کامبیز نوروزی نوشت؛
دست‌بوسی یا به خاطر عشق است یا قدرت

پرسش:کامبیز نوروزی نوشت: وقتی فردی در عرصه‌های عمومی دست‌بوسی می‌کند حتماً باید بداند که ادراک و تفسیر عمومی براساس عرف و عادت و فرهنگ عمومی شکل می‌گیرد.

پرسش:کامبیز نوروزی نوشت: وقتی فردی در عرصه‌های عمومی دست‌بوسی می‌کند حتماً باید بداند که ادراک و تفسیر عمومی براساس عرف و عادت و فرهنگ عمومی شکل می‌گیرد. کامبیز نوروزی (حقوقدان و روزنامه‌نگار) به اتفاق اخیر و ماجرای دست‌بوسی حسام‌الدین آشنا واکنش نشان داده و تعبیرات مختلف ناشی از این اتفاق را در اذهان عمومی تشریح و نقد کرد. متن یادداشت نوروزی که با عنوان "یک بوس کوچولو" منتشر شده؛ به شرح زیر است: در فرهنگ ایرانی، دست‌بوسی نشانه رابطه‌ی معنوی عمیق و عاشقانه و مریدی میان کسی است که دست‌بوسی می‌کند و طرف مقابل او. دست‌بوس با دست‌بوسی ارادت و عشق و مریدی خود را به شخص مقابل نشان می‌دهد. عاشق برای عرض ارادت و عاشقی حتی دست‌بوسی محبوب را آرزو می‌کند. چون می‌نرسم به دست‌بوسش/ بر خاک همی‌زنم جبین را (مولانا) یا: به گرد پای سمندش نمی‌رسد مشتاق/ که دست‌بوس کند تا بدان دهن چه رسد (سعدی) یا: جز دستبوس دوست نباشد مراد من/ روزی که سر ز خاک بر آرم به نفخ صور (اوحدی). یا: آسمان همچون زمین سر می‌نهد بر پای تو/ تا به عزم دستبوس دوست پا برداشتی (سیف فرغانی) مثال فراوان است و مجال نیست. خلاصه آنکه دست‌بوسی رفتاری است برای عرض ارادت و مریدی و عشق و کنایه‌ای است برای ابراز عشق. اگرچه از یاد نباید برد در زمان‌های جدید، در فرهنگ عمومی، دست‌بوسی فقط در وجه کنایی‌اش به کار می‌رود و در عمل نه. اما معنای دیگری دست‌بوسی کرنش و تبعیت و فرمانبرداری ذلیلانه در برابر قدرت است. در این‌صورت آنچه انگیزه فرد است، نه ابراز عشق و بندگی محبوب، که ابراز فرمانبرداری و تبعیت قدرت و جلب محبت قدرت است. سنت دست‌بوسی در دربار‌ها سنتی چنان محکم بود، که سرپیچی از آن می‌توانست با جزایی سخت روبرو شود. این نوع از فرمانبرداری، مثال‌‌ همان است که حافظ نفی و نهی می‌کند که: صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید جوی بو که برآید/ بر در ارباب بی‌مروت دنیا/ چند نشینی که خواجه کی به درآید در مذمت بندگی قدرت در فرهنگ دینی و ادبی ما سخن آنقدر هست که نیازی به شاهد و مثال نیست. وقتی در عرصات عمومی کسی به چنین کاری دست می‌زند، حتماً باید بداند که ادراک و تفسیر عمومی براساس عرف و عادت و فرهنگ عمومی شکل می‌گیرد. دست‌بوسی یا به خاطر عشق است یا به خاطر قدرت. اگر طرف مقابل معروف به معرفت و اخلاق و پیراستگی و حسن و خلق و عدالت و عشق است، آن دست‌بوس هم حمل بر ارادت عاشقانه و معرفتی می‌شود. اگرچه امروز زمانه تغییر کرده و حتی دست‌بوسی به چنین انگیزه‌هایی را هم اصلاً نمی‌پذیرد. اما اگر او اهل قدرت و مشهوربه قدرت است، اوضاع خراب‌تر می‌شود و تفسیر عمومی آن است که دست‌بوسی برای کرنش به قدرت بوده است و دست‌بوسی اهل قدرت، در بین مردم، از اهل هر مشرب و مسلک و جناح، دست‌بوسی اهل قدرت، هرکه باشد، مذموم و بسیار ناپسند است. چیزی است متضاد آزادگی.   ###