مجمع گفت وگوی منطقه ای مقابله هوشمند با فتنه جویی خارجی

جمهوری اسلامی ایران نامه ای را به دبیرکل سازمان ملل متحد فرستاد که در آن به خواسته دیرینه خود برای تحقق مجمع گفت وگوی منطقه ای در هیاهوی فتنه جویی های خارج از منطقه رسمیت بخشید و هوشمندانه به جهان اعلام کرد مهمان ناخوانده در منطقه ما جایی ندارد.

شاید در بحبوحه مذاکرات هسته ای و توافق وین بود که 'محمدجواد ظریف' وزیر امور خارجه برای نخستین بار طرح گفت وگوی منطقه ای را مطرح کرد. او ابتدا در نیویورک تایمز و سپس در 12 مرداد 1394 طی یادداشتی که بطور همزمان در چهار روزنامه الشروق مصر، السفیر لبنان، الرأی کویت و الشرق قطر منتشر شد، به ضرورت گفت وگوهای منطقه ای تاکید کرد و نوشت: امروز به تأسیس یک مجمع گفت وگوی منطقه ای نیاز داریم. وی توضیح داد: تاسیس یک مجمع گفت وگوی منطقه ای در منطقه ما و در مرحله بعدی بین کشورهای مسلمان خاورمیانه به منظور تسهیل تعاملات، نیازی اساسی است که می بایست از مدت ها قبل به آن پرداخته می شد. این گفت وگوی منطقه ای باید براساس اهداف مشترک و برخی اصول عمومی پذیرفته شده بین کشورهای منطقه صورت گیرد که مهمترین آنها عبارتند از؛ «احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها؛ مرزهای غیرقابل نقض؛ عدم دخالت در أمور داخلی سایر کشورها؛ حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات؛ ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور؛ و اشاعه صلح، ثبات، پیشرفت و سعادت در منطقه». وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بار دیگر در اردیبهشت ماه 1396، با انتشار مقاله ای در روزنامه کویتی «الرای» پیشنهاد کرد که برای کمک به حل مشکلات منطقه از جمله رفع دو «پدیده سرطانی» تروریسم و افراط گری، «مجمع گفت وگوی منطقه ای» تشکیل شود.. ظریف در این یادداشت افزود: تاریخ و نمونه‌های مشخص در مناطق دیگر — به ویژه در اروپا و آسیای جنوب شرقی — به ما می‌آموزد که کشورهای منطقه‌ای برای غلبه بر وضعیت کنونی تفرقه و تنش و حرکت جایگزین در مسیر شکل دادن به یک ساز وکار کارآمد، متعادل و واقع بینانه منطقه‌ای نیازمند هستند؛ ساز وکاری که می‌تواند با یک مجمع گفت وگوی منطقه‌ای آغاز شود. وی ادامه داد: چنین مجمعی می‌تواند به ترویج درک و تعامل در سطوح حکومتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی کمک کند و منجر به توافق در طیف گسترده‌ای از مسایل، از جمله تدابیر اعتمادساز و امنیت ساز؛ مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و فرقه گرایی، تضمین آزادی کشتیرانی و جریان آزاد نفت و سایر منابع و حفاظت از محیط زیست شود. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در این یادداشت راهکاری هم برای شکل گیری این مجمع ارائه می دهد که آن نقش سازمان ملل متحد بر اساس قطعنامه 598 شورای امنیت است. قطعنامه ای که به هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران پایان داد و رژیم بعث را به عنوان یک متجاوز شناسایی کرد. در بند هشتم این قطعنامه از دبیر کل درخواست می‌کند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند. شاید دلیل طرح این مساله را به خوبی از سایر اظهارات ظریف دریافت و اینکه نامه 'مجید تخت روانچی' سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد به 'آنتونیو گوترش' دبیرکل این سازمان و همچنین به رئیس شورای امنیت چگونه هوشمندانه حضور آمریکا در منطقه را بی اعتبار کرده است. ظریف در 27 بهمن 1397 زمانی که در کنفرانس امنیتی مونیخ سخنرانی می کرد، به واقعیتی اشاره کرد و گفت: ایالات متحده هرگز با این واقعیت که ایران از حق ابتدایی تعیین سرنوشت برای خود استفاده کرد، کنار نیامده است. به همین دلیل برای مدت طولانی است که به طرز بیمارگونه ای بر روی ایران متمرکز شده و یک اشتغال ذهنی وسواس گونه نسبت به ایران پیدا کرده که تاکنون نیز ادامه یافته است. وی افزود: مشوه کردن چهره کشور من سیاست در دسترسی بوده که توسط 7 رئیس جمهور قبلی آمریکا مورد بهره برداری قرار گرفته است ؛ سیاستی که در دولت های اقماری آمریکا خود را در پشت آن مخفی نموده اند. آمریکا بسیار پیش تر از این می بایست این بیماری بدخیم خود را مداوا می کرد، چرا که امروز تبدیل به یکی از بزرگترین خطرات حتی برای منافع خودش و البته صلح و امنیت بین المللی شده است. این اظهارات که پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای و بازگرداندن تحریم های یکجانبه و غیرقانونی علیه کشورمان ایران شد، به تکرار مداوم اتهام مقامات کاخ سفید علیه ایران پرداخت و اظهار کرد: ایالات متحده ادعا می کند و برخی نیز طوطی وار و چشم بسته این اتهامات مطروحه را تکرار می کنند که ایران در منطقه دخالت می کند؛ اما هیچکس تاکنون از آنکه کشور پرسیده است که منطقه چه کسی؟ فقط یک نگاه کوتاه به نقشه بیندازید. بنابراین، چه کسی واقعا ناامنی را به منطقه صادر می کند؟ و چه چیزی منطقه را بیشتر تهدید می کند؟ جمهوری اسلامی ایران که بنیان آن بر نفی استبداد و سلطه گری استوار است، همواره مخالف ظهور تمایلات سلطه جویانه از سوی قدرت های خارجی یا منطقه ای بوده است و بر همکاری و چندجانبه گرایی تاکید مداوم دارد. این مساله در بعد منطقه ای، از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که ایران، امنیت همسایگان را امنیت خود می داند و با همه آنها قرابت های فرهنگی، دینی و تاریخی دارد. از این رو، به گفته ظریف 'یک منطقه قوی در تعریف ساده به معنی اعتماد، تجارت و تعامل بیشتر بین کشورهای منطقه در مقایسه با قدرت های بیرون منطقه است'. اختلاف و تفرقه که خواست سلطه جویان و از سیاست های قدیمی استعمارطلبان است، منطقه غرب آسیا را به انواع بحران ها و درگیری ها کشانده که در قطع روابط برخی همسایگان و تنازع بین کشورهای اسلامی نمود ویژه ای یافته است و می تواند خود، خاستگاه خشونت، افراط گرایی و ناامنی شود. منشا این اختلاف ها هم فقدان خویشتنداری و کاستی گفت وگو در تمام سطوح است به گونه ای که ظریف در بهمن ماه 96 در روزنامه فایننشیال تایمز می نویسد: ابعاد این کاستی در سطح بین حاکمان و افراد تحت حکومت، بین دولت‌ها و بین ملت‌ها قابل مشاهده هستند. گفت‌وگو باید با هدف شفاف کردن این امر صورت پذیرد که همه ما نگرانی‌ها، بیم‌ها، آمال و آرزوهای مشابه داریم. چنین گفت‌وگویی می‌تواند و باید جایگزین لفاظی و پروپاگاندا شود. وی افزود: گفت‌وگو باید در کنار سایر اقدامات اعتمادساز قرار گیرد: تسهیل گردشگری، کارگروه‌های مشترک در موضوعات مختلف از امنیت هسته‌ای گرفته تا مبارزه با آلودگی و مدیریت محیط زیست، دیدارهای مشترک نظامی، اعلام تمرینات نظامی از قبل، اقدامات شفاف‌ساز در حوزه تسلیحات، کاهش هزینه‌های نظامی و همه اینها باید در نهایت به توافق عدم تجاوز منجر شوند. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به صراحت می نویسد: 'به عنوان گام نخست، جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می‌کند که یک مجمع گفت وگوی منطقه‌ای در خلیج فارس شکل گیرد. دعوت دیرپای ما برای گفت وگو همچنان پابرجا است و ما منتظر روزی هستیم که همسایگانمان این دعوت را بپذیرند و متحدین آنها در اروپا و غرب، آن را تشویق کنند. از این رو، نامه ایران به سازمان ملل متحد در تاریخ 27 اردیبهشت 98 با توجه به شرایط ویژه منطقه که می تواند با یک اشتباه محاسباتی، منطه را به آشوب بکشاند، اهمیتی مضاعف می یابد که تاکید دارد 'با توجه به وضعیت آشفته کنونی منطقه که چشم‌انداز روشنی نیز برای آن متصور نیست، جامعه بین المللی به خصوص سازمان ملل متحد نمی‌توانند و نباید نسبت به برخورد با ریشه های آن بی‌تفاوت باشند'. در نامه تخت روانچی تصریح شده است: اگر این مسائل به طور کامل حل نشود، دامنه هرگونه درگیری احتمالی به سرعت از سطح منطقه‌ای فراتر رفته و با اطمینان پیامدهای جدی و گسترده‌ای بر صلح و امنیت بین المللی خواهد داشت. نماینده ایران در سازمان ملل متحد هرگونه رهیافت باخت- باخت در منطه را فاجعه بار دانسته و تصریح کرده است: تنها راه حل، اتخاذ رویکرد برد ـ برد از طریق مشارکت فعالانه است. بر این اساس، از نظر جمهوری اسلامی ایران، مسائل امنیتی پیچیده فعلی منطقه فقط از طریق تعامل سازنده و گفت وگو میان کشورهای حوزه خلیج فارس مهار و حل و فصل شدنی است. تخت روانچی خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد آورده است: در همین راستا و با توجه به اینکه بند 8 قطعنامه 598 (1987) شورای امنیت، دبیرکل را به بررسی «اقدامات لازم جهت تقویت امنیت و ثبات در منطقه» فراخوانده است، می‌توانید با اجرایی کردن این بند، چتر بین‌المللی لازم را برای راه اندازی چنین گفت وگوی منطقه‌ای را فراهم سازید. اگرچه پیش از این نامه، ظریف در مقالات، سخنرانی ها، مصاحبه ها و حتی دیدارها پیشنهاد مجمع گفت وگوی منطقه ای را مطرح کرده بود اما به صورت رسمی و مکتوب از دبیرکل سازمان ملل متحد، چنین خواسته ای مطرح نشده بود. این نامه را می توان در امتداد اظهار نظر تخت روانچی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا ارزیابی کرد که وقتی پرسید آیا می خواهید از ظرفیت دبیرکل سازمان ملل متحد برای موضوعات دوجانبه استفاده کنید یا خیر، پاسخ داد ما روابط خوبی با دبیرکل داریم و او هم به نقش مهم ایران در منطقه اذعان دارد، از این رو در ظرفیت ساز وکار سازمان ملل متحد، این روابط ادامه خواهد یافت. علیرضا میریوسفی سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد هم در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا که آیا نامه اخیر ایران به گوترش ساز وکار مشخصی را دنبال می کند، گفت: طرح مجمع گفت و گوی منطقه ای، نخستین بار در آوریل ٢٠١٥ در مقاله دکتر ظریف در نیویورک تایمز مطرح و بعد در اکثر مقالات و مطالب تکرار شد. وی ادامه داد: البته پیش از آن هم رایزنی های غیر رسمی با برخی کشورهای منطقه صورت گرفته بود. این دیپلمات جمهوری اسلامی ایران درباره تاکید ایران به قطعنامه 598 هم اظهار کرد: در قطعنامه ٥٩٨ تکالیفی به عهده دبیرکل در رابطه با پیشنهاد ساز وکاری برای حفظ امنیت خلیج فارس گذاشته شده بود که این مجمع هم در همان راستا از طریق دبیرکل پیگیری می شود. میریوسفی خاطرنشان کرد: در واقع ملاک، قطعنامه 598 است که به ایران و عراق و کشورهای منطقه اشاره دارد. بنابراین، تمرکز روی منطقه خلیج فارس است. درخواست ما از دبیرکل فعال شدن در این زمینه در چارچوب مفاد نامه است اما هنوز پاسخی از دبیرکل دریافت نکرده ایم.