پیش بینی روزنامه جمهوری از سقوط عنقریب حکومت طالبان

همین‌ها دلایلی هستند که دولت‌ها را وادار به خودداری از به رسمیت شناختن حکومت طالبان کرده‌اند، دولتی که مستعجل است و عقلای جهان حاضر نیستند روی آن حساب کنند.

پرسش: روزنامه جمهوری اسلامی روز سه شنبه با ذکر دلایلی پیش بینی کرد که حکومت طالبان دوام نخواهد آورد و بزودی سقوط می کند. متن سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی: دولت مستعجل! ارزیابی رسانه‌های غربی از وضعیت حکومت خودخوانده طالبان در افغانستان اینست که این حکومت قابل دوام نیست. ایندیپندنت دو روز پیش نوشت: طالبان، از درون فرو می‌پاشد. از عوامل فروپاشی طالبان، یکی اینست که درگیری در داخل این گروه هر روز بیشتر می‌شود بطوری که اکنون ناآرامی و شورش، چند ولایت افغانستان را فرا گرفته است. فاریاب، بامیان، بدخشان، بلخ و پنجشیر ازجمله ولایاتی هستند که از آنها درگیری میان خود طالبان گزارش شده بطوری که برخوردهای مسلحانه درون‌گروهی به کشته شدن تعدادی از اعضاء طالبان و دستگیری و تصفیه تعدادی دیگر از آنها منجر شده است. یکی دیگر از عوامل اینست که گروه طالبان حاضر نیست غیر از پشتون‌ها اعضاء اقوام دیگر را در درون خود بپذیرد. گزارش‌های متعددی وجود دارند که نشان می‌دهند سران این گروه حاضر نشده‌اند فرماندهان ازبک یا تاجیک را تحمل کنند و آنها را به بهانه‌های مختلف حذف کرده‌اند. خالص‌سازی در گروه و در حاکمیت، یکی از برنامه‌هائی است که در دستور کار طالبان قرار دارد و برای عملی شدن این برنامه، آنها به هر اقدام خشنی متوسل می‌شوند. سومین عامل، رقابت خود پشتون‌ها در داخل گروه طالبان است. تقسیم شدن طالبان به «تندروها» و «تندروترها» موجب پیدایش مشکلاتی برای این گروه شده بطوری که اختلافات میان این دو بخش بارها به درگیری‌های خونین منجر گردیده است. این هر دو بخش همواره در تلاش برای تثبیت خود و حذف بخش دیگر هستند. درگیری‌ها گاهی بقدری بالا گرفته که دولت پاکستان ناچار شده اقدام به میانجیگری کند. چهارمین عامل، اعتراض دیگر گروه‌های تکفیری تروریستی از قبیل داعش به طالبان است که چرا از اصول بنیانی مشترک میان خود و گروه‌های به تعبیر آنها «جهادی» ولی در واقع «تکفیری تروریستی» در مواردی کوتاه می‌آیند. با اینکه می‌دانیم طالبان با داعش و سایر گروه‌های تکفیری تروریستی هم‌مشرب هستند ولی قرار گرفتن طالبان در راس هرم قدرت در افغانستان ایجاب می‌کند در مواردی از قبیل روابط بین‌الملل و بعضی امور مرتبط با حقوق شهروندی تا حدودی کوتاه بیایند تا بتوانند چهره‌ای تغییرکرده از خود به نمایش بگذارند. همین روش موجب اعتراض نیروهای موجود در بدنه سایر گروه‌ها شده هرچند سران آن گروه‌ها نیز در بازی‌های سیاسی با سران طالبان همدل و همداستان هستند. و پنجمین عامل، نارضایتی شدید اقشار مختلف مردم افغانستان از طالبان است. فعالان سیاسی، هنرمندان، بازرگانان، کارمندان، کارگران، دانشگاهیان، زنان، اقوام ازبک، تاجیک، هزاره و حتی عده زیادی از پشتون‌ها به طالبان شدیداً اعتراض دارند و حکمرانی این گروه را حکمرانی قرون وسطائی می‌دانند. فقر، فشارهای اجتماعی و سیاسی، نادیده گرفتن حقوق شهروندی و پایمال کردن حقوق مذهبی، ازجمله عوامل ایجاد نارضایتی در مردم هستند که زمینه را برای شکل‌گیری جبهه مقاومت ملی با هدف مقابله با حاکمیت طالبان فراهم ساخته‌اند. همین‌ها دلایلی هستند که دولت‌ها را وادار به خودداری از به رسمیت شناختن حکومت طالبان کرده‌اند، دولتی که مستعجل است و عقلای جهان حاضر نیستند روی آن حساب کنند.   ###