اعلام سوت پایان اسلام سنّتی در جهان معاصر
*بیژن عبدالکریمی

بیژن عبدالکریمی در نشست «آینده اسلام در ایران» با بیان اینکه امروز هیچ چیز بومی نداریم و همه چیز تحت تأثیر فرایندهای جهانی است گفت: جهان اسلام هنوز نتوانسته بود خود را با امواج طوفان بزرگ ظهور جهان مدرن سازگار کند که دومین سونامی هم برخاست. اگر قبلاً به واسطه مدرنیته میان جهان معاصر و جهان اسلام شکافی تمدنی ظهور پیدا کرد، در نیم قرن اخیر، به واسطه ظهور جهان پسامدرن، دومین شکاف تمدنی میان عالم اسلام و جهان معاصر شکل گرفت.

پرسش:  بیژن عبدالکریمی در نشست «آینده اسلام در ایران» گفت: تاریخ ادیان سنتی و کلاسیک در جهان به پایان رسیده است. دیگر ادیان جهان‌شمولی نخواهیم داشت و دین آینده، دین گفت‌وگو خواهد بود بیژن عبدالکریمی در نشست «آینده اسلام در ایران» با بیان اینکه امروز هیچ چیز بومی نداریم و همه چیز تحت تأثیر فرایندهای جهانی است گفت: جهان اسلام هنوز نتوانسته بود خود را با امواج طوفان بزرگ ظهور جهان مدرن سازگار کند که دومین سونامی هم برخاست. اگر قبلاً به واسطه مدرنیته میان جهان معاصر و جهان اسلام شکافی تمدنی ظهور پیدا کرد، در نیم قرن اخیر، به واسطه ظهور جهان پسامدرن، دومین شکاف تمدنی میان عالم اسلام و جهان معاصر شکل گرفت. وی در ادامه گفت: اگر شکاف اول را مدرنیته ایجاد کرد، دره و شکاف دوم را پسامدرنیته سبب شد. ما هنوز از سیلی اول مدرنیته گیج و گنگ بودیم که سیلی دوم حاصل از شرایط پسامدرنیته بر گونه‌های فرهنگ و تفکر ما نواخته شد و ما را گیج‌تر و گنگ‌تر از قبل ساخت. اگر تمام مبانی و باورهای عالَم سنت و جهان پیشامدرن و، به گفته مشهور مارکس، هر آنچه متصلب، مقدس، سفت و سخت بود با ظهور مدرنیته و جهان جدید دود شد و به هوا رفت، در جهان پسامدرن نیز تمام مبانی و باورهای عالَم مدرن مجدداً مورد تردیدها، چالش‌ها و بازخوانی‌های انتقادی بسیار زیادی قرار گرفت. مشروح متن این‌سخنرانی را که در اختیار مهر قرار گرفته، در ادامه می‌خوانید: طرح مساله مشاهدات عینی در جامعه، بی‌تفاوتی به شعائر و طرح مباحث شکاکانه و ضد سنت در جامعه و در فضاهای مجازی، مناسبات اخلاقی، جنسی، روابط اجتماعی، حضور در حلقه‌های جوانان، طغیات و نگرش انتقادی و گسست تاریخی نسل‌های جدید از میراث و مآثر تاریخی و سنت نظری و تاریخی. خود به خود هر فرد آگاه و اندیشمند و حتی افراد عامی و نامتفکر را با این پرسش روبرو می‌سازد: آیا نسبت ایرانیان و جامعه و تاریخ ایران با اسلام و تشیع و تفکر دینی به همان روال پیشین خود باقی خواهد ماند یا جامعه و هویت ایرانی در حال یک پوست‌اندازی عمیق فرهنگی و تاریخی است که نهایتاً به فاصله‌گیری و گسست از میراث تاریخی ما، که اسلام و تشیع از مؤلفه‌های اساسی و بنیادین آن است، و روی آوردن به عقلانیت جدید و به دنبال آن سکولاریسم و نیهیلیسم حاصل از آن می‌انجامد؟ این پرسش با مشاهده ظهور خشونت‌های ضدروحانیت در سطوح گوناگون جامعه و حمله‌های خونین و مرگبار به روحانیون و طلبه‌ها به نحو جدی‌تری جلوه‌گر می‌شود. طی یک دهه گذشته بارها روحانیون و طلاب در شهرهای مختلف کشور مورد حمله قرار گرفته‌اند که در برخی مواقع در پی آن جان خود را از دست داده‌اند. روش بحث من: الهیاتی و کلامی و تئولوژیک و ایدئولوژیک و حتی جامعه‌شناختی یا حتی فلسفی، به معنای بحثی پیشینی نیست، بلکه صرفاً تلاشی به منظور مواجهه و توصیفی پدیدارشناسانه با جهان معاصر، تاریخ متافیزیک و نتایج این تاریخ برای جامعه بشری و جامعه ما ایرانیان است. در خصوص پرسش از آینده اسلام در ایران نیز چنین است، و در این نشست نیز خواهم کوشید این پرسش را در سطحی متافیزیکی و فلسفی و حِکمی مورد مداقه قرار دهم. انگیزه طرح بحث متأسفانه در همه جوامع از جمله در جامعه ما افراد و جریانات عقب افتاده و بیماری وجود دارند که هیچ‌گاه فهم درستی از مسائل نداشته، بدون صلاحیت‌های لازم وارد مباحث علمی و نظری و فلسفی می‌شوند و با اذهان بیمار و عقب‌افتادۀ خویش صحنه تفکر و حیات اجتماعی ما را تیره و تار ساخته، و اساساً یکی از عوامل بحران‌ها خود همین افراد و جریانات هستند. لذا می‌توان انتظار داشت که برخی، فریاد وااسلاماه سر داده، طرح پرسش از «آینده اسلام در ایران» را ناشی از مواضع عقل روشنگرانه دانسته، توگویی طرح‌کنندۀ این پرسش خواهان است که به استقبال روند کنونی رفته، خواهان بسط هر چه بیشتر روند نیهیلیسم و سکولاریسم و حذف تفکر دینی و معنوی و مقابله با اسلام و اسلام‌زدایی از جهان کنونی به طور عام و از جوامع مسلمان و از ایران به طور خاص است. اما همان‌گونه که بارها و بارها اعلام کرده‌ام، همینجا نیز مجدداً و صراحتاً اعلام می‌کنم که به‌هیچ‌وجه هم‌سو و موافق با روند بسط نیهیلیسم و حذف تفکر دینی و معنوی و مقابله با اسلام و اسلام‌زدایی از جهان کنونی نیستم، بلکه برعکس، خواهانم که به همۀ اسلام‌دوستان و معتقدان و باورمندان مسلمان و حتی همۀ متدینان این تذکار را دهم که متوجه و ملتفت تحولات بسیار سریع و شتابان و نیز بسیار عمیق و گسترده جهان کنونی باشند    ###