تحلیل جامعهشناختی جلایی پور از ناآرامیهای اخیر

این استاد دانشگاه گفت: در ابتدا شایسته است اشاره کنم که به لحاظ ارزشی برای تغییرات در جامعه طرفدار «رویکرد انقلابی» نیستم. یعنی برای بهبود شرایط کشور، تغییر حکومت را پیش شرط ضروری نمیدانم اما این نکته به این معنا هم نیست که چون با «رویکرد انقلابی» مخالفم، پس در کشور ما انقلاب هم نمیشود. این بحثی جداست، در هر کشوری ممکن است تحت شرایطی انقلاب رخ دهد یا به عکس توسعه تقویت شود یا ناامن و فقیر شود.
پرسش:حمیدرضا جلاییپور، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران معتقد است، چهار عامل «مهندسی فرهنگی از بالا» آنهم بدون بررسی پیامدهایش، سیاست خارجی پرهزینه، بحران معیشتی و عدم اراده سیاسی برای شنیدن صدای معترضان و نمایندگی دادن به مردم» در گستردهشدن و طولانیشدن اعتراضهای اخیر نقش داشته است.
این استاد دانشگاه گفت: در ابتدا شایسته است اشاره کنم که به لحاظ ارزشی برای تغییرات در جامعه طرفدار «رویکرد انقلابی» نیستم. یعنی برای بهبود شرایط کشور، تغییر حکومت را پیش شرط ضروری نمیدانم اما این نکته به این معنا هم نیست که چون با «رویکرد انقلابی» مخالفم، پس در کشور ما انقلاب هم نمیشود. این بحثی جداست، در هر کشوری ممکن است تحت شرایطی انقلاب رخ دهد یا به عکس توسعه تقویت شود یا ناامن و فقیر شود.
نکته دوم اینکه در تحلیل اعتراضها شایسته است به آن از چشم معترضان نیز توجه کرد، یعنی ببینیم خود این افراد معترض چه میگویند و حرفشان چیست. جای این منبع شناخت در تحلیل این اعتراضات خالی است.
اگرچه در جامعهشناسی تاریخی ادعایی ندارم اما فکر میکنم باید به این اعتراضها از منظر جامعهشناسی تاریخی هم نگریست. برای مثال اگر انقلاب اسلامی را یک نقطه عطف تاریخی در واکنش در برابر نوسازی آمرانه تقلیدی غربی رژیم پهلوی بدانیم، این سوال پیش میآید این اعتراض گسترده چه نقطه عطفی و واکنش به چیست؟ به نظر من واکنش به دین اسلام یا فرهنگ ایرانی نیست بلکه واکنش به «قرائت خاصی از دین است که به ضرب حکومت پیگیری میشود»، که بررسی آن در حوصله این گفتگو نیست.
دلایل کمنظیر بودن اعتراضهای اخیر
به نظرم اعتراضها یا خیزش اعتراضی ۱۴۰۱ که هفتاد روز هم طول کشیده، به چند دلیل متفاوت از همه اعتراضها جمعی دیگری است که بعد از انقلاب روی داده است: 1. این اعتراضها طولانی شدهاند. بهار عربی بین چهار ده تا بیست و هشت روز بود. 2. این اعتراض گسترده است و گسترش آنها مرکز و یا پیرامون ندارد؛ یعنی هم در مرکز شاهد اعتراض هستیم و هم در پیرامون. هم در شهرهای بزرگ و هم در شهرهای کوچک. 3. همه طبقات به این اعتراض نپیوستهاند ولی از همه طبقات معترض وجود دارد. 4. در این اعتراضها، بیشتر «زنان، جوانان و دانشجویان» بهپا خاستهاند. 5. این اعتراضها نوعی جنبش دانشجویی در معنای گسترده است؛ یعنی اگر در 80 سال گذشته، اعتراضهای دانشجویی در چند «دانشگاههای مادر» بوده، در این اعتراضها، همه دانشگاهها اعم از مادر، غیر مادر، دولتی، آزاد و پیام نور فعال بودهاند. 6. ایرانیان خارج از کشور اگرچه در جنبش 88 حمایتهایی داشتند اما در اعتراضهای اخیر، حمایت آنها وسیعتر و کوبندهتر شدهاست. به نظرم باید جمعیت 80 هزار نفری در برلین و پنجاه هزار نفری در تورنتو را جدی گرفت. 7. بخشی از نیروی رسانهای موثر این خیزش اعتراضی از خارج از کشور تغذیه میشود؛ یعنی جالب است در کشوری که دهها کانال تلویزیونی دارد، رسانهای که در داخل صدای معترضان را پخش کند، کمتر است و این سبب شده که از بیرون این اتفاق بیفتد. به عبارتی کانالهای ماهوارهای، که با دلار نفتی بنسلمان اداره میشود، نقش ایفا کردهاند.
8. حضور و تراکم این اعتراضها در فضای مجازی بسیار فشرده، متنوع و ابتکاری است که قبلا سابقه نداشته است. 9. در این اعتراضها، کنش «خشونت ناپرهیزانه» هم اتفاق افتاده؛ به ویژه در مساله خشونتزبانی چنین چیزی روی داده است. 10. سابقا، سه سازمان مسلح و تروریستی داشتیم که به مروز زمان در عرصه عمومی فراموش شده بودند اما در اعتراضهای اخیر، خصوصا در خارج از کشور، باز اسم این سازمانها مانند سازمان مجاهدین خلق نام برده میشوند.
در شمال غرب ایران حزب دموکرات فعال است و مجاهدین خلق از طریق فراخوانهای محلات و کانونهای شورشی، از طریق تلویزیون بنسلمان، فعال هستند. 11. در جنبشهای اعتراضی قبلی به ویژه جنبش سبز حضور انبوه جمعیت چشمگیر بود. در این اعتراضها شاهد حضور جمعیتهای انبوه نیستیم بلکه شاهد حضور جمعیتهای کوچک از پنجاه تا صدها نفره و در تشییع جانباختگان اخیر تا هزارها نفر را شاهد هستیم. 12. اعتراضهای اخیر در کف خیابانها و محیطهای دانشجویی پر جمعیت نبوده اما سیال و پر تکرار بوده و هر زمان که تکرار شده، بازنمایی شده و در فضای مجازی دیده شده است.
###