4000 بیمار روانی و عفونی کارتنخواب در تهران
پرسش:همین چند روز پیش بود که رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر آمار تکاندهنده جدید و کمتر اعلامشدهای در خصوص کارتنخوابها و وضعیت آنان عنوان کرد.
پرسش:همین چند روز پیش بود که رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر آمار تکاندهنده جدید و کمتر اعلامشدهای در خصوص کارتنخوابها و وضعیت آنان عنوان کرد.
به گزارش جهان صنعت ،یکی از عجیبترین این آمار و ارقام که طبق معمول فقط عدد آنها توسط مسوولان مربوطه اعلام میشود و در عمل اتفاقی برای کنترل تعداد یا کاهش میزان آن صورت نمیگیرد، اعلام حدود چهار هزار کارتنخواب از کل 20 هزار کارتنخواب، دارای بیماریهای عفونی و روانی، دوجنسه، معلول جسمی و حرکتی و سالخورده است و هیچ کمپ و مرکز نگهداریای آنها را پذیرش نمیکند که پس از جمعآوری توسط پلیس و غربالگری دوباره به سطح خیابان بازمیگردند و موجب آزار و اذیت مردم میشوند.
به نقل از خبرگزاریهای داخلی او تاکید کرده: اگر معتاد متجاهری مبتلا به ایدز، هپاتیت، سل، بیماریهای عفونی و... باشد، باید سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی آنها را در مراکز درمانی پذیرش کرده و معالجه و درمان کنند اما متاسفانه هیچ اقدامی انجام نمیشود و این افراد با وجود بیماریهای خطرناکی که دارند، دوباره در جامعه رها میشوند.
فارغ از اینکه دوجنسهها در کنار بیماران عفونی و روانی خطرناک قرار داده شدهاند در حالی که بیمار محسوب نمیشوند و خودشان در این میان آسیب بیشتری علاوه بر آسیبهای کارتنخوابی خواهند دید، تصور کنید یک مقام رسمی که متولی ساماندهی و حمایت از کارتنخوابهاست، آمار رسمی اعلام میکند که رقم بالای چهار هزار معتاد دارای بیمار عفونی و روانی خطرناک داریم که در سطح شهر رفت و آمد میکنند و هم به خود آسیب میزنند و هم برای مردم و سلامتی آنها خطرناکند اما به گفته سرهنگ بخشنده هیچ کس هیچ اهمیتی به آنها نمیدهد.
از سویی در حالی علی حیدری مسوول موسسه «پایان کارتنخوابی» تاکید میکند که ظرف سالهای گذشته نهتنها تعداد کارتنخوابها کاهش نیافته بلکه کارتنخوابهای مرد هم تبدیل به کارتنخوابهای زن و کودک شدهاند که رییس مبارزه با مواد مخدر هم تصریح کرده: حدود 1500 نفر از این تعداد زن هستند.
رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر همچنین با انتقاد از دیگر سازمانهای متولی در زمینه مبارزه با مواد مخدر ادامه داده: مردم در خصوص نگهداری معتادان متجاهر از پلیس مطالبه دارند در حالی که نگهداری و پذیرش این افراد بر عهده سازمان بهزیستی و با همکاری سازمانهایی چون شهرداری، وزارت بهداشت، سازمان فنی وحرفهای، کمیته امداد، وزارت کار و دانشگاههای علوم پزشکی است و این سازمانها باید در این زمینه پاسخگو باشند. در واقع ۱۶ سازمان و وزارتخانه در زمینه مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از وقوع اعتیاد مسوولیت داشته و بودجه دریافت میکنند که آخرین سازمان در این خصوص پلیس است.
بخشنده معتقد است پلیس توانایی جمعآوری همه معتادان ظرف مدت یک هفته را نیز دارد اما مشکلات ما برونسازمانی است و متاسفانه خلا قانونی و ضعفهای قانونی در این زمینه وجود دارد و قانون در بسیاری موارد بازدارنده نیست. همچنین سازمانهای دیگر به وظایف خود عمل نمیکنند. پلیس اما بر این هم تاکید میکند که توان جمعآوری کارتنخوابهای معتاد را دارند اما کجا آنها را ببرند اسکان دهند؟
وقتی شهردار پایتخت با آسیبدیدگان اجتماعی همچون زباله رفتار میکند!
بیمسوولیتی حوزههای مختلف دخیل برای ساماندهی کارتنخوابها هم اینجا بهتر مشخص میشود. آنجا که پلیس کارتنخواب معتاد را بازداشت میکند اما نه بهزیستی او را پذیرش میکند و نه وزارت بهداشت او را درمان میکند. حریرچی سخنگوی وزارت بهداشت هم عنوان کرده: درمان و پذیرش معتادان متجاهر بر عهده وزارت بهداشت نیست.
هیچ کس آنها را نمیبیند و در حالی که وضعیت این تعداد انسان در همین شهر بیخ گوش همه مردم جامعه به اینجا کشیده شده، کسی برای آنها اهمیتی قائل نیست و حتی به اندازه زباله هم آنها را نمیبینند. در همین پایتخت با این میزان کارتنخواب معتاد و بیمار و غیرمعتاد، شهردارش میگوید وظیفه سازمان منصوبش فقط جمعآوری کسانی است که در آسیبهای اجتماعی هستند از جمله کودکان کار و زبالهگرد و معتادان و کارتنخوابها. کانه زباله جمعآوری میکنند که این گونه در مورد آنها صحبت میکنند. تا زمانی که چنین دیدگاههای نامناسبی از سوی برخی مسوولان موظف در خصوص آسیبهای اجتماعی وجود دارد، شاید نباید از باقی سازمانهای متولی که وظیفه خود را در این خصوص انجام نمیدهند، انتظاری داشت.
هیچ اقدامی برای کارتنخوابها انجام نمیشود
از سوی دیگر یکی دیگر از رقمهای اعلام شده که البته چندان در میان باقی آمار تازگی ندارد، وجود کارتنخوابهای غیرمعتاد است که شغلهای متفاوتی حتی تا استاد دانشگاهی داشتهاند.
رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر از وجود 2500 کارتنخواب در تهران خبر داده در حالی که این افراد اصلا معتاد نیستند بلکه تنها کارتنخواب هستند و با ظاهر بسیار کثیف در تهران زندگی میکنند و سازمان بهزیستی برای این افراد نیز هیچ اقدامی انجام نداده است؛ امری که علی حیدری نیز بر آن تاکید میکند و میگوید: معتقدم این آمار و اطلاعات زمانی به کار میآید که قرار باشد مسوولان با این ارقام کاری انجام دهند یا برای کمک و حمایت از کارتنخوابها قدمی بردارند در حالی که صرفا از سوی مسوولان اعلام میشود و هیچ ارزشی ندارد.
او تاکید میکند: تاکنون ندیدهام مسوولان ذیربط در خصوص ساماندهی کارتنخوابها یا همین مسوولان ستاد مبارزه با مواد مخدر که این همه بودجه برای این کار دریافت میکنند، اقدام درخوری برای کارتنخوابها انجام دهند.
حیدری با ابراز تاسف از این همه بدبینی و تلخیای که به کار میگیرد میگوید: هیچ اتفاق مثبتی در طول همه این سالها برای کارتنخوابها که قشری از این جامعه هستند رخ نداده و هرگز هم رخ نخواهد داد.
«کارتنخواب زخم باز در حال مرگ را میبریم بیمارستان میگویند به ما ربطی ندارد پذیرش نمیکنیم.» او معتقد است مثلا الان که تعداد کارتنخوابهای دارای بیماری عفونی چهار هزار نفر اعلام شده و تاکنون هم اینطور بیان نشده بود، چه فرقی برای مسوولان و مردم میکند؟ 50 هزار تا هم باشند هیچ اقدام مناسبی برای آنها انجام نمیشود حتی برای هزار نفر هم کمکی انجام نمیشود، چه برسد به آمار بیشتر. برای کسی که کارتنخواب است و سالهاست این طور زندگی میکند، اعلام این آمار هیچ کمکی محسوب نمیشود.
تازه هر از چندی آنها را بازداشت میکنند و کمی بعد دوباره آنها را به چرخه جامعه بازمیگردانند. حیدری در پاسخ به اینکه آیا خودشان با بیماران عفونی خطرناک در میان کارتنخوابها سر و کار داشتهاند یا خیر میگوید: ما فراوان با این نوع بیماران عفونی روبهرو شدهایم. ما کارتنخواب بیماری داشتیم که زخم باز داشت. زنگ زدیم به اورژانس که مرجع درمانی مملکت است و گفتیم او کنار خیابان افتاده و وضعیت وخیمی دارد، آنها اعلام کردند: ما نمیتوانیم به این مسائل ورود کنیم و برای نجات جان آن انسان نیامدند! وقتی آنها را به بیمارستان میرسانیم میگویند: ما نمیتوانیم آنها را جراحی کنیم و پذیرش نمیکنند.
ما فقط باید بایستیم تا آنها بمیرند! او تصریح میکند: شاید موافق مردن آنها هستند. همه گویا موافق از بین رفتن کارتنخوابهای بیمار هستند. چه کسی آنها را آدم حساب میکند وقتی با جمعآوری کارتنخوابها، آنها را از محلهای متمرکز در کل شهر پخش میکنند.
او با گلایه از سیاستهای جمعآوری کارتنخوابها میگوید: چندی قبل کارتنخوابهایی که در یک مکان بدون آزار رساندن به کسی در شوش تجمع میکردند را از آنجا بیرون راندند و در سطح شهر پخش کردند و باعث شدند تعداد بسیاری از محلهها و کوچه پسکوچهها هم ناامن شود. پس از آن در پارک هرندی تجمع میکردند که هیچ خانوادهای به آن پارک نمیرفت اما به بهانه اینکه برای خانوادهها مشکل پیش آمده باز هم آنها را از آنجا بیرون راندند و آتش زدند و باز هم در نقطهای دیگر پخش شدند.
آوردیمشان در محله اوراقچیها و در آنجا به آنها غذا میدادیم. جور دیگری هم آنها را از آنجا بردند. در واقع فقط کارشان پخش کردن ناامنی در کل شهر است به جای حل مشکل.
حیدری تاکید میکند: مسوولان مملکت اگر بخواهند، میتوانند ریگی را در آسمان بگیرند. در زمینه آسیبهای اجتماعی هم اگر واقعا ارادهای باشد و بخواهند، میتوانند بسیاری از معضلات را حل کنند اما من تصورم بر آن است که کسی نمیخواهد آسیبهای اجتماعی از جمله مشکلات همین کارتنخوابها حل شود.
او توصیه میکند: یکی از مسوولان متولی ساماندهی همین کارتنخوابها یک شب بدون اسلحه و بیسیم و لباس رسمی به محلههای مختلف سر بزند و وضعیت را بررسی کند تا ببینیم چگونه میتوانند به چنین آماری دست یابند و چه اتفاقی رخ خواهد داد.
###