وقتی سیلزدگان لباسهای اهدایی دست دوم را پرت می کردند

متاسفانه با اینکه عده ای آسیب ندیده بودند و خانه هایشان هم سالم بود می آمدند با ترفندهایی کمک ها را می گرفتند و می بردند!

پرسش: سیل در نوروز امسال اول از همه گلستان، بعد، استان فارس و سپس لرستان را درگیر خود کرد. وقوع سیل سهمگین در 12 فروردین ماه در این استان خسارت های فراوانی داشت. خرم آباد (مرکز لرستان) و چند شهر لرستان هم از جاهایی بود که امسال عید درگیر سیل شد. قبل از اینکه سیل اخیر به این شهر سرازیر شود، حدود دو ماه قبلش هم مردم این شهر از سیل قبلی، آسیب دیده بودند. اوایل اسفند اگر به این شهر می آمدی همه از سیلی سخن می گفتند که حدود دو، سه هفته قبلش آمده بود. به خیابان ساحلی خرم آباد که می رفتی، هنوز آثار گِل های خشک شده را روی دیوارهای شهر می دیدی. اینکه چقدر از خرم آبادی های ساکن اطراف رودخانه ضرر و زیان دیده بودند فقط یک قلم می توان به فردی اشاره کرد که با هزار زحمت برای دخترش 150 میلیون تومان جهیزیه جفت و جور کرده بود و سیل بی انصاف همه را با خود برده بود. اما این بار سیل در خرم آباد، بیشتر از قبل خرابی به بار آورد. مهری میر دریکوند خبرنگار ایرنا در خرم آباد می گوید، روز 12 فروردین هم در پلدختر و هم در خرم آباد سیل آمد. آب در قسمت ساحلی خرم آباد حسابی بالا آمده بود و تا میدان امام این شهر را گرفته بود. ارتباطات هم که قطع بود و ما اگر می خواستیم از پلدختر خبر بگیریم تا یک صبح 13 فروردین هیچ خبر نداشتیم. میردریکوند به محله فقیر نشین لوطی های خرم آباد اشاره می کند که ماه اسفند سال گذشته به اتفاق او و دو جامعه شناس اهل لرستان از این محله بازدید کرده بودیم. راست است که می گویند «هر چه سنگ است مال پای لنگ است». میردریکوند می گفت این محله را هم سیل بی نصیب نگذاشته بود. یادم می آید مردم این محله از انزوای اجباری شان گفته بودند و چقدر گله مند از اینکه شهرداری یک نیم نظری به آنها داشته باشد و حداقل زباله های آنها را جمع آوری کند. مردم در کانالی که برای آب های سطحی شهر در آن محله ساخته شده بود، زباله ها را می انداختند به امید وقتی که باران بیاید تا به مدد آب، زباله ها هم به جایی دور برود. حالا سیل که آمده بود، هیچ، زباله ها را با خود برده هیچ، که محله را نیز زیر و رو کرده بود. دل، دل کردن میردریکوند برای سیل باعث شد که فرزندنش را در روز 13 فروردین به خانواده بسپارد و راهی دفتر خبرگزاری در خرم آباد شود. چند روز بعد هم به پلدختر می رود با آن کوچه های پر از گِل و شل. او می گوید: البته سیل به تمام پلدختر آسیب نرسانده بود یک قسمت پر از گِل و قسمتی دیگر سالم و اما بشنوید از مرکز شهر که بیشتر ادارات پلدختر در آن واقع شده اند که همگی در گِل. جایی مثل شهرداری و فرمانداری که گِلی بودند. میردریکوند دوباره چهار روز بعد از سیل پلدختر به این شهر می رود که خوشبختانه از گِل خبری نبود اما هرچه بود خاک بود و خاک، طوری که خیلی ها در شهر از ماسک استفاده می کردند. **مردم لباس های دست دوم اهدایی را پرت می کردند این خبرنگار دفتر خبرگزاری لرستان از خشم و عصبانیت مردم پلدختر می گوید که از روز اول سیل تا روز چهارم، همراه آنان بود. عصبانی بابت اینکه شماری از آنان، کمکی به دستشان نرسیده و یا اینکه هوا گرم شده و زندگی در چادر امدادی طاقت فرسا شده بود. به گفته این خبرنگار ایرنا، با بیشتر مسئولانی که به منطقه می آمدند، برخورد نه چندان مناسبی از سوی مردم مشاهده می شد. حتی یک بار هم یکی از فرماندارها را به باد کتک گرفته بودند. با این حال بودند مسئولانی که با آرامش و احساس صمیمیت با مردم سخن می گفتند و این خشم آنان را بحق می دانستند. او تعریف می کند: هر چند نیازهای اولیه مردم تامین شده بود اما یکسری احتیاجاتی هم داشتند که تامین نشده بود مثل لباس که نداشتند. یک بار روبروی چادر های هلال احمر و روی چمن های بلوار دیدم که چندین دست لباس رنگ و وارنگ به صورت نامنظم، پرت شده است. پرسیدم این لباس ها چرا اینطوری بیرون ریخته شده است؟ گفتند چون دست دوم بود. ما لباس دست دوم نمی خواهیم. این همکار ایرنایی ادامه می دهد: مردم در حالی لباس های دست دوم را دور ریخته بودند که در عین حال به شدت به آنها نیاز داشتند اما حاضر نشده بودند تا لباس دست دوم را بپوشند. ایکاش هموطنانی که به نیت خیر کمک های خود را می فرستند به این نکته نیز توجه کنند. هموطنان سیل زده می گفتند؛ «نمی خواهیم کسی برایمان لباس بفرستد، پولش را بدهید خودمان می خریم». ** استفاده از سرویس بهداشتی قهوه خانه خبرنگار ایرنا به کمپ های برقرار شده برای سیل زده های پلدختری اشاره می کند مثل کمپی که کنار بلوار اصلی این شهر برپا شده بود اما سرویس بهداشتی نداشت. قهوه خانه ای آن نزدیکی بود و مردم از سرویس بهداشتی آن استفاده می کردند. حمام هم که نبود و مردم، خانه فامیل هایی که خانه شان از سیل در امان مانده بود می رفتند و اگر هم کسی، هیچ فامیلی نداشت که هیچ. مثل خانمی از اهالی رومشکان که در پلدختر زندگی می کرد و در این شهر فامیل نداشت. 14 روز از سیل گذشته و او نتوانسته بود در این مدت از حمام استفاده کند. یک وقت هایی یک چیز هایی که آدم می شنود نه تنها ناراحت می شود که خجالت هم می کشد. مثل وقتی که میردریکوند از برخی از هموطنان سخن می گوید که نه تنها در مناطق سیل زده که در همه جای کشور بسر می برند و هر چند هیچ آسیبی ندیده اند اما از آن سوی شهر که سالم مانده به این سوی شهر که خراب شده است می آیند برای گرفتن اقلام امدادی. خبرنگار ایرنا می گوید: متاسفانه با اینکه عده ای آسیب ندیده بودند و خانه هایشان هم سالم بود می آمدند با ترفندهایی کمک ها را می گرفتند و می بردند! البته این موضوع فقط به حادثه سیل اخیر مربوط نمی شود. جالب است اینکه وقتی زلزله ای هم که در منطقه ای از کشور می آید به یک باره شمار نفوس آن منطقه نسبت به قبل از حادثه افزایش می یابد. مثل زلزله بم در سال 82 و زلزله کرمانشاه در سال 96 که جمعیتشان در منطقه زلزله زده زیاد شد و چقدر چادر امدادی که در زلزله بم، سر از بازار سیاه در آورد و به قیمت های مختلف به فروش رسید!     ###




مطالب مرتبط