انتقادات احمد عزیزی، قائممقام پیشین وزیر امور خارجه از «بیبیسی فارسی» به دلیل بازتاب اعتراضات و مسئله بستری شدن شاهرودی در آلمان
پرسش:احمد عزیزی قائممقام اسبق وزیر امور خارجه نوشت بیبیسی همین رویه صرفا سیاسی و غیرحرفهای را شب پیش نیز در مصاحبهای با پروفسور مجید سمیعی، پزشک متخصص مغز و اعصاب و بحق مایه فخر کشورمان نیز ادامه داد. آب که از سر گذشته باشد کم و زیادش که فرقی نمیکند؟! کار غیرحرفهای بیبیسی فارسی سوالپیچ کردن مکرر و جهتدار پروفسور سمیعی به خاطر پذیرش آیتالله هاشمیشاهرودی بود که بعد از مدتها بیخبری بستری شدن ایشان در بیمارستان تحت مدیریت ایشان در شهر هانوفر آلمان رسانهای شد. تظاهرات شماری از ایرانیان مخالف مقیم آلمان نیز در برابر بیمارستان در اعتراض به حضور آیتالله در آن درست و حسابی زیر ذرهبین بیبیسی قرار گرفت.
پرسش:احمد عزیزی قائممقام اسبق وزیر امور خارجه نوشت بیبیسی همین رویه صرفا سیاسی و غیرحرفهای را شب پیش نیز در مصاحبهای با پروفسور مجید سمیعی، پزشک متخصص مغز و اعصاب و بحق مایه فخر کشورمان نیز ادامه داد. آب که از سر گذشته باشد کم و زیادش که فرقی نمیکند؟! کار غیرحرفهای بیبیسی فارسی سوالپیچ کردن مکرر و جهتدار پروفسور سمیعی به خاطر پذیرش آیتالله هاشمیشاهرودی بود که بعد از مدتها بیخبری بستری شدن ایشان در بیمارستان تحت مدیریت ایشان در شهر هانوفر آلمان رسانهای شد. تظاهرات شماری از ایرانیان مخالف مقیم آلمان نیز در برابر بیمارستان در اعتراض به حضور آیتالله در آن درست و حسابی زیر ذرهبین بیبیسی قرار گرفت.
عزیزی در اعتماد نوشت: نمیشود کتمان کرد که بیبیسی فارسی، بیدفتر و دستکی در ایران اما پشتگرم به موهبتهای عصر سایبری، رسانه شدن آدمهای معمولی با گوشیهای همراهشان و البته سابقه و تجربه طولانی نهاد عظیم بیبیسی، خریدارانی پروپاقرص در کشورمان دارد. خیل عظیمی نیز، بیشتر از میان خارجنشینان و کم و بیش در ایرانمان، با مجریان و کارشناسان آن درباره رخدادهایی سیاسی و غیرسیاسی مصاحبه میکنند و هرطور شده حرف و صدایشان را به گوش مخاطبان میرسانند. بیبیسی هم الحق با رویکرد و عملکردی حرفهای همین صداها را دستمایه القای ملاحظاتی پنهان پشت پرده سیاستش قرار میدهد. به یمن تجربه چندین دهه حضور در مواردی بسیار اثر گذار در عرصه خبررسانی، تحلیل و تفسیر- پیرترهایمان نقش آفرینی آن در توفان انقلاب اسلامی را باید خوب به یاد داشته باشند- بیبیسی خوب توانسته شمار مشتریانش را بالا ببرد؛ با بالا و پایین بردن همین صداها، با پس و پیش کردنشان و رویکردی گزینشی در بازتاب آنها، گاه نیز با اختلاط راست و نادرستی و سوزاندن توام تر و خشک، مستقیم یا غیرمستقیم. نقش و اثرگذاری آن را هم البته در مواردی نمیتوان انکار کرد.
بیبیسی در ماجرای اعتراضاتی فراگیر در کشورمان نیز از پوستهای به ظاهر حرفهای و به گفته خودش «بیطرف» بیرون آمد و با خیلی از رسانههای قد و نیم قد دیداری و شنیداری مخالف، همپا و همکاسه شد؛ رسانههایی که نه جماعت بالنسیه کثیربیننده بیبیسی فارسی را دارند و نه به لحاظ حرفهای همقد و همتراز آن. لابد بوی کبابی در این میان به مشام همهشان خورده باشد. بیبیسی در فراگرد خبر رسانی و تعبیر و تفسیر خود، با گزینش نوع تصاویر، ویدئوها، تحلیلگران و صاحبنظران از دم خروس معمولا پنهان خود رونمایی کرد و البته در نوعی رقابت با رسانه ملیمان در مته به خشخاش گذاشتن بر زوایایی نه چندان فراگیر و نه چشمگیر در این ماجرا کم نگذاشت. رسانه ملیمان، با شگردی بیشک از گونه اشاعه فحشا، کار سبک و سخیف جوانی را که به هر دلیل از سر احساس، اضطرار یا اصلا خشم و نومیدی، از میلهای بالا رفته و پرچم کشورمان را پایین کشیده بود پیراهن عثمان کرد و...
بیبیسی فارسی نیز از جمله چند شعار پراکنده و معدود از سوی برخی ظاهرا دلتنگ بازگشت گذشته را! هر دو رسانه پا به پای هم نمونههایی از این نوع را زیر ذرهبین گذاشته و در واقع از کاه کوهی ساختند. رسانه ملیمان کژرویهایی از این قبیل را بهانه صحنهآرایی برای نمایشاتی احساسبرانگیز قرار داد و بیبیسی هم شعارهایی محدود و منزوی را مستمسک به میدان کشیدن پسماندههایی از رژیم گذشته و تحلیل و تفسیرهایی بر سر ماجرا، بیهیچ اعتنایی به اصل باورپذیری چنین شعارهایی در میان قاطبه مردممان. مصاحبه بیبیسی به طور غیرعادی پر طول و تفصیل و در عین حال ناکوک با واقعیت رخداد خبری، در این شبها با پسماندههای رژیم گذشته، نمونه بهرهبرداری غیرحرفهای آن از صحنه اعتراضات بود و در واقع سوءاستفاده از رخدادی موردی و حاشیهای در این ماجرا نوعی افتادن در دیگ از هول حلیم!
بیبیسی همین رویه صرفا سیاسی و غیرحرفهای را شب پیش نیز در مصاحبهای با پروفسور مجید سمیعی، پزشک متخصص مغز و اعصاب و بحق مایه فخر کشورمان نیز ادامه داد. آب که از سر گذشته باشد کم و زیادش که فرقی نمیکند؟! کار غیرحرفهای بیبیسی فارسی سوالپیچ کردن مکرر و جهتدار پروفسور سمیعی به خاطر پذیرش آیتالله هاشمیشاهرودی بود که بعد از مدتها بیخبری بستری شدن ایشان در بیمارستان تحت مدیریت ایشان در شهر هانوفر آلمان رسانهای شد. تظاهرات شماری از ایرانیان مخالف مقیم آلمان نیز در برابر بیمارستان در اعتراض به حضور آیتالله در آن درست و حسابی زیر ذرهبین بیبیسی قرار گرفت.
مجری خبر در طرح پرسشهایی بیمایه از منظر حرفهای کم نگذاشت ـــ پرسش پشت پرسش، تکرار پرسشی در قالبی دیگر (برای مثال، اصلا چرا ایشان، با لحاظ سوابق سیاسی وی در بیمارستان پذیرش شده، یا چرا پروفسور سمیعی به عیادت ایشان رفته و مهمتر در تصویری هم در اتاق وی دیده شده است؟!) هموطن دانشمندمان نیز بدون اینکه در دام چنین پرسشهایی افتاده و دمی به تله سیاسی بیبیسی بدهد، با پاسخهایی صرفا حرفهای به نوعی نگاه تکسویه مجری را به چالش کشید.
انگار رسانههای به ظاهر حرفهای نیز مثل خیلی آدمها، وقتی پای منافع و مصالحی در میان باشد، احساسات واقعیشان را بروز داده و خود را لو میدهند. چه پایین کشیدن پرچمی باشد، پاره کردن عکسی، یا صدای منزوی و بیطنین معترضی.
احمد عزیزی ـ قائممقام اسبق وزیر امور خارجه
###