جامعهشناسان مشهدی، اصفهانی و شیرازی تحلیل کردند:
ریشه اعتراضات خیابانی اخیر و راه حلهای اساسی عبور از بحران
پرسش:اعتراضات پراکنده دو روز گذشته در برخی نقاط کشور نظیر مشهد و اصفهان و شیراز، گرچه در نگاه اول پیامد مشکلات اقتصادی و فراخوانهای برخی گروهها تلقی میشود، اما نیاز به واکاوی دارد.
پرسش:اعتراضات پراکنده دو روز گذشته در برخی نقاط کشور نظیر مشهد و اصفهان و شیراز، گرچه در نگاه اول پیامد مشکلات اقتصادی و فراخوانهای برخی گروهها تلقی میشود، اما نیاز به واکاوی دارد.
اگرچه ممکن است در برخی مناطق، وجود عواملی همچون بحران آب و خشکسالی زمینه دامن زدن به اعتراضات مردم در شهرهای مختلف باشد، اما جامعهشناسان معتقدند عامل مشترک در تمامی اعتراضات، نابرابریهای اجتماعی است.
مجید فولادیان، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در تحلیل شرایط اجتماعی کنونی که زمینه را برای اعتراضات اخیر در شهرها فراهم کرده است، به ایرنا میگوید: واقعیت این است که تاکنون یک تحقیق میدانی دقیق برای اینکه مشخص شود افراد حاضر در اعتراضات چه کسانی هستند و چه میخواهند انجام نشده است. اما به عقیده من تکلیف فضاهای شهری ما عمدتا مشخص است.
وی ادامه میدهد: الگویی پیش از انقلاب در کشور ما مطرح شده است که براساس آن امکانات کشور محدود به نقاط مشخصی میشود. پس از انقلاب نیز اگرچه فضا به لحاظ اندیشه متفاوت است اما از جنبه عملی، باز هم آنچه رخ داد این بود که در عمل پول و سرمایه به مناطقی رفت که اگرچه توجیه اقتصادی نداشت، اما به لحاظ قدرت بیشتر در حاکمیت توانستند سرمایههای بیشتری را جذب کنند. این امر سبب تمرکز قدرت، ثروت و امکانات در شهرها بزرگ و اطراف آن شده است.
به گفته او، اتفاقی که در پی این تمرکز میافتد این است که سایر مناطق برخلاف پتانسیل بسیار بالا، از سرمایه و امکانات محروم میمانند و جمعیت ساکن در آن مجبور به مهاجرت به شهرهایی مانند تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و ... میشوند. در کنار این، خشکسالی و عدم مدیریت صحیح آب به بحران مهاجرت به شهرها دامن زده است.
** توزیع نابرابر ثروت و امکانات
به اعتقاد این جامعه شناس مشهدی، اتفاقی که افتاده این است که جمعیت از شهرهای کوچک و روستاها که به جهت عدم مدیریت صحیح، با کمبود امکانات، کمآبی و خشکسالی روبهرو شدهاند به شهرهایی که مراکز قدرت و ثروت و امکانات هستند، سرازیر شدهاند. برای مثال، شهر مشهد نیز در منطقهای خشک واقع شده اما مورد توجه ویژه واقع شده و به هر طریق از مناطق مختلف برای آن آب برده میشود تا مردم آن دچار مشکل نشوند.
البته این مهاجران، جذب بدنه اصلی جوامع شهری نشدهاند و اکثر آنان در حاشیه شهرها و سکونتگاههای غیررسمی که ارزانتر بوده ساکن شدهاند و به جهت عدم وجود امکانات آموزشی و مهارتآموزی بیشتر به مشاغل غیرتخصصی مانند کارگر ساختمانی روی آوردهاند. برای مثال مشهد به لحاظ حاشیهنشینی در میان شهرهای بزرگ، رتبه نخست را به خود اختصاص داده است؛ بهطوری که یک سوم جمعیت مشهد حاشیهنشین است.
از طرف دیگر، پدیدههای ارتباطی نوین مانند تلویزیون و تلفن همراه و شبکههای اجتماعی، سبب شده تا مردم از وضعیت جامعه اطراف خود مطلع باشند. همین روند مردم را آرام آرام متوجه نابرابریهای اجتماعی کرده و احساس ناشی از درک این نابرابری پیش از پیش در آنها نمایان میشود. چون این بخش از اجتماع با کمترین درآمد در حال زندگی هستند، به محض ایجاد کوچکترین تلنگر در وضعیت اقتصادی اعم از تحریم و ... به شدت دچار تنشهای جدی در گذران زندگی روزمره خود میشوند. این تنشها در کنار احساس نابرابری، آنها را آماده اقداماتی همچون اعتراضات خیابانی میکند و من به عنوان جامعهشناس به شدت از این جنس از اقدامات احساس خطر میکنم.
**شکافهای اجتماعی به بحرانها دامن میزند
وی توضیح میدهد: دغدغه این بخش از جامعه فقط نان و آب است و دنبال ایجاد ساختار دموکراتیک و مانند آن نیستند؛ از این رو به شدت هم پتانسیل به خشونت کشیده شدن را دارند چون چیزی برای از دست دادن ندارند. بنابراین به شدت باید مراقب بود تا چنین رخدادهایی اتفاق نیفتد. واقعیت این است که به لحاظ فضایی که در جامعه ما وجود دارد و شکافهای متعددی که در جامعه ایجاد شده، از شکافهای قومیتی، ارزشی و فرهنگی گرفته تا شکافهای اقتصادی، به بروز چنین بحرانهایی دامن میزند و در این میان برخی ناکارآمدیها و مدیریتهای غلط در هر منطقه خاص، زمینه را برای ایجاد تنش آماده میکند.
وی در مورد شیوه صحیح مواجهه با اعتراضات خیابانی کنونی نیز میگوید: چنین بحرانهایی یک شبه به وجود نیامده که بتوان در یک شب نیز آن را حل کرد. شاید بتوان به لحاظ اقتصادی و سیاسی این مسائل را حل کرد؛ ولی به لحاظ اجتماعی کار سخت است. با این وجود یک سری متغییرهای حائز اهمیتی وجود دارد؛ نخست آن که، مردم نباید امیدشان را به نظام بهکلی از دست بدهند. آنچه که در حال حاضر میبینیم این است که امید در جامعه به شدت کاهش پیدا کرده است. اگر امید به جامعه برگردد، میتوان قدمهای بزرگی برداشت که این کار در کوتاهمدت قابل انجام و دسترسی است.اما در بلندمدت، اقداماتی که میتوان انجام داد، تنها از عهده دولت و حاکمیت برنمیآید. بلکه خود مردم باید به میدان بیایند و آن نیز تنها با توانمندسازی جوامع محلی میسر میشود.
**عدم گفتوگوی دولتمردان با مردم، جامعه را سردرگم میکند
در این حال یک استاد جامعهشناسی دانشگاه اصفهان، اعتراضات خیابانی اخیر در شهرها را نتیجه عدم گفتوگوی دولتمردان با مردم میداند و میگوید: از فروردین ماه امسال با رخدادهایی مانند نوسانات قیمت ارز، قیمت سکه و مسکن که سبب سردرگمی افراد جامعه شده است، روبهرو بودیم. اما هیچ یک از مسئولان بلندپایه نظام نیامدهاند با مردم گفتوگو کنند که دلیل این اتفاقات چیست و راه چاره کدام است. این سبب میشود مردم تصور کنند مسأله نوسانات بازار و آثاری که بر زندگی افراد جامعه دارد، برای مسئولان اهمیتی ندارد و گوش شنوایی نمیبینند و نمیدانند باید به کجا شکایت ببرند.
علی قنبری ادامه داد: در فضای مجازی هم آن قدر دلیل و منشأ برای نابسامانیهای اقتصادی فعلی گفته میشود که خواننده مبهوت میشود ریشه کار کجاست؛ در حالی که اگر یک مقام عالیرتبه بیاید و با شفافیت صحبت و مشکلات را تبیین کند، درک مسائل و مشکلات و تحمل آن برای مردم آسانتر خواهد شد.
وی افزود: از سوی دیگر بخشی از مشکل، مربوط به ریشههای فرهنگی جامعه ماست. به عبارتی بسیاری از افراد جامعه هستند که از شرایط خاص و نابسامان در جامعه سوء استفاده میکنند. برای مثال در جایی زلزله رخ میدهد و مردم آن منطقه با انبوهی از مسائل و مشکلات دست و پنجه نرم میکنند، اما در این زمان عدهای از شرایط بحرانی و احتیاجات آسیبدیدگان سوء استفاده میکنند. عین همین مسأله در مسائل اقتصادی نیز وجود دارد که در هنگام بحرانها، عدهای از احتیاجات جامعه و شرایط ملتهب به نفع خود بهره میبرند و به دنبال سودهای کلان هستند.
**عدم برخورد قاطع با مجرمان اقتصادی
به گفته این جامعهشناس، معضل دیگری که جامعه کنونی با آن روبهروست، این است که وقتی جرمی رخ میدهد و باید با آن براساس قانون برخورد شود، نهاد متولی برخورد لازم را انجام نمیدهد. همین امر سبب گستاختر شدن مجرم میشود. بسیاری از تخلفات وجود دارد که برخلاف بزرگی و تأثیرگذاری آن بر وضعیت اقتصادی، جریمهای ناچیز برای آن در نظر گرفته میشود؛ در حالیکه اگر قوانین با هم هماهنگ باشد و افراد با مجازاتی در خور تخلفاتشان روبهرو شوند، قطعا رفتار مجرمانه را تکرار نخواهند کرد.
قنبری معتقد است: مجموعه این عواملی که گفته شد سببساز بروز ناهنجاری در جامعه میشود. ساختار ضعیف حقوقی و بیاعتمادی به نهادهای متولی و از طرف دیگر فشارهای خارجی، عدم گفتوگو بین مسئولان و مردم و رسانههایی که به بحرانها دامن میزند همه وقتی در یک جا جمع میشود، انرژی متراکمی را ایجاد میکند که عاقبت از یک جا بیرون میزند و در نتیجه مردم صدایشان را از طریق اعتراضات خیابانی به گوش مسئولان میرسانند.
به گفته این جامعهشناس اصفهانی، وضعیت فعلی هم نتیجه چنین شرایطی است؛ از یک طرف مردم انتظار دارند با متخلفان اقتصادی در شرایط کنونی شدیدترین برخورد صورت گیرد، اما در عمل فقط وعده برخورد داده میشود. همه کلیدواژهها مسئولان به جای «برخورد شد»، «برخورد میکنیم» است و در عمل اتفاقی نمیافتد.
**عوامل محیطی و زمینهسازی برای نارضایتی
قنبری خاطرنشان میکند: حال در این میان ممکن است شرایط محیطی و بومی، مسأله نارضایتیها را تشدید کند. برای مثال در اصفهان، مسئله کمآبی و خشکسالی به اعتراضات دامن میزند ولی منشأ و عامل اصلی اعتراضات در شهرهای مختلف یکسان است.
وی شیوه درست تعامل و برخورد با چنین اعتراضاتی را در شرایط فعلی این میداند که کنشگران عمومی جامعه به جای حرف و وعده، عمل و اقدام ببینند. یعنی دستگاه قضایی با متخلف اشد مجازات را داشته باشد و دستگاههای مسئول عملکرد روشن و صریح داشته باشند. دولت و شخص رئیسجمهوری نیز باید با مردم صحبت کنند. این کار میتواند آرامش روانی را تا حدی به جامعه بازگرداند. سؤال بزرگی که اکنون در ذهن مردم نقش بسته، این است که چرا رئیسجمهوری با مردم در شرایط کنونی صحبت نمیکند و وضعیت، موانع و مسببان بحران کنونی را معرفی نمیکند.
**معترضان عدهای ناشکیبا هستند
سید سعید زاهد، دانشیار جامعهشناسی دانشگاه شیراز در واکنش به اعتراضات در شهرها میگوید: انقلاب عظیم اسلامی در ایران پس از 40 سال، فصلهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. ما هنوز راه درازی در پیش داریم و تنها بخش کوچکی از راه پشت سر گذاشتهایم. در مقاطع مختلف اجتماعی بعد از انقلاب، فراز و نشیبهای بسیار داشتهایم. کارهای عظیمی انجام شده و بخش بزرگی از ملت ایران میدانند به دنبال چه هستند و بهای آنچه را که میخواهند پرداختهاند و حاضرند بهای بیشتری نیز بپردازند. در این میان عدهای نیز ناشکیبا هستند که چون درک صحیحی از شرایط نداشته و شاید تحمل شرایط سخت را ندارند، طبیعی است که صدای اعتراضشان بلند شود.
وی معتقد است انقلاب اسلامی از جنس حرکت الهی است از همین رو در برابر حرکتهای شیطان قرار میگیرد و آنها برای هر حرکت جریانساز اسلامی نسخههای آماده دارند و این کار انقلابیون را سخت میکند.
به گفته زاهد با اعتراضات کنونی باید نرم برخورد کرد، چون این افراد مردم ایران هستند که صبر و حوصلهشان سر آمده و باید آرام آرام بر بصیرت آنها افزود تا بدانند زحمت و رنجی که تحمل میکنند آثار مثبت بسیاری خواهد داشت. بنابراین جنس نارضایتیها ناشکیبایی بخشی از مردم است که باید با آنها مدارا کرد.
**اصلاحات در فرهنگ و اقتصاد، همگام با نظام سیاسی پیش نرفته است
این جامعهشناس اصل نظام را بدون اشتباه و مشکل میداند؛ اما معتقد است دستگاه قضایی ما نیازمند یک خانهتکانی اساسی است و دستگاه اجرایی ما نیز نیازمند تغییر است چون متناسب با حرکت انقلابی مردم ایران نیست. ما یک سری اصلاحات در نظام سیاسی داشتیم که متناظر آن در نظام فرهنگی و اقتصادی پیش نرفته است که باید متناسب با روحیه انقلابی مردم دستخوش تغییر شود.
زاهد ادامه داد: انقلاب اسلامی، دشمنانی بسیار باهوشی دارد که یک ساختار اجرایی متناسب با شرایط ما دارند و عملکرد خود را متناسب با شرایط جامعه ما برای براندازی تغییر میدهند. برای آنکه جامعه حاکمیت مردمسالاری را مشاهده کند باید نظام فرهنگی و اقتصادی نیز دستخوش اصلاحات شود تا مردم رفاه و بهبود معیشت را در زندگی خود احساس کنند.
گزارش از حسین جمشیدیان
*اداره کل اخبار چندرسانهای* ایرناپلاس**
###