ژاپن چگونه یکی از قویترین تیمهای دنیا را تا آستانه حذف برد؟
پرسش:ژاپن روز دوشنبه همه را به تحسین واداشت، عملکرد شجاعانه، حساب شده و بابرنامه، تکنیک فردی و بازی زمینی این تیم، نزدیک بود بلژیک پرستاره را از جام بیرون کند.
پرسش:ژاپن روز دوشنبه همه را به تحسین واداشت، عملکرد شجاعانه، حساب شده و بابرنامه، تکنیک فردی و بازی زمینی این تیم، نزدیک بود بلژیک پرستاره را از جام بیرون کند.
روبرتو مارتینز سرمربی بلژیک بعد از دو گل فوقالعادهای که تیمش در عرض چهار دقیقه خورد، دو تعویض کرد، ناصر چادلی را بجای کاراسکو به گوش چپ آورد و مروان فلینی را برای نبرد هوایی در محوطه جریمه ژاپن به لوکاکو اضافه کرد.
تا پیش از آن بازی بلژیک با تفاوتهایی، شبیه به همان سبکی بود که برخی از قدرتهای درجه اول فوتبال در همین جام جهانی به کار گرفتند و موفق هم نبودند. پاسهای متعدد و کنترل بازی با مالکیت توپ، جمع شدن و در مرکز بازی کردن و استفاده اندک از کنارهها و گوشهای سریع، استفاده کم از سانتر و توپهای بلند.
- روبرتو مارتینز شاید ناچار شد به بازی مستقیمتر روی بیاورد و به همین طریق هم در عرض پنج دقیقه از راه هوا به دو گل رسید و اگر روملو لوکاکو کمی دقیقتر بود حتی میتوانست گلهای بیشتری بزند. گل پیروزی بلژیک محصول شجاعت یا کمتجربگی تیم ژاپن بود؛ سی ثانیه به پایان بازی ژاپن یک کرنر داشت که به سادگی میتوانست از آن برای کشتن وقت و کشاندن بازی به وقت اضافه استفاده کند اما آنها شجاعانه سعی کردند به گل برسند که نتیجه ضدحمله برق آسا و حرفهای بلژیک بود که باعث شد چند ثانیه مانده به کشیدن شدن بازی به وقت اضافه، خورشید سرزمین آفتاب تابان در روسیه غروب کند.
اما آنچه در این بازی دیدیم -اصرار بلژیک بر سبکی از بازی که حریف خود را کاملا برایش آماده کرده بود و دقیقا میدانست با آن چکار کند- در همین جام باز هم اتفاق افتاده بود.
از حدود ده سال پیش سبک کرویفی-کاتالان، فوتبال باشگاهی اروپا و دو تورنمنت بزرگ بینالمللی، جام ملتهای اروپا و جام جهانی را قبضه کرد. نماد این سبک بارسلونا و تیم ملی اسپانیا بود. با رفتن گواردیولا از بارسلونا و افت این تیم و حذف اسپانیا در مرحله گروهی جام جهانی برزیل و در دور یکهشتم جام ملتهای اروپا در فرانسه، بحث این که چنین شیوهای دوران خود را سپری کرده و باید در آن تحولی ایجاد شود بسیار جدی شد. با این حال احیای بارسلونا بخصوص پس از والورده و احیای تیم ملی اسپانیا با لوپتگی، بار دیگر اعتماد به این سبک را برگرداند.
گواردیولا که در واقع مهمترین آموزگار این سبک در دنیا است، هر چند در بایرن نتوانست در بازیهای اروپایی آن قدر که باید موفق شود اما در منچسترسیتی نشان داد که این سبک میتواند بسیار موثر و ویرانگر باشد.
اما اصرار بر سبکی که برای حریفان شناختهشده است مثالهای دیگری هم داشت از جمله نمایش فاجعهبار تیم ملی آلمان بخصوص در بازی با کره جنوبی. دلبستگی شدید یواخیم لو به سبک کرویف-کاتالان باعث شد این تیم حتی اگر شانسی هم مقابل کره جنوبی داشت از دست بدهد.
اصرار بر حذف توپ و پاسهای کوتاه و متعدد، تمرکز بر مرکز دفاع حریف و بازی زمینی و سپردن کنارهها به مدافعان کناری که بسیار جلو بازی میکردند اما فاقد تکنیک و سرعت لازم برای دور زدن دفاع کرهجنوبی بودند، عملا این تیم را مقابل کره جنوبی فلج کرده بود؛ آن هم در حالی که یوآخیم لو، لروی سانه مهاجم منچسترسیتی را با خود به جام جهانی نبرد و به جولیان برنت، هیجانانگیز هم به حد کافی اعتماد نکرد.
کره جنوبی تمام راههای نفوذ حریف کُند و قابل پیشبینی را بسته بود و حتی آوردن ماریو گومز هم آن قدر این سبک را تغییر نداد که آلمان بتواند بر کره برتری پیدا کند؛ هر چند که مهمترین فرصتهای آلمان هم از سانتر و ضربه سر به دست آمد. همه اینها در حالی افتاد که دستکم در میانه بازی روشن بود که کره فضاها را کاملا بسته، دو دفاع کناری یا اضافه شدن بازیکنی که گوش تخصصی نیست -تیمو ورنر- نمیتوان مدافعان کره را دور زد.
عکس Reuters Image caption گواردیولا که در واقع مهمترین آموزگار سبک کرویف-کاتالان در دنیا است، در بایرن نتوانست در بازیهای اروپایی آن قدر که باید موفق شود اما در منچسترسیتی نشان داد که این سبک میتواند بسیار موثر و ویرانگر باشد.
اصرار بر پاسهای کوتاه و نفوذ از مرکز دفاع در حالی که آلمان بازیکن لازم برای اجرای این تاکتیک را نداشت در عمل آلمان را از شیوهای که ممکن بود به حریف ضربه بزند، محروم کرد و دفاع مرکزی کره با توپهای بلند و بازی فیزیکی زیر فشار قرار نگرفت.
نمونه دیگر تیم ملی اسپانیا بود. روسیه هم نشان داد راه بستن این شیوه بازی کاملا شناخته شده است، بخصوص که اسپانیا بجز کاستا که چندان آماده نبود گزینه دیگری برای بازی هوایی نداشت و از کنارههای زمین و گوشهای سریع هم برای سانتر کردن چندان استفاده نمی کرد.
نکته مهم در این سبک بازی داشتن بازیکنانی است که بتوانند آن را اجرا کنند. شاید مثلا بتوان با داشتن گواردیولا و سرمایه عظیم منچسترسیتی چنین بازیکنانی را گرد هم آورد و لیگ برتر را با اختلاف فاحش برد، اما در تیم ملی معمولا چنین امکانی وجود ندارد.
در حالی که به نظر میرسید لوپتگی توانسته با حفظ ساختار قبلی و برخی اصلاحات اسپانیا را دوباره به تیمی قدر تبدیل کند، اخراج غیرمنتظره او عملا باعث شد که فرناندو هیرو جانشین موقت هر چه کمتر به فکر تغییر باشد و به همان شیوه قبلی اعتماد کند.
صرف نظر از اینکه این تغییر چقدر بر تیم اسپانیا تاثیر گذاشت، یک نکته را با اطمینان میتوان گفت، بدون بازیکنی مثل ژاوی، تیکیتاکا ممکن است تاکتیکی کم اثر باشد -ایران هم خیلی خوب این را نشان داد. یافتن بازیکنی مثل ژاوی هم به این راحتی میسر نیست و دیگر استادان این نوع بازی مثل اینیستا هم به پایان دوره خود رسیدهاند.
به نظر میرسد این جام جهانی نشان داده که فعلا سبک کرویف-کاتالان برای حریفان بخصوص حریفان ضعیفتر دیگر چندان سخت نیست بخصوص اگر آن بازیکنان هنرمند را هم نداشته باشی.
زمانی که گواردیولا بارسلونا را ترک کرد و یک سال به مرخصی رفت، بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا، در مجموع رفت و برگشت بارسلونا را هفت بر صفر در هم کوبید. بایرن مونیخ آن سال با هدایت یوپ هاینکس، در حالی که بعد از بارسلونا بیش از هر تیم دیگری مالکیت توپ را در اختیار میگرفت، تیمی که بود که با سرعت زیاد میتوانست ضد حمله بزند و در بازی هوایی هم بسیار توانمند بود و در صورت لزوم آن را به کار میگرفت.
پس از آن که گواردیولا به بایرن پیوست این دو وجه کمرنگ شد و در نهایت هم بایرن حداقل در اروپا تیمی نشد که گورادیولا میخواست. شاید باید گفت این جام جهانی نشان داد سبک کرویف-کاتالان وقتی موثر است که بازیکنان مناسب و متبحر برای اجرای آن وجود داشته باشند و تیم در صورت لزوم بتواند بازی مستقیم، توپهای بلند، استفاده از کنارهها و سانتر، ضربات ایستگاهی و ضربات سر را بخوبی اجرا کند.
هر چند این شیوه چندان شکوه و زیبایی فوتبال ظریف، زمینی و تکنیکی را ندارد، اما اگر تیمی میخواهد در رقابتهای بزرگ نتیجه بگیرد باید بتواند در صورت لزوم از این شیوه که به طعنه به آن شیوه استوک (برگرفته از استوکسیتی انگلستان) استفاده کند.
بلژیک روزدوشنبه این نکته را روشنتر کرد، ژاپن که شاید از هر نظر بر حریف پرستارهاش برتری داشت، خیلی سادهتر از آنچه که باید پیروزی دو بر صفر را از دست داد، برای اینکه در چنین سطحی به نتیجه برسی، نباید این اندازه در مقابل بازی مستقیم آسیبپذیر باشید و باید به اندازه کافی در انجام آن تبحر داشته باشید.
###