مراقب باشیم به دام نیفتیم؛
استراتژی ترامپ، جنگ یا تسلیم

ما در جنگ تحمیلی نه با عراق صدام، بلکه با همه جهان جنگیدیم. جنگ آزموده و سرفرازیم، اما ساده نیستیم که بتوانند ما را به  به دامی وارد کنند که می دانیم پایان آن شکست است. 

پرسش: آمریکای ترامپ با وارد کردن سپاه به فهرست گروه های تروریستی، بخش مهمی از ابزار حاکمیتی و عامل مهم تامین امنیت ملی ایران را در ذیل گروه تروریستی قرار داده تا ایران را وادار کند در بن بست انتخاب گزینه های تسلیم و یا جنگ قرار بگیرد. دیروز خروج امریکا از برجام و امروز قرار دادن سپاه در لیست گروه های تروریستی از سوی این کشور و فردا اقدامی دیگر می تواند تله ای برای ایران از سوی واشنگتن و البته متحدین منطقه ای آن، برای به دام انداختن ایران به دام جنگ باشد.  در هنگامه سیلاب و بحران ها، به دنبال مقصر نگردیم. اول باید جلو سیل و خسارت بیشتر را گرفت و بعد به نقادی پرداخت. ما به عنوان ایران در کسوت ملت،  مقامات و همه تاثیرگذاران بر بستر جامعه، دو گزینه در برابر فشارهای امریکا پیش رو داریم. یکی آن که با بی توجهی به شرایط بیرونی و تحت تاثیر مسائل داخلی، با بی حسی ملی، تسلیم شده و  تاج شاهی بر سر محمود افغان بگذاریم و یا در وفاقی ملی ضمن گریز از جنگ، حماقت را با حماقت پاسخ نداده و به استراتژی های فارغ از گزینه های جنگ و تسلیم بیاندیشیم.  ما با هوشیاری برجام را آتش نزدیم، زیرا نخواستیم وارد بازی جنگ خروج امریکا از برجام شویم. حال پلان دوم جنگ با قرار دادن سپاه در فهرست تروریستی را ترامپ و تیم بولتون - پمپئو کلید زده اند. نباید در این دام افتاد. امریکای ترامپ با وارد کردن سپاه به فهرست گروه های تروریستی، بخش مهمی از ابزار حاکمیتی و عامل مهم تامین امنیت ملی ایران را در ذیل گروه تروریستی قرار داده تا ایران را وادار کند در بن بست انتخاب گزینه های تسلیم و یا جنگ قرار بگیرد.  خروج از این بن بست تنها و تنها با اتکا به مردم امکان پذیر خواهد بود. غرض از مردم نیز احاد مردم از هر جنس و اعتقاد است. باید درک کرد که دیگر ابعاد این تهدید آن قدر جدی است که خطرات آن بر ایران، بیش از خطرات جنگ تحمیلی است. اگر در دایره ای که ایران مرکز آن است، همه خودی اند، باید نه تنها حصر را شکست، بلکه باید دایره نگاه را به وسعت پذیرش همه ایران گسترش داد. ما با همه نقدهایی که بر عملکرد اصلاح طلبان، اصولگریان، ارگان های موازی و... داشته و داریم امروز که کیان ایران به خطر افتاده است، همه سپاهی ایم. شرایط، شرایط نقد علل رسیدن به این نقطه نیست. همه بر اشتباهات رخ داده واقفند، اما این امری داخلی است و ارتباطی به خارجی آن هم از جنس دشمنی به نام ترامپ نداشته و ندارد. این نسل و مقامات آن تجربه های تلخ منجر به حمله مغول، محمود افغان و جنگ منتهی به ترکمنچای را تکرار نخواهند کرد. اگر مردم در هر چیزی اختلاف داشته باشند، در حراست از ایران هیچ کس اختلافی ندارد. این خط قرمزی است که می توان پیرامون آن به وحدت و اتحاد رسید. در بن بست انتخاب گزینه جنگ و تسلیم، حتما و حتما خطوطی هرچند کم رنگ، وجود دارد که وظیفه رهبران به هنگامه بحران، تشخیص این خطوط  برای رسیدن به راه سوم است. امریکا و البته در سکوت روسیه در سوریه چند صباحی است که جنگ علیه سپاه را با حمایت از حملات اسرائیل آغاز کرده است. همان گونه که ما وارد این تور نشدیم، نباید وارد عمل متقابلی شویم که فارغ از مسئله برابری ظرفیت، برای ورود ایران در حکم ورود به دامی خطرناک است. در برابر اقدام امریکا در قرار دادن سپاه در لیست تروریستی، عزت را با نگاه مصلحت و حکمت ترجمه کنیم. بعضا گریز از جنگ بیش از ورود به جنگ به شجاعت نیاز دارد. ما در جنگ تحمیلی نه با عراق صدام، بلکه با همه جهان جنگیدیم. جنگ آزموده و سرفرازیم، اما ساده نیستیم که بتوانند ما را به  به دامی وارد کنند که می دانیم پایان آن شکست است.  نکته این که از منظر آمریکا باید برجام آغاز یک روند می شد، اما برای ایران برجام یک پروژه شد و شاید خطوط کم رنگ خروج از بن بست تسلیم و جنگ را بتوان از میانه این دو نگاه یافت.   *صادق ملکی (دیپلماسی ایرانی)