صادق خرازی: با آمریکای ترامپ چه باید کرد؟

پرسش:صادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل و فرانسه در نشست «دیپلماسی ایرانی» با عنوان «با آمریکای ترامپ چه باید کرد؟» گفت: «ترامپ رابین هودی از طبقات اجتماعی بالا است که قدرت و فهمی هم از لایه های آمریکا ندارد.» باید از قدرت خود در منطقه بهره ببریم. اگر شعارهای آمریکا درست باشد ایران می‌تواند مهمترین شریک آمریکا در مقابله با تروریسم باشد.

پرسش:صادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل و فرانسه در نشست «دیپلماسی ایرانی» با عنوان «با آمریکای ترامپ چه باید کرد؟» گفت: «ترامپ رابین هودی از طبقات اجتماعی بالا است که قدرت و فهمی هم از لایه های آمریکا ندارد.» باید از قدرت خود در منطقه بهره ببریم. اگر شعارهای آمریکا درست باشد ایران می‌تواند مهمترین شریک آمریکا در مقابله با تروریسم باشد. ترامپ مانند احمدی نژاد باوری به کارشناسان و مشاوران ندارد صادق خرازی دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل و کشور فرانسه، بحث خود را با اشاره به مثبت بودن مواضع و رویکرد دولت آمریکا نسبت به ایران در عصر باراک اوباما آغاز کرد و شرایط کنونی را بعد از به قدرت رسیدن ترامپ، بسیار حساس و مهم ارزیابی کرد. خرازی در ادامه سخنان خود خاطر نشان کرد: «افرادی همانند ترامپ که قابل پیش بینی نیستند و خود را در قالب سیستم و نظم خاصی تعریف نمی کنند، تصمیماتی لحظه ای و هیجانی اتخاذ می کنند که نیازمند توجه است. واقعیت این است که آمریکای ترامپ یکپارچه و متحد نیست و امروزه آشفتگی ها و تضادها را در جامعه و سطح نظام حاکمیت این کشور می توان مشاهده کرد.» در بخشی دیگر از گفته های موسس مرکز دیپلماسی ایرانی، در ارتباط با مواجهه آمریکای ترامپ با جمهوری اسلامی ایران، آمده است که باید پنج لایه اصلی تصمیم گیری در این کشور را مورد توجه قرار دارد. لایه اول شخص ترامپ است. واقعیت آن است که ترامپ جمهوری خواه نیست، بلکه خود را به این جریان تحمیل کرد. او رویکردی کاسبکارانه دارد و خود را مطیع جمهوری خواهان نمی داند. ترامپ فاقد راهبرد ایدئولوژیک بوده و برخلاف روسای جمهور قبلی که ایدئولوژی نئولیبرالیسم را در دستور کار قرار می دادند، عمل گرا، محاسبه گر و دچار کیش شخصیت است. او کاسبکارانه به سیاست نگاه می کند و لایه های جامعه آمریکا را نمی شناسد. لایه دوم، در ارتباط با وزارت خارجه آمریکا به عنوان یکی از نهادهای اصلی تصمیم گیری در آمریکا است. در این زمینه ترامپ همانند احمدی نژاد باوری به کارشناسان و مشاوران ندارد. در واقع، رکس تیلرسون وزیر امور خارجه کنونی آمریکا هم همانند رئیس جدید کاخ سفید، فهم و رویکرد مشخصی نسبت به مسائل بین الملل ندارد. در واقع، ماموریت وزارت خارجه آمریکا اقتصادی است.» خرازی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: «لایه سوم که باید در تصمیم گیری آمریکا نسبت به ایران مورد توجه قرار داد. وزارت دفاع آمریکا و یا نظامیان هستند. در عصر ترامپ، پنتاگون و ژنرال ها دارای قدرت شده اند اما یک نکته را باید توجه داشت که نظامیان نزدیک به ترامپ با واقعیت های خاورمیانه آشنایی دارند. در این شرایط اگر ما بتوانیم تفهیم درستی از کانون های بحران در خارومیانه همانند سوریه، عراق، یمن و... داشته باشیم و ترامپ نیز واقعا شعار مبارزه با تروریسم را در عمل پی گیری کند، می توان نوعی همگرایی منافع دو کشور را متصور بود اما اگر شعار مبارزه با ترویسم در عرصه واقعی میدانی، اجرایی نشود، می تواند تهدیدی جدی باشد. زیرا جمهوری خواهان در پی استفاده ابزاری از ترامپ هستند تا از طریق او، میان اعراب، اسرائیل و آمریکا ائتلافی منهای وحدت اسلامی و نادیده انگاری مساله فصلسطین، ایجاد کنند و واقعیت آن است که در 10 سال گذشته مناسبات میان ایران با اعراب قهرآمیز است و جنگ سردی میان ما و اعراب وجود دارد. در این شرایط ما باید در رویکرد خود در ارتباط با اعراب تجدید نظر کنیم. این یک حقیقت است که ایران در شرایط کنونی از تهران تا مدیترانه دارای نفوذ است و در کشورهای عراق، سوریه و مبارزه با تروریسم دست بالا را دارد. این موقعیت بسیار ویژه ای است و در این شرایط تنش زدایی با اعراب می تواند کارساز و مهم باشد.» همچنین، لایه چهارمی که این دپلمات سابق کشورمان به آن اشاره کرد، دستگاه های اطلاعاتی آمریکا است. خرازی بر این باور است این نهاد قدرت در شرایط کنونی یکی از بی ثبات ترین دوران خود را سپری می کند. واقعیت آن است که ترامپ با تصمیمات و اظهارات خود، سیستم اطلاعاتی و امنیت آمریکا را به چالش کشیده است و در ماجرای اتهام بر علیه باراک اوباما رئیس جمهور خلف خود، نوعی بی اعتمادی میان رئیس سازمان سیا و ترامپ ایجاد شده است. لایه پنجم قدرت در آمریکا در ارتباط با ایران شورای امنیت ملی آمریکا است. در شرایط کنونی این نهاد به شدت ضد ایران هستند و در شرایطی که ما در آمریکا نفوذ چندانی در کنگره و سنا نداریم، تصمیمات این نهاد می تواند بسیار جدی و خطرناک قلمداد شود.» صادق خرازی در بخش دوم از سخنرانی خود، در ارتباط با چه باید کرد، سه راهکار و راه حل جدی را مطرح کرد: «اولین راه حل، این است که نباید اجازه بدهیم جریان های سیاسی یا همان لایه های قدرت در داخل آمریکا به اجماع در ضدیت با ایران برسند. باید با لابی گری در داخل آمریکا اختلافات و تضاد میان آن ها را برجسته کنیم. گفته های ترامپ در قالب تخریب رسانه ها و فساد سیستمی بسیار قابل تامل و جدی است. در واقع، ترامپ رابین هودی از طبقات اجتماعی بالا است که قدرت و فهمی هم از لایه های آمریکا ندارد. دومین راه حل، فعال کردن دیپلماسی درجه دوم است. گسترش روابط دوجانبه ایران با روسیه، چین و اتحادیه اروپا راهکار بسیار مهمی است که بر اساس آن ایران باید خود را مهار نکند و از تمامی اهرم ها و قدرت خود بهره بگیرد. ایران می تواند مهم ترین متحد آمریکا در مبارزه با تروریسم باشد اما این راهبرد باید با اعمال نقش اساسی دیپلماسی درجه دوم یعنی دیپلماسی عمومی باشد. سومین راه حل در تقابل با آمریکای ترامپ، فهم صحیح از استراتژی در منطقه است. به عبارت ساده، تنظیم مناسبات و کاستن تهدیدات و افزودن بر فرصت ها.   ###