ملاک شورای نگهبان انتخابات حداقلی و انقباض سیاسی است؛
زنگ خطر در اردوگاه اصلاح‌طلبان؛ صوفی: اصلاح‌طلبان اعتبار خودشان را از دست داده‌اند | نارضایتی مردم عمیق است

رئیسی در انتخابات شعار دادند که رقیب من فساد است؛ ولی ایشان این شعار را ساده‌اندیشانه مطرح کردند. فساد آنقدر عمیق است که ایشان نمی‌تواند با ابزارهایی که وجود دارد آن را حل کند. نهادهای قدرت آلوده به فساد هستند و نمی‌تواند با آن نهادهای قدرتی که عامل روی‌کار آمدن ایشان بود، مقابله کند.

پرسش: علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات گفت: انتخابات حداکثری در انتخابات سال 98 حاصل نشد و مجلسی که روی‌کار آمد با پایین‌ترین سطح رأی تشکیل شده است. در سال 1400 نیز این موضوع بهبود پیدا نکرد و مردم رغبتی برای حضور در پای صندوق‌های رأی از خود نشان ندادند. از نظر کلی این، یک هشدار و زنگ خطر است و با معیارها و ملاک‌هایی که انقلاب اسلامی با آن شکل گرفت و دوام یافت سازگار نیست. «من اگر بخواهم راهبرد خودم را بگویم این است که اصلاح‌طلبان باید حضور مؤثری داشته باشند و هیچ راه دیگری ندارند.» این جمله است که محمدرضا عارف درباره برنامه اصلاح‌طلبان برای انتخابات پیش‌ِرو گفت.  اما علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی، حضور اصلاح‌طلبان برای انتخابات را منوط به داشتن کاندیدا دانست.  او همچنین با اشاره به احتمال ردّ صلاحیت دوباره کاندیدهای اصلاح‌طلب توسط شورای نگهبان گفت: «الآن نمی‌توان گفت و به زمان انتخابات بستگی دارد. انتخابات تا به اکنون مسیر پرپیچ‌وخمی را طی کرده است. شورای نگهبان از زمانی که نظارت استصوابی را در دست گرفت، عملکرد متفاوتی را از خود نشان داد.»  صوفی که معتقد است مردم به اصلاح‌طلبان پشت کردند، با اشاره‌ به بازسازی جبهه اصلاح‌طلبان بیان کرد: «سطح نارضایتی مردم بالا است و خیلی عمیق‌تر از آن است که اصلاح‌طلبان بتوانند آن را بازسازی کنند. این یک اختلاف‌نظر تشکیلاتی نبود که بخواهند از درون خود را بازسازی کنند. اصلاح‌طلبان در این پروسه انتخابات‌هایی که طی شده با فراز و فرودهایی مواجه بودند که به دلیل روش‌هایی است که خودشان در پیش گرفتند.» مشروح گفت‌وگوی علی صوفی را در ادامه بخوانید.  ************  آقای صوفی، اخیراً آقای عارف در گفت‌وگویی تأکید کردند که اصلاح‌طلبان باید در انتخابات شرکت کنند و حضور فعال داشته باشند، نظر شما در این‌باره چیست؟ آیا شرایط برای اصلاح‌طلبان فراهم است؟ من نظر شخصی ندارم، آقای عارف قبلاً رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری بودند و الآن در جبهه اصلاحات حضور ندارند. بنابراین این موضوع نظر شخصی ایشان به حساب می‌آید؛ اما نیروهای جریان اصلاحات، در تشکیلات جبهه اصلاحات متمرکز هستند و تصمیماتشان در این جبهه متمرکز است. اگر کاندیدا اصلاح‌طلب باشد، لیست می‌دهیم  پیش‌بینی شما، از تصمیم جبهه اصلاحات برای انتخابات چیست؟ فکر می‌کنید در انتخابات 1402 حضور فعال داشته باشد یا... جبهه اصلاحات طبق اساسنامه با رأی اعضا مشخص می‌شود و ممکن است تصمیمی که جبهه می‌گیرد با اختلاف‌نظر هم روبه‌رو شود. درحال‌حاضر وقتی انتخابات و کاندیدایی وجود ندارد؛ بنابراین خودبه‌خود موضوعی برای تصمیم‌گیری در جبهه اصلاحات وجود ندارد. ملاک تصمیم‌گیری وجود کاندیدا است و اگر کاندیداهای اصلاح‌طلب وجود داشته باشند، اصلاح‌طلبان با یک سازوکاری، افراد اصلح را انتخاب کرده و لیستی را در حوزه‌های مختلف انتخابیه یا به صورت سراسری اعلام می‌کنند؛ اما چون زمان انتخابات نیست و کاندیدایی هم وجود ندارد بنابراین، هنوز موضوعی به نام انتخابات در تصمیم‌گیری وجود ندارد. ملاک شورای نگهبان انتخابات حداقلی است فکر می‌کنید در انتخابات 1402 به اصلاح‌طلبان یک فرصت دوباره داده می‌شود یا باز هم نهادهای نظارتی ریسک ردّ صلاحیت‌ها را می‌پذیرند؟ الآن نمی‌توان گفت و به زمان انتخابات بستگی دارد. انتخابات تا به اکنون مسیر پرپیچ‌وخمی را طی کرده است. شورای نگهبان از زمانی که نظارت استصوابی را در دست گرفت، عملکرد متفاوتی را از خود نشان داد. در مجلس ششم شورای نگهبان فضا را باز گذاشت؛ اما در مجلس هفتم، هشتم و نهم کاملاً فضا را بست. در سال 94، شرایط ایجاب کرد لیستی به نام لیست امید تهیه کنند و حتی در مجلس فراکسیونی به همین نام تشکیل بدهند. سپس در سال 98، شورای نگهبان کاندیداهای اصلاح‌طلبان را در سراسر کشور ردّ صلاحیت کرد و شورای عالی سیاست‌گذاری که آقای عارف رئیس آن بود، بیانیه‌ای داد مبنی‌برآنکه از ارائه لیست معذوریم. شرایط فرق می‌کند. انتخابات حداکثری در انتخابات سال 98 حاصل نشد و مجلسی که روی‌کار آمد با پایین‌ترین سطح رأی تشکیل شده است. در سال 1400 نیز این موضوع بهبود پیدا نکرد و مردم رغبتی برای حضور در پای صندوق‌های رأی از خود نشان ندادند. از نظر کلی، این، یک هشدار و زنگ خطر است و با معیارها و ملاک‌هایی که انقلاب اسلامی با آن شکل گرفت و دوام یافت سازگار نیست. به تعبیر سخنگوی شورای نگهبان که در جریان انتخابات 1400 اشاره کرد که ملاک مشارکت حداکثری نبوده و اگر حداقلی هم پای صندوق‌های رأی بیایند، از نظر قانونی مشروعیت دارد. این سخن نشان داد که مشارکت حداکثری که ترجیع‌بند همه انتخابات‌ها، توسط رهبر انقلاب بود، دیگر مطرح نیست. اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، شاهد انقباض سیاسی بوده و کاندیداها با نظارت استصوابی ردّ صلاحیت می‌شوند، انتخابات از موضوعیت می‌افتد و دیگر رقیبی برای برگزاری انتخابات وجود ندارد. برخی خواص می‌خواهند انتخابات از موضوعیت بیفتد طرفداران آن به صورت سنتی رأی داده  و مهم نیست مجلس بعدی با هر عنوان انقلابی، سوپر انقلابی یا غیرانقلابی را با چه میزان رأیی تشکیل می‌دهند. مجلسی فرمایشی تشکیل می‌شود. امام خمینی(ره) انتخابات را از حقوق مردم می‌دانستند و با منافع خواص در تضاد بود. خواص همیشه به دنبال مهندسی کردن انتخابات بودند و به نفع خودشان تمام کنند. می‌خواستند به عنوان قیم مردم عمل کرده و آنان را تقلیل کنند. امام(ره) نیز از ابتدای انقلاب در برابر این خواست خواص مقاومت کرده و معیار مشروعیت نظام را مشارکت مردم و انتخابات آزاد می‌دانست.  اگر این روال ادامه پیدا کند، انتخابات از موضوعیت می‌افتد و مردم آگاه نیز نسبت به صندوق‌های رأی بی‌تفاوت شدند. روحانی به اصلاح‌طلبان پشت کرد مردم نسبت به جریان‌های سیاسی بی‌تفاوت شدند. با توجه به سازوکار حاکمیت و نظارت استصوابی، مردم دیدند اصلاح‌طلبان به زعم دکتر عارف که باید در انتخابات شرکت کنیم از سال 92 تا 96، با حذف همه کاندیداهایی که داشتند باز هم در انتخابات شرکت کرده و لیست ارائه دادند. حتی از اصول‌گرایان نیز در لیست خودشان استفاده کرده و به سراغ آقای روحانی رفتند. آقای عارف نیز کاملاً حضور آقای روحانی در انتخابات و اجماع اصلاح‌طلبان روی ایشان را، زخم عمیق بر پیکر اصلاح‌طلبان می‌داند. اخیراً نیز در گفت‌وگویی به همین موضوع اعتراض داشتند. اصلاح‌طلبان مجبور شدند به سراغ کاندیداهای غیراصلاح‌طلب بروند و ماهیت این افراد کار دست ما داد. اصلاح‌طلبان به خواست مردم احترام می‌گذاشتند و ما برای اولین‌بار شاهد بودیم آقای روحانی علی‌رغم رأیی که از مردم به واسطه اصلاح‌طلبی گرفت هم به مردم و هم به اصلاح‌طلبان پشت کردند. به مردم نیز حق می‌دهیم نسبت به جریان اصلاح‌طلبان بی‌اعتماد شده و با صندوق رأی قهر کنند. بنابراین، اصلاح‌طلبان دیگر نخواستند این رویه را ادامه بدهند و به سراغ کاندیداهای غیراصلاح‌طلب در سال 98 نرفتند. در سال 1400 نیز همین اتفاق تکرار شد و جبهه اصلاحات، اعلام کرد که کاندیدایی برای ما باقی نمانده است؛ اما عده‌ای سعی کردند اصلاح‌طلبان را قانع کردند از آقای همتی یا مهرعلیزاده حمایت کنند؛ اما اصلاح‌طلبان دوبار رأی‌گیری کردند برای آقای همتی و در آخر از حمایت ایشان امتناع کردند. اگر همین روال در انتخابات 1402 ادامه داشته باشد و برای اصلاح‌طلبان که دارای مخاطب کمی هستند، بدون رأی مردم هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. سطح نارضایتی مردم از اصلاح‌طلبان عمیق است پس از شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات 98 و 1400، عده‌ای گفتند که اصلاح‌طلبان باید جبهه خود را بازسازی کنند. شما هم اشاره کردید که مردم با اصلاح‌طلبان قهر کردند، پس چرا تلاشی برای بازسازی این جبهه، افکارِعمومی و بدنه‌ رأیتان دیده نمی‌شود؟ سطح نارضایتی مردم بالا است و خیلی عمیق‌تر از آن است که اصلاح‌طلبان بتوانند آن را بازسازی کنند. این یک اختلاف‌نظر تشکیلاتی نبود که بخواهند از درون خود را بازسازی کنند. اصلاح‌طلبان در این پروسه انتخابات‌هایی که طی شده با فرازوفرودهایی مواجه بودند که به دلیل روش‌هایی است که خودشان در پیش گرفتند؛ به‌طور مثال، در انتخابات 84، اصلاح‌طلبان با تکثر انتخابات وارد صحنه شدند و شکست خوردند. مردم هم گلایه می‌کنند که چرا کاندیدای واحد معرفی نکردید. در انتخابات سال 92 که فعالیت‌های انتخاباتی در سال 91 متمرکز شده بود، من با آقای عارف همکاری داشتم و با ایشان که به استان‌ها می‌رفتیم مردم فریاد می‌زدند کاندیدای واحد، ائتلاف ائتلاف. با توجه به خواست مردم اصلاح‌طلبان تجدیدنظر کرده، تشکیلات خود را با هدف انسجام‌بخشی و اجماع‌سازی بازسازی کردند. بنابراین، اصلاح‌طلبان بین آقای روحانی و عارف اجماع کردند و با یک سازوکاری مثل نظرسنجی، آقای عارف را مجاب کردند کنار بروند و باعث پیروزی انتخابات شد؛ اما درحال‌حاضر مردم به اصلاح‌طلبان پشت کردند. اصلاح‌طلبان دچار پارادوکس شدند. خواست حاکمیت از اصلاح‌طلبان این است که اگر همه کاندیداهای شما ردّ صلاحیت شدند باز هم باید در انتخابات شرکت کنید. اصلاح‌طلبان در سال 1400، از خواست حاکمیت تمکین کردند و علی‌رغم آنکه جبهه اصلاحات کاندیدایی را معرفی نکرد، برخی از اعضای جبهه اصلاحات از آقای همتی حمایت کردند. آقای خاتمی نیز بدون ذکر نام آقای همتی از اصلاح‌طلبان خواستند در انتخابات شرکت کنند. بااین‌حال دیدیم که مردم به اصلاح‌طلبان پشت کردند. اگر رأی دو میلیونی آقای همتی به پای اصلاح‌طلبان گذاشته شود؛ به این معنی است که دیگر اصلاح‌طلبان موقعیتی برای حضور در انتخابات نخواهند داشت. اصلاح‌طلبی هیچ وقت نمی‌میرد چون... برخی می‌گویند جریان اصلاح‌طلبی مُرده است و... خیر، این تحلیل را قبول ندارم. تعبیر اطلاح‌طلبی با اصلاح‌طلبان متفاوت است. اصلاح‌طلبی هیچ وقت نمی‌میرد چون هر نظامی یک وضع مطلوبی و یک وضع موجود دارد. وضع موجود از وضع مطلوب حاصله است؛ کمااینکه رهبر انقلاب که همیشه از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنند، فرمودند نتوانستیم به عدالت اجتماعی دست پیدا کنیم. همچنین ایشان در سال گذشته فرمودند شاخص اقتصادی منفی است. اصلاح‌طلبان اعتبار خودشان را از دست دادند همچنین ایشان در اولین دیدار با دولت جدید فرمودند که اعتماد عمومی باید بازسازی شود و یکی از مأموریت‌های مهم دولت آقای رئیسی بازگرداندن اعتماد عمومی است. پس ما وضع موجودمان با وضع مطلوب که باید عدالت اجتماعی و اعتماد عمومی باشد، فاصله زیادی دارد. این موضع معلول علت‌های متعددی ازجمله ناکارآمدی است. بنابراین، همیشه اصلاحات به این معنی که از وضع موجود انتقاد کنند و آن را اصلاح کنند همیشه وجود دارد. اصلاح‌طلبی یک تفکر و اندیشه است که از بین نمی‌رود حال آنکه اصلاح‌طلبان افراد متعددی هستند که ممکن است بروند و نسل جدید سازوکار جدیدی داشته باشند. اصلاح‌طلبان اعتبار خودشان را از دست دادند؛ اما اصلاح‌طلبی مطالبه مردم است. آنان می‌خواهند شاخص‌های اقتصادی اصلاح شود و رهبر انقلاب نیز همین را می‌خواهند. رئیسی با نهادهای قدرتی که عامل روی‌کار آمدن او بودند، نمی‌تواند مقابله کند آقای رئیسی یا حاکمیتی که از ایشان حمایت کرد، نتوانست اوضاع را بهبود ببخشد و وضع مردم بدتر شده است. گرانی‌ها بیشتر شده و تصمیمات دولت به نفع مردم نیست. این دولت به نام جراحی اقتصادی اعلام کرد که یارانه چهار کالای اساسی را برداشته و گران می‌شود؛ اما، این چهار قلم روی چهار هزار کالای دیگر تأثیر گذاشته است. این دولت در فعالیت‌های اقتصادی به سیاست‌های آقای روحانی معترض بود؛ اما قاطع‌تر از ایشان این سیاست‌ها را ادامه می‌دهد. آنچه که این دولت انجام داد اصلاحات نبود بلکه دامن زدن به فساد بود. اگر ارز 4200 تومان را به اسم رانت‌خواری حذف کردند؛ به این معنا نیست که فساد حذف شد. فساد حذف نشد به این دلیل که انحصارطلبی وجود دارد و همه‌چیز دست یک افراد خاص است. هنوز نتوانستند لیستی ارائه بدهند از کسانی که ارز 4200 تومانی گرفتند و من معتقد هستم که هر دو جریان سیاسی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا از این ارز بهره‌مند شده و به فساد کشیده شدند. بنابراین جرئت ندارند لیست را اعلام کنند. آقای رئیسی در انتخابات شعار دادند که رقیب من فساد است؛ ولی ایشان این شعار را ساده‌اندیشانه مطرح کردند. فساد آنقدر عمیق است که ایشان نمی‌تواند با ابزارهایی که وجود دارد آن را حل کند. نهادهای قدرت آلوده به فساد هستند و نمی‌تواند با آن نهادهای قدرتی که عامل روی‌کار آمدن ایشان بود، مقابله کند.     ###