گرد و غبار در جنوب ایران روندی افزایشی خواهد داشت/

هشدار مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی ویژه درباره دلایل گردوغبار در جنوب ایران

پرسش:مرکز پژوهش‌های مجلس در تحقیق گسترده و جامعی به بررسی این پدیده پرداخته است. در این تحقیق به ماهیت گرد و غبار موجود در هوای شهرهای جنوبی اشاره شده و بررسی‌هایی در خصوص عوامل داخلی و خارجی این پدیده صورت گرفته است و در پایان نیز با توجه به تحقیقات صورت گرفته پیشنهاداتی برای حل این معضل ارایه شده است. خلاصه‌ای از این تحقیق را که در تاریخ 26 خرداد ماه منتشر شد در گزارش زیر مطالعه می‌کنید.

پرسش:مرکز پژوهش‌های مجلس در تحقیق گسترده و جامعی به بررسی این پدیده پرداخته است. در این تحقیق به ماهیت گرد و غبار موجود در هوای شهرهای جنوبی اشاره شده و بررسی‌هایی در خصوص عوامل داخلی و خارجی این پدیده صورت گرفته است و در پایان نیز با توجه به تحقیقات صورت گرفته پیشنهاداتی برای حل این معضل ارایه شده است. خلاصه‌ای از این تحقیق را که در تاریخ 26 خرداد ماه منتشر شد در گزارش زیر مطالعه می‌کنید. روزنامه اعتماد نوشت: «ریزگردهای داخلی و خارجی نفس اهواز را برید»، «17سال خشکسالی، ١٧سال ریزگرد، خوزستان محروم نیست، مظلوم است»، «با کابوس خوزستان چه باید کرد؟»، «انعقاد تفاهمنامه برای مقابله با ریزگردها در خوزستان»، «آغاز مقابله ضربتی با ریزگرد‌ها در خوزستان»، «ریزگرد خانگی بلای جان خوزستان»، «اعتبار مقابله با 41 هزار هکتار کانون ریزگرد درخوزستان کامل تامین می‌شود»، «مشکلات مردم خوزستان «عذاب الهی» است یا ناکارآمدی دولت‌؟» چند سالی است که ریزگردها نام خوزستان و شهرهای دیگر جنوب ایران را با هر بهانه‌ای به صدر اخبار می‌کشانند و نام خوزستان در کنار پدیده ریزگردها برای رسانه‌ها تیترهایی می‌سازند که در پس آنها می‌شود مردمانی را دید که نفس‌شان تنگ شده از حجم آلودگی هوا و تبعاتی که به همراه دارد. زندگی در شهرهای جنوبی ایران هر روز سخت‌تر می‌شود. سال گذشته بود که قطع برق هم به تمام مشکلات عدیده اهالی جنوب اضافه شد. همزمان با گرم‌تر شدن هوا در تابستان کم‌سابقه ایران، جنوبی‌ها دمای نزدیک به 50 درجه را بدون برق و امکان استفاده از وسایل سرمایشی می‌گذرانند. ریزگردها چند سالی است که بلای جان مردم جنوب ایران شده‌اند و نفس‌شان را تنگ کرده‌اند، هر بار دلیلی برای بروز این پدیده عنوان می‌شود و راهکاری ارایه. کارشناسان معتقدند عامل عمده بروز ریزگردها خارج از ایران است، اما راهکارهایی هم برای مقابله با این پدیده در کانون‌های بروز ریزگرد در داخل کشور به کار گرفته شد و دولت هم از طرح‌های ارایه شده برای حل معضل ریزگردها در شهرهای جنوبی حمایت کرد، هر چند انتقاداتی هم به این اجرای طرح‌های دولت برای حل این معضل وارد است، اما هنوز هم کارشناسان امر معتقدند کانون اصلی ریزگردها خارج از ایران قرار دارد. مرکز پژوهش‌های مجلس در تحقیق گسترده و جامعی به بررسی این پدیده پرداخته است. در این تحقیق به ماهیت گرد و غبار موجود در هوای شهرهای جنوبی اشاره شده و بررسی‌هایی در خصوص عوامل داخلی و خارجی این پدیده صورت گرفته است و در پایان نیز با توجه به تحقیقات صورت گرفته پیشنهاداتی برای حل این معضل ارایه شده است. خلاصه‌ای از این تحقیق را که در تاریخ 26 خرداد ماه منتشر شد در گزارش زیر مطالعه می‌کنید. بررسی تاریخچه ریزگردها نشان می‌دهد نخستین واقعه توفان گردوخاک در منطقه جنوب غرب ایران و کشور عراق در بین سال‌های 1363 تا 1367 گزارش شده است. تا سال 1380 این پدیده گذرا بوده است، اما در سال‌های بعد، این پدیده به تدریج در شهرهای جنوبی و غربی کشور گسترش یافته به طوری که از سال 1387، 18 استان کشور را فرا گرفته. اما ماهیت ریزگردهایی که همه تنها نامی از آنها شنیده‌اند، چه ترکیباتی دارد؟ بررسی آمار مربوط به توفان‌های گرد و خاک در استان خوزستان نشان می‌دهد ترکیب شیمیایی این گردوخاک‌ها در برخی موارد شامل فلزات سنگین با مقادیر بسیار بیشتر از حد مجاز است که برای سلامتی انسان‌ها بسیار خطرناک هستند. بررسی کانون‌های داخلی و کانون‌های خارجی ریزگردها این تحقیق عنوان می‌کند که کانون‌های خارجی منشا توفان‌های گردوخاک عبارتند از: شمال غرب عراق و شرق سوریه، دو طرف رودخانه فرات، تالاب‌ها و زمین‌های خشک شده جنوب عراق (بین‌النهرین)، زمین‌های اطراف و شمال دریاچه تارتار در عراق، زمین‌های غرب عراق (استان الانبار) و شرق سوریه (استان حمص) و مناطق مرزی شمال عربستان و شرق اردن. کانون‌های داخلی منشا توفان‌های گردوخاک در غرب و جنوب غرب کشور به طور عمده در استان خوزستان واقع شده‌اند و اهم آنها عبارتند از: ناحیه جنوب غرب هویزه، ناحیه شمال شرق خرمشهر، ناحیه شرق اهواز، ناحیه جنوب و جنوب شرق اهواز، منطقه بندر امام- امیدیه، منطقه ماهشهر- هندیجان و منطقه شرق هندیجان. بیشتر آبدهی رودخانه‌های دجله و فرات از کشور ترکیه و کمترین آن از کشور سوریه است. بیشتر طول این دو رودخانه در کشور عراق واقع شده است. ۲۱.۸ درصد آبدهی رودخانه دجله از کشور ایران بوده و هیچ قسمتی از حوضه آبریز رودخانه فرات در کشور ایران قرار نگرفته است. بیش از 90 درصد آورد رودخانه فرات از کشور ترکیه منشا می‌گیرد. این امر در حالی است که فقط حدود یک‌سوم حوضه آبریز این رودخانه در کشور ترکیه واقع شده است. سوریه نیز مقدار بسیار ناچیزی از آورد این رودخانه را توسط شاخه‌های فرعی تامین می‌کند. کشور عراق نقشی در تامین آب رودخانه فرات ندارد. سهم هر کشور در تامین آورد رودخانه فرات به عوامل متعددی از جمله میزان بارندگی بالادست، میزان برداشت‌های بالادست، آبیاری زمین‌های کشاورزی و آب‌های برگشتی زهکشی دارد. «پروژه گاپ» برای فعالان محیط زیست نامی آشناست، نامی که یکی از عوامل اصلی و شاید غیرمستقیم بروز گرد و غبار در شهرهای جنوبی ایران باشد، ترکیه پروژه‌ای عظیم در حوزه سد‌سازی را کلید زده است که قرار است موجب رونق اقتصاد و گردشگری و ایجاد اشتغال در این کشور شود، اما در پایین دست، اثری جز خشکسالی در عراق و بروز پدیده ریزگرد در ایران ندارد. ترکیه این پروژه را روی سرشاخه‌های رودخانه‌های دجله و فرات در جنوب ترکیه طراحی و به اجرا گذاشته شده است. گاپ شامل 22 سد بزرگ و کوچک و 19 طرح برقابی با تولید سالانه 7500 مگاوات برق، روی رودخانه‌های دجله و فرات اجرا می‌شود. با اجرای پروژه گاپ ورودی آب از کشور ترکیه از طریق رودخانه فرات به عراق از ۲۸.۳میلیارد مترمکعب به ۹.۵ میلیارد مترمکعب (معادل 66 درصد) و از رودخانه دجله از ۱۹.۳ میلیارد مترمکعب به ۱۰.۳میلیارد مترمکعب (معادل 47 درصد) کاهش خواهد یافت. در نتیجه کشور عراق با کاهش 58 درصدی در منابع آب خود مواجه خواهد بود. این امر بدان معناست که تامین نیاز آبی حدود ۱.۸ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی عراق با مشکل مواجه شده و جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. تاثیر مهم دیگری که با اجرای پروژه گاپ ترکیه ایجاد می‌شود، کاهش شدید آورد رودخانه‌های دجله و فرات به سمت پایین‌دست و عدم تامین حقابه‌های زیست‌محیطی پهنه‌های آبی پایین‌دست و تشدید توفان‌های گردوخاک خواهد بود. شاید بتوان اصلی‌ترین عامل انسان‌ساخت کاهش آورد رودخانه‌های دجله و فرات را کنترل و مهار آب این رودخانه‌ها توسط کشور ترکیه در سرشاخه‌های این رودخانه‌ها (پروژه گاپ) به حساب آورد. به دلیل این پروژه رودخانه‌های دجله و فرات به ترتیب با کاهش‌های 47 و 66 درصدی در آورد خود مواجه خواهند شد که این امر اثر بسیار چشمگیری را در پایین‌دست، یعنی کشورهای عراق، سوریه و ایران، ایجاد خواهد کرد. یکی از دلایل اصلی ورود گردوخاک‌ها با منشا خارجی به کشور ایران را می‌توان پروژه گاپ کشور ترکیه محسوب کرد. به طور حتم کشور ترکیه از این پروژه علاوه بر اهداف اقتصادی، اهداف سیاسی را نیز دنبال می‌کند. در داخل کشور نیز مهار آب‌های رودخانه‌های کارون، کرخه، زهره و جراحی توسط زنجیره سدهای متعدد و همچنین استفاده فزاینده از آب این رودخانه‌ها باعث شده که حقابه زیست‌محیطی زیست‌بوم‌های پایین‌دست از جمله تالاب‌ها کاهش‌های چشمگیر یافته و کانون‌های منشا توفان‌های گردوخاک شکل گیرند. این امر نیز جزو عوامل طبیعی نبوده و انسان‌ساخت به شمار می‌رود. بررسی آمار 50 ساله آب و هوایی نشان می‌دهد که توفان‌های گردوخاک به عنوان یک رویداد طبیعی هرساله وجود داشته است. فراوانی رخداد این توفان‌ها ارتباط مستقیم با میزان بارندگی سالانه و وضعیت پوشش گیاهی داشته است، به گونه‌ای که با کاهش بارندگی‌ها، رخدادهای توفان‌های گردوخاک افزایش یافته است. از یک دهه پیش چهار تغییر اساسی در روند رویداد توفان‌های گردوخاک در کشور رخ داده است که عبارتند از: الف) افزایش فراوانی توفان‌های گردوخاک ب) افزایش غلظت ج) افزایش مدت زمان ماندگاری د) افزایش فاصله انتقال از ناحیه منشا بررسی آمار روزهای توام با توفان‌های گردوخاک، نشان می‌دهد که فراوانی رخداد توفان‌های گردوخاک در دهه‌های گذشته همواره با نوسان همراه بوده است و روند افزایشی ثابتی را نشان نمی‌دهد. در 50 سال گذشته 781 روز توام با توفان گردوخاک ثبت شده است که 658 روز آن توفان با منشا خارجی، 74 روز با منشا داخلی و 49 روز با منشا مشترک بوده است. بیشترین روزهای گردوخاک در سال 2008 با تعداد 123 روز در سال و کمترین میزان، مربوط به سال 2014 با تعداد 27 روز در سال بوده است. متوسط بیشترین روزهای گردوخاک در ماه، به میزان 14 روز مربوط به ماه ژوئن (خرداد) و متوسط کمترین روزهای گردوخاک در ماه، به میزان ۱.۴ روز مربوط به ماه نوامبر (آبان) است حداکثر روزهای گردوخاک در ماه مربوط به ماه جولای (تیر) 2009 با تعداد 25 روز بوده است. تحقیقات مرکز پژوهش‌ها نشان می‌دهد رویداد توفان‌های گردوخاک از سال 2006 تا 2008 با یک شیب قابل ملاحظه روند افزایشی داشته و پس از آن تا سال 2014 با یک شیب ملایم، روند کاهشی دارد. اما آنچه در دهه اخیر سبب تشدید توفان‌های گردوخاک شده است، افزایش در سایر ویژگی‌های این توفان‌ها نظیر غلظت، ماندگاری و فاصله انتقال است. غلظت گردوخاک از جمله شاخص‌هایی است که در یک دهه اخیر به‌شدت افزایش یافته است. مقایسه ویژگی توفان‌های گردوخاک در سال‌های مختلف نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر میزان ماندگاری و پایداری گردوخاک در استان خوزستان حدود چهار برابر افزایش یافته و میزان آلودگی هم تا مرز 10000 میکروگرم بر مترمکعب رسیده است. بررسی ماهیت و منشا ریزگردها به لحاظ ماهوی ریزگردهای با منشا داخلی یک تفاوت عمده با ریزگردهای با منشا خارجی دارند، تفاوت توفان‌های گردوخاک با منشا عراق با توفان‌های گردوخاک محلی در ماندگاری و قطر ذرات و غلظت آنها است. به علت قطر کم ذرات گردوخاک با منشا عراق، ماندگاری آنها بالا بوده و حتی تا 72 ساعت هم می‌تواند باعث کاهش دید افقی در مناطق مختلف ایران شود. در صورتی که گردوخاک‌های محلی به طور معمول به علت وزش بادهای شدید در منطقه چشمه ایجاد می‌شوند و به علت بزرگ‌تر بودن اندازه قطر این ذرات نسبت به گردوخاک‌های ورودی از کشور عراق، با کاهش سرعت باد به سرعت ته‌نشین شده و دارای زمان ماندگاری کوتاهی هستند. همچنین غلظت گردوخاک‌های ورودی از کشور عراق که معمولا برحسب میکروگرم بر مترمکعب بیان می‌شود، نسبت به گردوخاک‌های محلی پایین‌تر است. اما غلظت توفان‌های گردوخاک محلی در اکثر موارد بسیار بالا است، به گونه‌ای که غلظت ۱۰.۰۰۰ میکروگرم بر مترمکعب در شهر اهواز نیز ثبت شده است که حدود 66 برابر حد مجاز است. توفان‌های گردوخاک با منشا داخلی بیشتر ماندگاری زیر 12 ساعت دارند. علل اصلی این امر را می‌توان در اندازه قطر ذرات گردوخاک، وزن مخصوص آنها و همچنین شرایط آب و هوایی (رطوبت هوا، دمای هوا و چگالی هوا) جست‌وجو کرد. هرچه قطر ذرات بیشتر و وزن مخصوص آنها نیز بیشتر باشد، وزن آنها بیشتر بوده و در نتیجه زودتر ته‌نشین شده و ماندگاری کمتری خواهند داشت. لازم به ذکر است که توفان‌های گردوخاک با ماندگاری چندروزه با منشا خارج از کشور بوده و از نظر رسوبی بسیار ریزدانه‌تر هستند. ریزدانه بودن این ذرات به آنها این امکان را می‌دهد که مسافت‌های طولانی جابه‌جا شوند و به علت سبکی ساعت‌های طولانی در هوا معلق بمانند و در نهایت با تغییر شرایط آب و هوایی ته‌نشین شوند. منشا توفان‌ها یک تاثیر عمده دیگر نیز بر بروز پدیده گرد و خاک دارند. فراوانی توفان‌های گردوخاک روند افزایشی ثابتی را نشان نمی‌دهد، اما افزایش قابل ملاحظه شاخص‌هایی مانند غلظت، ماندگاری و فاصله حمل به روشنی گویای تشدید توفان‌های گردوخاک در دهه اخیر است. این تغییر تا حد زیادی ناشی از تغییر در مناطق منشا این توفان‌ها بوده است. کانون بسیاری از توفان‌های گردوخاک در گذشته، صحراهای عربستان و شمال آفریقا بود. توفان‌های برخاسته از این مناطق به دلیل درشتی ذرات و نشست سریع، ماندگاری و قدرت انتقال کمتری داشته‌اند. اما بیش از یک دهه پیش، به دلیل تشدید تغییرات آب‌وهوایی و خشکسالی‌ها از یکسو و توسعه طرح‌های عمرانی و برداشت بی‌رویه از منابع آب از سوی دیگر، بسیاری از تالاب‌ها و نواحی مرطوب موجود در بین‌النهرین رو به خشکی نهاده و بیابان‌های کوچکی را ایجاد کرده که منشا بسیاری از توفان‌های گردوخاک در سال‌های اخیر شده است. جنس رسوبات این مناطق از رسوبات رسی ریزدانه است که تا ارتفاع زیادی در جو بالا رفته و علاوه بر ماندگاری و غلظت زیاد تا مسافت‌های بسیار زیادی انتقال می‌یابند. در عرصه داخلی نیز تشدید تغییرات آب و هوایی در قالب خشکسالی‌های پی‌درپی، سبب افزایش دما و کاهش رطوبت سطح زمین شده است. این تغییرات در کنار بهره‌برداری از طرح‌های کلان آبی نظیر تونل‌های انتقال آب، احداث سدها و شبکه‌های آبیاری که به برداشت بی‌رویه و غیراصولی از منابع آب منجر شده، باعث کاهش سطوح آبی و مرطوب و از بین رفتن پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق شده است که شکل‌گیری کانون‌های داخلی تولید گردوخاک را به دنبال داشته است. چرایی ایجاد کانون‌های ریزگرد صرف‌نظر از اینکه هر یک از عوامل تغییر اقلیم یا طرح‌های عمرانی در تشدید توفان‌های گردوخاک چه سهمی دارند، این عوامل سبب تغییر در سه پارامتر موثر در پیدایش کانون‌های تولید گردوخاک شده‌اند که عبارتند از: دما، رطوبت و پوشش گیاهی. افزایش دمای سطح به طور کلی افزایش دمای زمین که به طور عمده ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای بوده، امری شناخته شده است. میزان این افزایش دما در مناطق مختلف، متفاوت و در نقاطی که با خشکسالی توام بیشتر نمایان شده است. این افزایش دما که اغلب با کاهش رطوبت به‌ویژه در نواحی خشک نیز همراه است، سبب از بین رفتن تدریجی پوشش گیاهی و در نهایت شکل‌گیری کانون‌های تولید گردوخاک می‌شود. کاهش رطوبت سطح کاهش رطوبت که در قالب کاهش سطوح آبی و خشک شدن پهنه‌های مرطوب نمایان شده است، نقش مهمی در گسترش بیابان‌ها و شکل‌گیری کانون‌های تولید گردوخاک دارد. بخش زیادی از کانون‌های داخلی که در سال‌های اخیر شکل گرفته‌اند، شامل بخش‌های خشک شده تالاب هورالعظیم، شادگان و سایر آبگیرها و عرصه‌های مرطوب در جنوب و جنوب شرق استان است. از بین رفتن پوشش گیاهی افزایش دما و کاهش رطوبت در هر ناحیه به طور طبیعی با از بین رفتن پوشش گیاهی همراه خواهد بود. با توجه به اینکه پوشش گیاهی نقش مهمی در تثبیت خاک و جلوگیری از فرسایش دارد، از بین رفتن این پوشش نقش قابل ملاحظه‌ای در بیابانزایی و تشکیل کانون‌های گردوخاک دارد. از بین رفتن پوشش گیاهی در حاشیه و بخش‌های خشک شده تالاب‌هایی چون هورالعظیم، شادگان و سایر آبگیرها و مناطق مرطوب از مهم‌ترین دلایل گسترش کانون‌های داخلی در سال‌های اخیر است. در همین راستا هم بود که دولت یازدهم طرح نهال‌کاری در42 هزار هکتار از کانون‌های فوق بحرانی ریزگردها در خوزستان را ارایه کرد. از سوی دیگر خاک‌های اراضی جنوب عراق، کویت و شمال عربستان و تا اندازه‌ای خاک‌های غرب استان خوزستان به ویژه در جنگ‌های ایران- عراق و عراق- کویت بین سال‌های 1981 تا 1989 به مواد نفتی آغشته شده‌اند. غلظت بیش از اندازه عنصر سلنیوم نیز می‌تواند حاصل پالایش مواد نفتی و پتروشیمی و احتراق مواد سوختی مثل نفت و زغال باشد. این عنصر به راحتی در اثر باران، از خاک‌های آلوده به مواد نفتی زهکش شده و در تالاب‌ها تجمع می‌یابد. با توجه ترکیب شیمیایی گردوخاک‌ها، به خصوص فلزات سنگین موجود در آنها، مخاطرات این ذرات در مورد تاثیر بر سلامتی انسان‌ها، جانوران و گیاهان، چشمگیر خواهد بود. اورژانسی شدن بسیاری از شهروندان هنگام وقوع توفان‌های گردوخاک مصداق تایید این موضوع است. مطالعه وضعیت20 سال گذشته با اینکه پرآب‌ترین رودخانه‌های کشور در استان خوزستان قرار دارند و باعث رونق گرفتن کشاورزی در مناطق مجاور این رودخانه‌ها شده‌اند، شرایط خشکسالی دهه اخیر و کاهش نزولات آسمانی، سدسازی روی رودخانه‌ها و مهار آب آنها و کاهش حقابه مناطق پایین‌دست باعث خشک و کم‌آب شدن تالاب‌های طبیعی استان، تبدیل زمین‌های کشاورزی به زمین‌های خشک و بیابانی و در نتیجه ایجاد و توسعه کانون‌های تولید گردوخاک در استان خوزستان شده است. در این مناطق کاهش رطوبت سطحی و شور شدن زمین و در نتیجه نفوذ آب‌های زیرزمینی به خوبی دیده می‌شود. نفوذ آب‌های زیرزمینی و تبخیر آن در اثر خاصیت موئینگی سبب تبلور نمک در فضای خالی بین ذرات خاک و متلاشی شدن بافت خاک شده است. به طور معمول توفان‌های گردوخاک خوزستان به دو صورت گسترده و محلی هستند. در حالت اول به علت ایجاد گرادیان فشاری مناسب در مناطق غربی و جنوبی کشور عراق، توفان‌های گردوخاک، تولید، گسترش و وارد کشور ایران می‌شوند. توفان‌های گردوخاک غلیظ با شرایط مساعد صعود، گاهی تا مناطق مرکزی ایران نیز نفوذ کرده و باعث کاهش دید افقی شهرهای فلات مرکزی ایران می‌شوند. این توده‌های گردوخاک یا در جلوی جبهه سرد یا در پشت آن تشکیل شده و به طور معمول از شدت و گستردگی بالایی برخوردار هستند. غالبا ورود سامانه‌های دینامیک و بارش‌زا به کشور عراق در صورت پایین بودن رطوبت و بارش، شرایط مناسبی برای تولید توفان‌های گردوخاک وسیع و گسترده ایجاد می‌کنند. اما با وجود این آمارها در فصول پر آب و با وجود بارندگی‌ها، باز هم موضوع ریزگردها تبدیل به چالشی در استان‌های جنوبی می‌شود، آخرین مصداق آن هم بهمن ماه سال گذشته بود که بارندگی همراه با گرد و غبار موجب ایجاد مشکلاتی برای تاسیسات انتقال برق و تصفیه‌خانه‌های آب شد. در این مواقع از سال قاعدتا به دلیل بارش‌ها و رطوبت سطح زمین، انتظار کمتری برای وقوع توفان‌های گردوخاک می‌رود. در مورد سهم توفان‌های گردوخاک با منشا خارجی و داخلی، با توجه به تحقیقات انجام شده شاید سهم کمّی هر یک را دقیقا نتوان مشخص کرد، اما با تکیه به این تحقیقات می‌توان گفت که سهم توفان‌های با منشا خارجی بیشتر است. اما در سال‌های اخیر سهم توفان‌های با منشا داخلی افزایش یافته و روند آن نیز در حال افزایش است. در یک دید کلی کاهش آورد رودخانه‌های حوضه آبریز اروندرود (شط‌العرب) یعنی دجله و فرات و شاخه‌های اصلی آنها در داخل کشور یعنی کارون و کرخه و رودخانه‌های زهره و جراحی را می‌توان به سه عامل مرتبط دانست. این سه عامل عبارتند از: 1- برداشت‌های بیش از حد از منابع آب 2- خشکسالی‌ها 3- تغییرات اقلیم. پروژه گاپ ترکیه و برداشت‌های بیش از حد منابع آب در خارج از کشور و همچنین پروژه‌های انتقال آب و سد‌سازی‌های داخل کشور یکی از عوامل اصلی کاهش آورد رودخانه‌های حوضه آبریز اروند محسوب می‌شوند. در مورد خشکسالی‌ باید گفت این پدیده از عوامل طبیعی توفان‌های گردوخاک به شمار می‌رود. البته وقوع خشکسالی‌های موضعی و متناوب جزو طبیعی چرخه هیدرولوژیک هستند و در منطقه سابقه تاریخی دارند. دوره، تناوب و طول دوره خشکسالی بسته به‌شدت آن متغیر است. تغییرات اقلیم در مقیاس جهانی را نیز می‌توان دلیل دیگر وقوع توفان‌های گردوخاک به شمار آورد. از آنجایی که علت اصلی تغییرات اقلیم ورود بیش از حد گازهای گلخانه‌ای توسط بشر به جو زمین است، این عامل نیز جزو عوامل انسان‌ساخت بوده، ولی در مقیاس جهانی محسوب می‌شود. تفکیک دقیق سهم هر یک از عوامل ذکر شده در تشکیل، توسعه و تشدید توفان‌های گردوخاک به آسانی امکان‌پذیر نیست. از آنجایی که برداشت بیش از حد از منابع آب و تغییرات اقلیم در مقابل خشکسالی‌های موضعی و موقتی، عواملی انسان‌ساخت بوده و از طرفی دیگر خشکسالی حاکم بر خاورمیانه خود می‌تواند ناشی از تغییرات اقلیم باشد تا یک خشکسالی طبیعی هیدرولوژیک، می‌توان گفت در کل سهم عوامل انسان‌ساخت در تشکیل، توسعه و تشدید توفان‌های گردوخاک نسبت به عوامل طبیعی بیشتر است. البته تدقیق و کمی‌سازی این امر نیاز به تحقیقات گسترده و فنی دارد. آینده ریزگردها تحقیقات انجام شده پیش بینی می‌کند در افق سال 2100 حوضه آبریز اروندرود (شط‌العرب) حدود 6 درجه سانتیگراد گرم‌تر شود. این امر با توجه به اخطارها و پیش‌آگاهی‌های سازمان‌های ملی و بین‌المللی مبنی بر تداوم خشکسالی‌ها در منطقه خاورمیانه نیز قابل تایید است. از طرفی دیگر براساس خروجی مدل‌های GCM و سناریوی بدبینانه، پیش‌بینی می‌شود که حوضه‌های آبریز کارون بزرگ، کرخه، مرزی غرب و زهره - جراحی طی 15 سال آینده، وضعیتی بحرانی داشته باشد. ازسوی دیگر تشدید و ادامه مهار آب رودخانه‌های دجله و فرات در سرشاخه‌ها توسط کشور ترکیه و همچنین زنجیره سدهای روی رودخانه‌ها، قطعا از ورود آب به زیست‌بوم‌ها و تالاب‌های پایین‌دست ممانعت خواهد کرد و با توجه به شرایط اقلیمی، هیدرولوژیک و سیاسی منطقه، امکان تغییر در شرایط مذکور در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسد. در داخل کشور نیز با توجه به فراهم نبودن زیرساخت‌های مورد نیاز برای تغییر مدیریت منابع آب، بحران آب و شرایط اقتصادی حاکم، تغییر شرایط در افق کوتاه‌مدت بعید است. در افق کوتاه‌مدت تغییری در شرایط توفان‌های گردوخاک در غرب و جنوب غرب کشور رخ نخواهد داد. با ادامه وضع موجود از مناظر ذکر شده در درون و برون کشور، پیش‌بینی می‌شود که رخدادهای مربوط به توفان گردوخاک از نظر فراوانی و شدت، روندی افزایشی را داشته باشد. برای حل معضل ریزگرد چه باید کرد؟ هر کدام از کارشناسان حوزه محیط زیست راهکاری برای رفع بحران ریزگردها در شهرهای جنوبی به ویژه اهواز ارایه می‌دهند، عده‌ای برنامه‌های دولت را به چالش می‌کشند و بعضی هم سیاست‌های گذشته را مقصر اصلی این وضعیت می‌دانند، اما محققین و کارشناسانی که تحقیق مذکور را در مرکز پژوهش‌های مجلس انجام داده‌اند، بر پایه تحقیقات صورت گرفته راهکارهایی را در راستای کنترل، مهار و تسکین اثر توفان‌های گردوخاک ارایه داده‌اند: با توجه به اینکه به طور کلی بیشتر توفان‌های گردوخاک غرب و جنوب غرب کشور منشا خارجی دارند و مهار و کنترل آنها نیازمند تصمیم‌سازی‌های فرامرزی است، باید به موازات برنامه‌ریزی برای مهار این کانون‌ها، برنامه‌های کاهش آثار و آسیب‌های این توفان‌ها در بخش‌های مختلف سلامت، اجتماعی، اقتصادی و غیره، به طور جدی مدنظر قرار گیرد. در سال‌های اخیر سهم توفان‌های گردوخاک با منشا داخلی افزایش یافته است. در این راستا با توجه به تخریب شدید سرزمین و به ویژه زمین‌های کشاورزی از یک سو و توسعه بیابان و ماسه‌های روان ازسوی دیگر، برنامه‌های مهار کانون‌های داخلی باید در اسرع وقت تعیین و اجرا شود. از آنجایی که توفان‌های گردوخاک با منشا خارج از کشور، بخش‌های وسیع و قابل توجهی از کشور را تحت تاثیر قرار می‌دهند، پیگیری این موضوع ازسوی وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور باید تشدید و تسریع شود. در این راستا دیپلماسی آب (هیدروپولتیک) موثر و همچنین سازمان‌ها و دستگاه‌های بین‌المللی می‌تواند در راهبری موضوع موثر واقع شود. تعیین شرح وظایف دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف (وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور، وزارت امور خارجه، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، سازمان حفاظت محیط زیست و غیره) و ایجاد هماهنگی‌های لازم بین آنها به نحوی موثر اصلاح برخی طرح‌های عمرانی شامل: جاده‌ها، خطوط انتقال نفت و گاز و غیره در چارچوب برنامه مصوب اجرای برنامه‌های بیابان‌زدایی در قالب عملیات تثبیت شن‌ها، نهال‌کاری و غیره.     ###