شینهوا: اقدامات غیرمسئولانه آمریکا خاورمیانه را بی ثبات می کند

پرسش: خبرگزاری شینهوای چین روز شنبه در تحلیلی از بغداد، بی پروایی و سیاست های غیرمسئولانه آمریکا در مواجهه با مسائل را موجب بی ثباتی خاورمیانه ارزیابی کرد.

  در این تحلیل به قلم "جمال هاشم" آمده است: "تحلیلگران سیاسی معتقدند که افزایش تنش میان ایران و آمریکا بار دیگر ثابت کرد که بی ملاحظه گی و سیاست های غیرمسئولانه آمریکا همچنان ریشه همه بحران، تنش ها و اغتشاشات بی پایان در منطقه خاورمیانه است. بطور مثال، به اعتقاد بسیاری از عراقی ها، چنانچه بخواهیم کسی را برای بدبختی ها و خونریزی های سال های گذشته در در این کشور متهم کنیم، بی تردید همه انگشت های اتهام به طرف دولت آمریکا دراز می شود چون سوء مدیریت این کشور در بحران عراق سرانجام موجب شد تا آمریکا در سال ۲۰۰۳ عراق را اشغال کند. ابراهیم العامری، یک تحلیلگر سیاسی عراقی چندی پیش به شینهوا گفته بود که به ندرت پیش می آید که آمریکا بخواهد در حل بحران های خاورمیانه به دنبال گزینه های صلح آمیز باشد. وی گفت: "چون به خوبی شاهد بودیم که واشنگتن در قبال مسائل عراق و همچنین خاورمیانه همواره از روش های وحشیانه غربی پیروی کرده است، گویی این کشور فقط بلد است اول شلیک کند بعد سوال خود را بپرسد (طرح موضوع کند) ". به اعتقاد العامری، "همین سیاست خاص گاوچرانی آمریکایی ها بود که مردم عراق را به سمت یک خونریزی غیرقابل کنترل سوق داده و همه ابعاد زندگی مردم این کشور را طی سال های گذشته شدیداً تحت تاثیر خود قرار داد". العامری همچنین معتقد است که آمریکا در آخرین رویارویی اش با ایران و تهدیدهای آشکار برای مداخله نظامی در این کشور می رود تا منطقه خاورمیانه را وارد مرحله ای از خشونت ها، هرج و مرج و حوادث ناگوار زیادی کند که این بحران می تواند تا دهه ها یعنی تا زمانی که منطق عقل و انصاف برای حل مسئله وارد عمل شود، ادامه یابد. منظور او این است که تهدید آمریکا علیه ایران و آرایش جنگی اخیر آن (آمریکا) در خلیج فارس از طریق اعزام ناوگروه ابراهام لینکلن و بمب افکن های خاص (بی -۵۲) درست زمانی صورت می گیرد که واشنگتن تهران را متهم به آن می کند که منافع منطقه ای اش را تهدید کرده است. آمریکا سال گذشته با خروج از توافق جامع قدرت های هسته ای جهان با ایران (برجام) که در سال ۲۰۱۵ امضاء شده بود سعی کرد تحریم های اقتصادی علیه ایران را به قدری تشدید کند تا این کشور وادار دارد بار دیگر با شرایط جدید آمریکا پای میزمذاکره و انجام توافق جدید بنشیند، اقدامی که ایران به شدت با آن مخالفت می ورزد. به همین دلیل العامری معتقد است که تروریسم و افراطگرایی که امروزه به جدی ترین پدیده در خاورمیانه بدل شده است، بیشتر به دلیل راهبردهای غلطی دولت آمریکا سعی کرد در قبال بحران های منطقه ای و جهانی اتخاذ کند، گسترش یافته است. در سال ۲۰۰۳ بود که جرج دبیلو بوش، رئیس جمهوری وقت عراق بطور پی در پی جنگ عراق را اصلی ترین جنگ علیه تروریسم توصیف می کرد و مدعی بود که اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی صرفاً واکنشی علیه حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمریکا است. به همین دلیل دولت آمریکا صدام حسین، رئیس جمهوری وقت عراق را متهم می کرد به اینکه با گروه تروریستی القاعده که در حملات ترویستی ۱۱ سپتامبر دخالت داشته است ارتباط دارد. آمریکا حتی در توجیه اشغال خاک عراق مدعی شده بود که صدام حسین در پی توسعه تسلیحات کشتار جمعی است، اما با گذشت سال ها اشغال عراق، ثابت شد که نیروهای اشغالگر آمریکایی و در واقع دولت آن کشور هرگز نتوانستند شاهدی برای این ادعاهای خود، یعنی ارتباط صدام حسین با القاعده و یا وجود تسلیحات کشتار جمعی، پیدا کنند. به نظر العامری، اتهامات دروغین دولت آمریکا و تعجیل برای اشغال عراق توسط نیروهایش، آشکارا ثابت کرد که دولت آمریکا هنگام حل بحران های جهانی از هیچ روحیه مسئولیت پذیری و صلح صلبی برخوردار نیست. چون آن اقدام آمریکایی ها برای اشغال خاک عراق موجب شد کل سیستم سیاسی و اقتصادی عراق از بین رفته و شالوده های زندگی اجتماعی این کشور ویران گردد، لذا همین روند به کشتار جمعی صدها هزار عراقی منجر شد و همچنین میلیون ها تن دیگر را در این کشور بی خانمان کرد. صباح الشیخ، یک تحلیگر سیاسی دیگر عراقی نیز در گفت وگو با شینهوا گفت که مقامات آمریکایی همواره اغراق کردند از اینکه می خواستند مردم عراق را آزاد کنند و یا آنها را از شر صدام حسین در ابمان بدارند و یا هم اینکه عراق و یا منطقه خاورمیانه را به مکانی بهتر برای زندگی مرد آنها تبدیل کنند. به اعتقاد او، در واقع سیاست آمریکا برخلاف آنچه که ادعا می کند استقرار دمکراسی و یا تامین زندگی بهتر برای عراقی ها نبود، چون آمریکا در این کشور از احزاب و گروه هایی طرفداری می کند که صرفاً سیاست های واشنگتن را پی می گیرند و منافع آنرا در تامین می کنند. به نظر الشیخ، همین سیاست های یکجانبه گرایی آمریکا بود که جهان را در عصر تحولات پس از جنگ سرد بعد از ۱۹۹۰ با مصایب زیادی مواجه کرد، چون این کشور بسیار کوشید ارزش های آمریکایی را به جامعه جهانی تحمیل کند. تاریخ نشان داد که استفاده یکجانبه قدرت های بزرگ یک تهدید همیشگی حتی علیه منشور سازمان ملل متحد نیز به شمار می آید، چون بدترین وجه این سیاست یکجانبه گرایی قدرت های بزرگ، اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ بود. بنابراین، از آنجایی که دولت آمریکا امروزه نیز تحت رهبری دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور، همان سیاست های یکجانبه گری گذشته را در حل بحران خاورمیانه پی می گیرد؛ این سیاست می تواند نتایج غیرقابل پیش بینی بر صلح و ثبات هم در منطقه و هم در سط بین المللی بگذارد. همین سیاست یکجانبه گرایی آمریکا قبلاً نیز بعد از حملات سال ۲۰۰۱، یعنی زمانی که واشنگتن عراق و افغانستان را اشغال کرده بود، بذر خشونت را در منطقه پراکند، به همین دلیل تا دهه ها نمی توان ریشه اقدامات اشغالگرایانه آمریکا را به راحتی در منطقه خشک کرد. به همین دلیل صباح شیخ معتقد است که در اینجا وظیفه سازمان ملل متحد و اعضای شورای امنیت این سازمان غیر از آمریکا است که تا نقش پیشروانه ی خود را برای حل بحران های جهانی از جمله مبارزه علیه تروریسم به خوبی ایفا کنند. همه کشورهای جهان باید برای نیل به اهداف صلح به یک درک مشترکی از امنیت برسند، چون فقط همین درک مشترک می تواند از طریق همکاری مشترک و نه اقدامات یکجانبه گرایانه، موجب ارتقای اعتماد مشترک به هم برای تحقق صلح شود. ###