«منع انتشار کاغذی مطبوعات» تصمیم درستی است؟
*دکتر حبیب الله معظمی

کمیته یادشده  یا ستاد ملی مدیریت و مقابله با کرونا(که تصمیماتش همتراز شورای عالی امنیت ملی خوانده شده) نمی تواند درهرحال مطبوعات را از کارکرد اطلاع رسانی و آگاهی بخشی که مورد تایید قانون اساسی هم است، بازدارد کما اینکه نمی تواند مثلاً نهاد نظامی را از پاسداری از مرزها بعنوان کارکرد اصلی این نهاد بازدارد.

پرسش: درشب آغازبخش دوم تعطیلات رسمی ومتداول نوروزی(دوشنبه شب)، خبری ازسوی«کمتیه اطلاع رسانی و مدیریت جو روانی ستاد ملی مقابله با کرونا» منتشر شد که در آن از «منع انتشار نسخه کاغذی نشریات تا پایان فاصله گذاری اجتماعی» به عنوان تصمیم این کمیته، خبر می داد. «منع انتشار کاغذی مطبوعات» تصمیم درستی است؟ *دکتر حبیب الله معظمی درشب آغازبخش دوم تعطیلات رسمی ومتداول نوروزی(دوشنبه شب)، خبری ازسوی«کمتیه اطلاع رسانی و مدیریت جو روانی ستاد ملی مقابله با کرونا» منتشر شد که در آن از «منع انتشار نسخه کاغذی نشریات تا پایان فاصله گذاری اجتماعی» به عنوان تصمیم این کمیته، خبر می داد. این تصمیم، پرسش هایی را درمورد اصالت و چرایی، تاثیر، مبنای حقوقی آن و مسائل دیگر سبب شد.آن هم با لحاظ داشتن اینکه پایان اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی( social distancing ) را بین  15 فروردین (که عملاً اتخاذ این تصمیم را بی معنا می سازد چون مطبوعات دراین فاصلۀ بین اعلام این تصمیم تا این زمان به طورمعمول تعطیل هستند) تا 20 فروردین و یا پایان فروردین بلکه بیشتر بدانیم. 1-وجاهت ومبنای قانونی واستقلال مطبوعات. کمیته یادشده  یا ستاد ملی مدیریت و مقابله با کرونا(که تصمیماتش همتراز شورای عالی امنیت ملی خوانده شده) نمی تواند درهرحال مطبوعات را از کارکرد اطلاع رسانی و آگاهی بخشی که مورد تایید قانون اساسی هم است، بازدارد کما اینکه نمی تواند مثلاً نهاد نظامی را از پاسداری از مرزها بعنوان کارکرد اصلی این نهاد بازدارد. اینکه مطبوعات از چاپ کاغذی منع می شوند و بعبارتی به یکباره وسیله انتقال پیام (کاغذ) از آنها سلب شود معنای دیگری غیر ازمنع کار کرد ندارد.به این دلیل، این ستاد در جایگاهی نیست که اقدام به خلاف بین قانونی بکند و کارکرد یک نهاد را تحت تاثیرقراردهد. می توان مثلاً از نهاد مطبوعات دعوت کرد فعالیتش را به عنوان امری مردمی، متمرکز بر مسالۀ ملی روز کند اما نمی توان کارکرد ووظیفۀ اصلی آن را سلب یا سست کرد.این تصمیم همچنین استقلال مطبوعات و رسانه های کشور را نیزمخدوش می سازد که یک دستگاه حکومتی برای نهاد فراقوه ای و غیرحکومتی یعنی «مطبوعات» تعیین تکلیف کند و چگونگی فعالیت برای آن تعیین و تعریف کند. 2-اقتصاد مطبوعات مطبوعات بحران زدۀ ما (ناشی از بحران مخاطب و این ناشی از سیاست های ارتباطی خاص و کارکردزدا در کشور) در یکی از بدترین شرایط اقتصادی و تداوم حیات و فعالیت خود به سر می برند. چنین مطبوعاتی به جای حمایت های مالی دولت تا بتوانند در شرایط کرونایی حاکم بر کشور( که مستلزم اعمال مدیریت و اقناع افکارعمومی از طریق رسانه ها همسان با ستاد ملی مدیریت و مقابله با کروناست)، توان تحمل چنین تصمیمات و بروز مشکل اقتصادی و مالی جدیدی را ندارند و در شرایطی نیستند که بربارسنگینی کنونی مشکلات اقتصادی آنها افزوده شود. برما روشن نیست که طرح فراگیر ستاد ملی کرونا و مشخصاً «فاصله گذاری اجتماعی» به صورت یک بستۀ جامع الاطراف تهیه و تدوین شده و اجرا می شود و مثلاً به جنبۀ اقتصاد مطبوعات در ذیل و پیوست این طرح و چنین تصمیماتی، به اندازه کافی اندیشیده شده و با مدیران مطبوعات شور شده و یا آیا افراد زیان دیده از این تصمیم در مطبوعات می توانند همچون برنامه های حمایتی دولت از برخی مشاغل، از این حمایت ها برخوردار شوند. اما آنچه روشن است اینکه این تصمیم بخشی از مخاطبان و درآمد مطبوعات را از آنها سلب می کند و به اقتصاد آنها ضربه می زند. ما بایستی به اثرات تصمیمات خود در بحبوحۀ بحران کرونا، بر پساکرونا از پیش بیندیشیم.     3-دامنۀ تاثیر سئوال اینست که این تصمیم(منع انتشار کاغذی مطبوعات) چه اندازه به مقابله با شیوع کرونا و اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی کمک می کند؟ اساساً مطبوعات به چه میزان نیرو و تجمع و اجتماع نیرو دارند که مغایر با این طرح است؟ بخصوص هنگامی که فرآیند تولید(چاپ) و توزیع و فروش مطبوعات دارای اجزایی است که افراد فعال درآن به دلیل نوع کار و فعالیت خود، تجمع و اجتماعی معمول و مرسومی ندارند. مطبوعات می توانستند توسط این ستاد درشمار دستگاه های ضروری برای مردم همچون بانک ها و واحدهای دولت الکترونیک دستگاه ها، قرار بگیرند. همچنین بیانیه کمیته یادشده یکی ازدلایل این تصمیم خود را جلوگیری از تجمع افراد در تحریریه مطبوعات عنوان کرده است که این تناقض درحالیست که مطبوعات می توانند به صورت دورکاری و با حداقل نیرو درتحریریه صفحات خود را آماده کنند اما به صورت کاغذی منتشرشوند. یا بالعکس این تناقض اینکه؛ لازمۀ انتشارالکترونیکی مطبوعات حضورنیروی انسانی در تحریه هاست که خود این حضور، نقض غرض کنیته مذکور است بنابراین مقوله نوع انتشار ( کاعذی یا الکترونیکی) ربطی به تجمع یا عدم تجمع در تحریریه ندارد از این روزاستدلال کمیته یادشده برای این تصمیم خود مردود است. 4-مسائل فنی اکنون بسیاری از مطبوعات بلکه تقریبا همۀ آنها اگرسایت اینترنتی هم داشته باشند، از قبل امکان فنی برای دسترسی مجازی مخاطب به محتوای خود در ازای حق اشتراک را فراهم نساخته اند. بنابراین با این تصمیم کمیته مذکورآنها بایستی قید درآمد خود را بزنند، کاری که در هیچ کجای جهان مرسوم نیست. 5- اقدام بی نظیر در ایران اکنون حدود 200 کشور جهان درگیر شیوع ویروس کرونا شده اند اما ایران تنها کشوریست که در آن برای مطبوعات چنین نسخه ای پیچیده شده است بنابراین معلوم نیست که مبنای علمی، تاریخی و یا مبتنی بر تجربه دیگر کشورها برای این تصمیم کمیته مذکورِستاد ملی کرونا چیست؟ 5- تغذیه تا تغذیه اگر یکی از دغدغه های اصلی دولت و ستاد ملی کرونا تامین اقلام خوراکی مردم بوده به طوری که سیاست های کلی و عمومی خود را با ملاحظۀ مسالۀ تامین غذایی مردم تدوین و ابلاغ می کند، چگونه می تواند مردم را از تغذیه اطلاعاتی و آگاهی خود آن هم در بحبوحۀ جنگ برسردستیابی به افکارعمومی جامعه ایران، محروم سازد. دستکم اگر ستاد ملی به تغذیه و تامین اقلام خوراکی مردم اهمیت می دهد بخاطرهمین مساله هم که شده به تغذیه اطلاعاتی و رسانه ای مردم و مشخصاً ارتباط مردم با مطبوعات چاپی اهمیت بدهد زیرا کسانی در آن سوی مرزها هستند که با اطلاعات خود، نیازخوراکی و مصرفی کاذب و هدایت شده می آفرینند.   *کارشناس رسانه و مطالعات فرهنگی   ###