در خوزستان چه خبر است؟
محمد مالی

خوزستان بُغضی فروخفته دارد، فریادی در گلو مانده... بگذارید بغضش را و فریادش را نجیبانه و در آرامش نجوا کند. این مردم مظلومند. با تحمل، مدارا، و همدلانه و در اوج احترام به تجمعات اعتراضی نگاه کنیم. و نگران نباشیم. این‌جا خوزستان است. همین

پرسش: محمد مالی فعال خوزستانی در واکنش به اعتراض های جاری در خوزستان نوشت: یک: خوزستان تشنه‌است بی‌تردید اما تقلیل مشکلات، بحران‌ها و چالش‌های قلب ایران تنها به بی‌آبی یا حتی بیکاری، بیان بخشی از مساله است. درد خوزستان عدم توسعه در یک‌صدسال گذشته است. توسعه متوازن و متناسب با ظرفیت‌ها و توانمندی‌های طبیعی و انسانی این استان. دو: دستِ دولت مرکزی در صدسال گذشته برای استفاده از منابع خوزستان که تحقیقاً ثروتمندترین و استراتژیک‌ترین منطقه خاورمیانه است؛ دراز و برای رسیدگی، سرمایه‌گذاری و خدمت به آن، کوتاه و ناقص بوده است. قدم اول پس باید تغییر نگاه، رویکرد و برخورد مرکز با خوزستان باشد. سه: محرومیت در خوزستان؛ قومی و منطقه‌ای نیست. شمال و جنوب خوزستان، متشکل از دو قوم عزیز بختیاری و عرب است اما در هر دو سوی، شاهد وضعیت یکسان و فاجعه‌بار بهره‌مندی از شاخص‌های توسعه هستیم.  از محرومیت شمال و جنوب خوزستان، دردناک‌تر تبعیضی است که بر این مناطق روا داشته شده است. چهار: مشکلات و چالش‌های خوزستان باید ملی و در سطح ۳ قوه بررسی و چاره‌اندیشی و به‌گونه‌ای شفاف و قابل نقد در معرض نظر مردم خوزستان قرار گیرد. هنوز پرونده تصمیم‌گیری درباره بهره‌مندی خوزستان از نفت و گاز و پتروشیمی و همچنین منابع آبی که دارد، محرمانه و غیرشفاف تلقی می‌شود. ‏پنج: ۱۷ سال پس از پایان جنگ، بر اساس تصمیم یک نهاد فرادستی، هر گونه سرمایه‌گذاری جدی و اساسی در خوزستان ممنوع بود. بعلاوه ۸ سال جنگ تحمیلی، یعنی در دولت‌های مختلف به هر دلیلی! به مدت ۲۵ سال، خوزستان محروم از سرمایه‌گذاری بوده است. برای جبران این عقب‌ماندگی ۲۵ ساله چه کرده‌ایم؟ شش: چنان‌چه گفتیم تبعیض و محرومیت دو پیشوند و پسوند خوزستان در قرن گذشته بوده است. راه‌حل اما پیچیده نیست، نگاه امنیتی جای خود را به نگاه شهروندی در خوزستان دهد. شایسته‌سالاری بیرون آمده از نگاه شهروندی پایانی خواهد بود برای دوران سیاه مدیریت‌ پخمه‌ها و آمدن جریان سالم نخبه‌ها.  هفت: نسخه‌پیچی برای خوزستان از دور، منجر به تولید آدرس‌های غلط و گمراه کننده شده است. تصمیمات را مبتنی بر اقتضائات بومی و محلی بگیرید. و تصمیم آخر برای خوزستان، اولویت دادن به محیط زیست در برابر صنعت و تولید است. آن زمان خواهید دید مشکلات استان چگونه یکی پس از دیگری حل خواهد شد. هشت: در خوزستان بحران اعتماد به دولت مرکزی، تاریخی و مزمن است. این شکاف دولت/ ملت، می‌تواند بی‌تعارف، از حسّ تعلق و همبستگی ملی فروکاهد. باید به سرعت برای خوزستان تصمیمات ملی گرفت. فراتر از دولت و مجلس، نسبت به دلجویی از خوزستان اقدام شود. خطای محاسباتی این‌جا غیرقابل جبران است. نه: چندین روز از آغاز اعتراضات خیابانی در خوزستان می‌گذرد. روشن است که خیابان محل طرح مطالبات نیست اگر گوش شنوایی وجود داشت! دلسوزان نگران نباشند، این‌جا همان نقطه‌ای است که پوزه صدامیان را به خاک مالید. دشمنان هم پای‌کوبی نکنند، خوزستان باطل‌السحر توطئه‌های ضد ایرانی بوده و هست. ‏ده: تصویری که نفرین و هژمون نفت از خوزستان ساخته و پرداخته، واقعی نیست. مزیّت اصلی جلگه خوزستان، کشاورزی، دامداری، توریسم، آبزی‌پروری و میراث فرهنگی است. خوزستان کارگاهی مطلوب نفت است.به ابعاد واقعی خوزستان بنگرید تا غول خفته برخیزد و روی پای خود بایستد و به مجد هزاره‌ها بازگردد. یازده: خوزستان بُغضی فروخفته دارد، فریادی در گلو مانده... بگذارید بغضش را و فریادش را نجیبانه و در آرامش نجوا کند. این مردم مظلومند. با تحمل، مدارا، و همدلانه و در اوج احترام به تجمعات اعتراضی نگاه کنیم. و نگران نباشیم. این‌جا خوزستان است. همین   ###