منع نوحه هایی در یزد چیست؟

جای خالی دو هیئت بزرگ و معروف یزدی در عزاداری‌های امسال.حذف و محدودیت و ممنوعیت بر سر راه هیئات عزاداری.از دین شما بیزارم، دینی که فقط بهتان است:اسلام سراپا تزویر، اسلام ابوسفیان است.

پرسش: به دنبال مانع‌تراشی، اعمال ممیزی‌های سخت‌گیرانه و فله‌ای، و فشارهای برخی نهادهای خاص بر مداحان، هیئات و حسینیه‌ها، جای برنامه‌های عزاداری و سینه‌زنی دو هیئت بزرگ و معروف یزدی (فهادان و بعثت) در عزاداری‌های امسال خالی‌ست. باران کویر نوشت: یکی از شهروندان یزدی در رشته توییتی نوشته: فشارهای برخی نهادهای خاص بر هیئت‌ها و حسینیه‌های یزد چنان شدت گرفته که نوحه‌ها را عوض می‌کنند و حتی کار به سانسور واژگان نوحه‌ها هم رسیده تا جایی که یکی از نوحه‌خوانان معروف نیز ممنوع‌الصدا شده است.   وی افزوده: بعضا در مواردی پس از حذف کلمه‌های نوحه، خودشان کلمه‌های بی‌ربط را بدون رعایت نکات شعری و تخصصی جایگزین می‌کنند و به هیئت می‌گویند همین را بخوان! و از حرکت برخی هیئت‌های بزرگ به بهانه تایید نشدن شعر، جلوگیری می‌شود! گفته می‌شود یکی از شعرهای نوحه این هیئت‌ها که توسط شاعر تحسین شده در دیدارهای شاعران با رهبر انقلاب ، سعید بیابانکی سروده شده به تایید نرسیده !  جالب این که سعید بیابانکی؛ از شاعران معاصر، عضویت شورای سیاست‌گذاری جشنواره شعر فجر، دبیری هنری جشنواره ۱۳ سوره، عضویت در شورای عالی شعر صدا و سیما، و شورای‌عالی شعر وزارت فرهنگ و ارشاد را در کارنامه خود دارد. یکی از شعرهای تایید نشده توسط نهادهای خاص :  از سجده طولانی گر پیشانی‌تان پر پینه‌ست از من که ولی اللهم، اما دلتان پر کینه است امشب شب عشق است ای دل، ای جان به عبادت برخیز ای عاشق یزدان منشین، ای اهل عدالت برخیز از دین شما بیزارم، دینی که فقط بهتان است اسلام سراپا تزویر، اسلام ابوسفیان است داغ همه یارانم، با آنکه به جان سنگین است جان دادن سرخم بهتر، از زندگی ننگین است ( دکلمه) از گفته احمد پیداست (الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم) در ظهر عطش ای یاران ، رو سوی نماز آوردم من مخزن سراللهم، هفتاد و دو راز آوردم ای دین عدالت گستر ، ای ارثیه اجدادی می‌بوسمت ای دینداری، می‌خواهمت ای آزادی ای تشنه آب کوثر ، بشتاب و فداکاری کن ای کوفی بیزار از ظلم، برخیز و مرا یاری کن ای تیغ سراپا عریان، رگ‌های مرا نوبر کن لب تشنه این سر تا کی، برخیز و گلویی تر کن ای حادثه ناپیدا، پیدا شو و پیداتر شو چشم دل مشتاقان را، روشن کن و روشن تر کن   ###