تندروها می خواهند ترامپ وسیله رسیدن آنها به خواسته هایشان باشد

دیپلمات سابق و کارشناس ارشد مسائل آمریکا با بیان این که ترامپ در زمینه ایران مشکل استراتژی دارد، گفت: تندروها در واشنگتن و منطقه خواست های حداکثری دارند و امیدوارند که رئیس جمهوری مثل ترامپ وسیله رسیدن آنها به خواسته هایشان باشد.

دونالد ترامپ بنا به عادت پیشین و روال همیشگی خود، دوشنبه این هفته پیام های کاملا متضادی آن هم در کمتر از یک ساعت برای ایران فرستاد؛ وی از یکسو در توییتر که مهمترین رسانه اش برای ابلاغ پیام هایش است، ایران را تهدید به نابودی کرد و سپس در گفت وگو با فاکس نیوز - که بنا به گفته بسیاری منبع اصلی کسب اطلاعات از سوی ترامپ است – تاکید کرد که تنها خواهان تواقفی است که ایران بمب اتمی نداشته باشد و یادآور شد که او مرد جنگ نیست. تضاد و تناقض صحبت های رئیس جمهور آمریکا موجب شده نه تنها مخاطبان خارجی اش بلکه تیم امنیتی ملی ترامپ هم با آشفتگی و سردرگمی رو به رو باشند. درخصوص سیاست های دونالد ترامپ درباره ایران و رویکردهای احتمالی تیم امنیت ملی کاخ سفید گفت وگویی با کوروش احمدی، دیپلمات سابق و تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید.   *تندروها امیدوارند ترامپ وسیله رسیدن آنها به خواسته هایشان باشد ** ایرنا: دونالد ترامپ روز گذشته در توییتر خود از یکسو ایران را تهدید به نابودی کرد و از سوی دیگر، در گفت وگویی که با شبکه فاکس نیوز داشت، گفت که به دنبال جنگ با ایران نیستم. پیش تر هم دیدیم که از یکسو ناوهای نظامی آمریکا به سمت ایران اعزام شدند و از طرفی به ایران پیشنهاد مذاکره داده می شد. ریشه این تناقض گویی ها در کجاست؟ احمدی: این تناقض ها ریشه در دو مسئله دارد؛ نخست اینکه شواهد و قرائنی وجود دارد که حکایت از جدی بودن آشفتگی و ناهماهنگی در داخل تیم امنیت ملی ترامپ است. جان بولتون به وضوح عامل اصلی اوج گیری تنش در دوره اخیر بود. او در پنجم ماه مه خبر از تسریع در اعزام ناو هواپیمابر لینکلن به منطقه داد و دست او در دیگر اقدامات تنش زا مانند اعزام بمب افکن های استراتژیک B- 52 و تخلیه بخشی از پرسنل دیپلماتیک آمریکا از عراق نیز کاملا مشهود بود. البته در این حرکات تنش زا، مایک پمپئو نیز با فاصله ای بولتون را دنبال می کند. ترامپ نیز البته گاه تهدید می کند اما تهدیدات او از جنس متفاوتی است، او امیدوار است با تهدید ایران را وادار به مذاکره کند در حالی که بولتون و با اندکی تفاوت پمپئو، نشان داده اند که اشتیاقی برای مذاکره با ایران ندارند. دوم اینکه تیم ترامپ مشکل استراتژی دارد و هنوز برای آنها مشخص نیست که در نهایت چه می خواهند. آیا هدف نهایی آنها توافقی متفاوت با برجام است. یا سیاست های منطقه ای و موشکی ایران نیز هدف است؟ یا همه اینها به اضافه «تغییر رژیم»؟ اینجا هم به نظر می رسد که هدف اصلی ترامپ یک توافق متفاوت جدید است اما تندروها در واشنگتن و منطقه ظاهرا خواست های حداکثری دارند و امیدوارند که رئیس جمهوری مثل ترامپ وسیله رسیدن آنها به خواسته هایشان باشد.   *ترامپ مایل به درگیر شدن در جنگ بزرگ جدیدی نیست ایرنا: برخی از تحلیلگران شرایط کنونی آمریکا را همانند دوران پیش از حمله به عراق می دانند و از سویی، بسیاری می گویند هدف ترامپ مهار ایران و به دست آوردن توافقی بهتر از آنچه در دوران اوباما حاصل شد، است. ترامپ در مواجهه با ایران چه سیاستی را دنبال می کند؟ احمدی: به باور من شرایط کنونی اصلا مشابه شرایط قبل از حمله آمریکا به عراق نیست. تفاوت ها بسیار اساسی است. افکارعمومی در آمریکا در آن زمان آماده جنگ و انتقام حادثه تروریستی 11 سپتامبر بود. بوش پسر و نئوکان های اطراف او مصمم به استفاده از فرصت بودند، عراق و افغانستان هم اهداف آسانی بودند و... اکنون شرایط کاملا متفاوت است. من باور دارم که ترامپ مایل به درگیر شدن در جنگ بزرگ جدیدی نیست. مواضع و قول های انتخاباتی او و خواسته های پایگاه اصلی رای وی هم همین را می گوید. البته ترامپ هدف مهار ایران را دنبال می کند و آن هم از طریق تحریم و «فشار حداکثری» بدون جنگ است.   *ترامپ می خواهد ثابت کند که از اوباما و دمکرات ها بهتر است ایرنا: رئیس جمهور آمریکا در گفت وگوی دیروز خود، ضمن انتقاد شدید به برجام، گفته است که من تنها می خواهم که آنها سلاح اتمی نداشته باشند تا نتوانند تهدیدی برای ما باشند. توافق ایده آل ترامپ، چه توافقی است؟ به عبارت دیگر، آن توافق از چه شاخصه هایی برخودار است؟ احمدی: ترامپ قبلا به ویژه در آستانه خروج از برجام گفته که مختصات توافق جدید مورد نظر او چه باید باشد. برداشت من این است که او عمدتا دنبال حذف «بند غروب» از برجام و تقویت بندهای مربوط به بازرسی و دسترسی است. ترامپ شخصا دنبال این است که ثابت کند که برجام با شرایط بهتری برای آمریکا قابل حصول بود. او می خواهد ثابت کند که از اوباما و دمکرات ها بهتر می تواند مذاکره کرده و منافع آمریکا را بهتر می تواند تامین کند. عملکرد او در حوزه های دیگر همین را ثابت می کند. مثلا در مورد پیمان تجاری نفتا همین سیاست را دنبال کرد و کانادا و مکزیک حاضر به دادن برخی امتیازات جزئی و ازجمله تغییر نام نفتا شدند و این در حکم شکلاتی بود برای ترامپ که او پیوسته آن را با آب و تاب برای پیروانش تعریف می کند.   *نباید تک تک کلمات و عبارات ترامپ را باید جدی گرفت ایرنا: ترامپ در گفت وگوی خود، از مجتمع های صنعتی - نظامی نام برده که خواستار جنگ هستند. پشتیبان این مجتمع ها چه کسانی هستند و با تلاش برای به راه انداختن جنگ علیه ایران، چه اهدافی را دنبال می کنند؟ احمدی: معتقد نیستم که تک تک کلمات و عبارات ترامپ را باید جدی گرفت و در پی یافتن معانی آنها بود. ترامپ یک سیاستمدار و دانش آموخته این حوزه ها نیست که کلمات خود را حساب شده انتخاب کند. تعبیر مجتمع های نظامی - صنعتی که ترامپ در مصاحبه با فاکس نیوز به کار برده، با دیدگاه منتقدین جدی این مجتمع ها متفاوت است. ترامپ از این مجتمع ها به عنوان نیروهایی که با بازگشت سربازان آمریکایی به وطن مخالفند، یاد کرده است. اگرچه این هم می تواند درست باشد، اما مجتمع های مذکور عمدتا در پی فروش سلاح هستند و خود ترامپ همیشه افتخار کرده که کشورها، به ویژه عربستان و... را تشویق به خرید از این مجتمع ها کرده است. اتفاقا این مجتمع ها همیشه با جمهوریخواهان ارتباط داشته و از حمایت های آنها برخوردار بوده اند.   ایرنا: ترامپ گفته است که اگر بخواهد با ایران مقابله کند، جنگ اقتصادی در پیش خواهد گرفت. اکنون این جنگ در جریان است ولی ترامپ تا چه حدی خواهان ادامه این سیاست است؟ احمدی: فکر می کنم ابزار اصلی مد نظر ترامپ همین جنگ اقتصادی یعنی تحریم هاست. اما مسئله این است که آیا ایران دست بسته خواهد ماند و اجازه خواهد داد که تحریم ها عمل کند؟ طبعا مقامات ما تلاش میکنند این طور نشود. استراتژی اقدام اخیر ایران مبنی بر کاهش تدریجی پایبندی به برجام در همین چارچوب قابل درک است. به این معنی که پیشرفت در این حوزه و شروع غنی سازی می تواند علاقه آمریکا به نگه داشتن ایران در فاصله یک سال از ساخت بمب اتمی را کم کند و در اینجا است که ترامپ با خطر مواجه می شود و سیاست اوباما درست جلوه خواهد کرد. به علاوه، برخی ایران را متهم به اقداماتی در منطقه می کنند و معتقدند که چنان اقداماتی نیز در همین چارچوب باید درک شود. در چنین شرایطی ظاهرا چالش تیم ترامپ این است که ضمن اعمال تحریم های حداکثری، مانع اقدامات تقابلی ایران شود به نحوی که بتواند «فشار حداکثری» را به طور نامحدود ادامه داده و اقتصاد ایران را زمین گیر کند. این معادله ای مهم و حساس است که اگر طرفین درست آن را مدیریت نکنند و اشتباه محاسبه صورت گیرد، در آن صورت خطر بروز برخورد از همین محل می تواند وجود داشته باشد.   *ترامپ نمی پذیرد کسی جز خودش محور اصلی سیاست ها و تصمیم گیری ها به نظر آید ایرنا: به نظر می رسد در پی بیانیه بولتون در پنجم ماه مه، اظهارات ترامپ طی حدود یک هفته گذشته در جهت آرام کردن اوضاع حرکت بوده و او کوشید تا ترمز تندروهای تیمش را بکشد و نشان دهد که به عدم جنگ پایبند است و نمی خواهد سیاست فشار حداکثری منجر به جنگ شود. احمدی: همینطور است. در پاسخ به سوالات قبلی عرض کردم که سیاست ترامپ «فشار حداکثری» و تشدید تحریم ها منهای جنگ است و این منهای جنگ به آن معنی است که ترمز تندروهای تیم او که اهداف متفاوتی را دنبال می کنند، باید کشیده می شد که به نحو قابل توجهی نیز چنین شد. رسانه های آمریکا مملو از نقل قول هایی از مقامات بدون نام کاخ سفید هستند که حکایت از سرزنش بولتون توسط ترامپ در نشست های داخلی دارد. البته یک چیز دیگر را هم باید در نظر گرفت و آن این است که ترامپ هرگز نمی پذیرد که کسی جز خودش محور اصلی سیاست ها و تصمیم گیری ها به نظر بیاید و این شاید مهمتر از هر عامل دیگری نیز باشد.   ایرنا: تا چه اندازه افزایش فشارها نسبت به ایران به مسئله پروژه معامله قرن ارتباط دارد؟ احمدی: فشارها عمدتا و مستقیما در ادامه فشارهای یک دهه اخیر در ارتباط با بهانه هسته ای و نیز مسائل منطقه ای است. اما آثار جنبی این فشارها می تواند بر قضیه معامله قرن نیز اثر داشته باشد. تیم ترامپ تضعیف ایران را یکی از پیش شرط های مهم برای پیشبرد این معامله می داند. پیش از این از طریق ایجاد اختلاف بین ایران و برخی کشورهای عربی و تبلیغ ایران به عنوان دشمن خطرناک تر این کشورها مقدماتی برای این امر فراهم کرده اند.