شرک و استبداد
*مهدی نصیری 

نایینی، مشروطه کردن قدرت به قانون اساسی و قوانین عادی و مراجعه به آرای عمومی و استقرار نهادهای انتخابیِ نظارتی مانند مجلس و تفکیک قوا را به اضافه آگاهی مردم از حقوق خود، چاره استبداد می داند. 

پرسش: نایینی فقیه مشروطه خواه در کتاب "تنبیه الأمة و تنزیه الملة" که به نقد استبداد قاجاری پرداخته، مساله استبداد را فراتر از چارچوب فقهی و سیاسی، به حوزه بررسی و نقد کلامی و اعتقادی می برد. نایینی می گوید فرد و حاکم مستبد دارای سه ویژگی است که از صفات اختصاصی خداوند بوده و این یعنی او در مقام تشبه و هماوردی با خداوند بر آمده و مفهومی جز شرک ندارد. نایینی با استناد به آیات قران خداوند را دارای سه ویژگی:  ۱. یحکم ما یرید(مائده/۱) (حکمرانی فرد محور و بدون شریک)  ۲. یفعل مایشاء (حج/۱۸) (عملکرد خود معیار)  ۳. لایسئل عما یفعل (أنبیاء ٢٣)(پاسخگو نبودن)  می داند که ناشی از خالقیت و مالکیت اوست که البته به دلیل صفت بی نیازی و حکمت و رحمت الهی منجر به ظلم به بندگان نمی شود. اما وقتی فرد و انسان حاکمی در صدد کسب سه ویژگی الهی فوق باشد، آلوده به شرکی تمام عیار شده که حقوق شهروندان تحت حاکمیت خویش را به راحتی نقض کرده و آنان را به بردگی و بندگی می کشاند. به گفته نایینی، در چنین نظام سیاسی و حکمرانی، تنها حاکم، آلوده به گناه و ظلم عظیم و غیر قابل بخششِ شرک نیست بلکه شهروندان و مردمی که در مقابل حاکم تمکین می کنند، خود را آلوده به شرک و بندگی غیر خدا کرده اند. نایینی در تحلیل خود از استبداد، به استبداد دینی می پردازد که بدترین نوع استبداد است، چه آنکه حاکم مستبد با اتکای به دین و ادعای دین مداری و رنگ تقدس به حاکمیت خود بخشیدن، راه به بندگی و بردگی کشیدن جامعه را هموارتر  کرده و از حربه تزویر در کنار دو حربه زر و زور کمال استفاده را می برد. نایینی، مشروطه کردن قدرت به قانون اساسی و قوانین عادی و مراجعه به آرای عمومی و استقرار نهادهای انتخابیِ نظارتی مانند مجلس و تفکیک قوا را به اضافه آگاهی مردم از حقوق خود، چاره استبداد می داند.    ###