زنده‌باد رهایی، زنده‌باد دروازه‌بانی

پرسش: ما باید از وقایع اخیر و اعتراض‌ها در ایران عبرت «همه‌جانبه» بگیریم، نه عبرت‌های صرفا اقتصادی، سیاسی و امنیتی که مثلا بهای بنزین را افزایش ندهیم یا بهای تخم‌مرغ را کاهش دهیم. ما نیاز به عبرت ارتباطی نیز داریم و آن این است که رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب خود را چنان تقویت و حمایت کنیم تا آنها در بیان آزاد رخداد و حقایق بدون نگرانی، کاربر فضای مجازی را به سوی خود بکشانند تا نیازی به کوچ آنها به این فضا نباشد که اطلاعات‌آفرینان آن همه‌ گونه انسانی هستند؛ از دوستدار ایران تا دشمن آن.

پرسش: ما باید از وقایع اخیر و اعتراض‌ها در ایران عبرت «همه‌جانبه» بگیریم، نه عبرت‌های صرفا اقتصادی، سیاسی و امنیتی که مثلا بهای بنزین را افزایش ندهیم یا بهای تخم‌مرغ را کاهش دهیم. ما نیاز به عبرت ارتباطی نیز داریم و آن این است که رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب خود را چنان تقویت و حمایت کنیم تا آنها در بیان آزاد رخداد و حقایق بدون نگرانی، کاربر فضای مجازی را به سوی خود بکشانند تا نیازی به کوچ آنها به این فضا نباشد که اطلاعات‌آفرینان آن همه‌ گونه انسانی هستند؛ از دوستدار ایران تا دشمن آن.

 

حبیب‌الله معظمی  پژوهشگر و مدرس ارتباطات در شرق روز چهارشنبه نوشت: در قرن بیستم و حدود پنج دهه پیش بود که اصطلاحی به نام «انفجار اطلاعات» به ترمینولوژی علوم ارتباطات وارد شد؛ دهه‌های ٦٠ و ٧٠ قرن گذشته میلادی. آن زمان مصادف بود با زمانی شبیه اکنون جهان؛ فناوری ارتباطی جدیدی به نام ماهواره پدیدار شد و رو به گسترش نهاد با نوع دیگر فعالیت و اطلاع‌رسانی رسانه‌ای با امکان دسترسی به ایستگاه‌های تلویزیونی متعدد و فرامرزی، همراه با وقوع جنبش‌ها و تظاهرات اجتماعی و سیاسی آن سال‌ها و مشخصا سال ١٩٦٨ میلادی.  اما آن زمان در واقع انفجار اطلاعات به معنای واقعی و عمیق این مفهوم رخ نداد. آن زمان انفجار اطلاعات اصطلاحی بود که قدری زود مطرح شده بود. بنابراین باید دو، سه دهه بعد اینترنت پدیدار می‌شد و در پی آن گسترش می‌یافت و متعاقبا گوشی‌های هوشمند به بازار می‌آمدند و رسانه‌های اجتماعی راه‌اندازی می‌شدند تا بتوان معنای «انفجار اطلاعات» را فهمید و با انبوهی از کوه‌های اطلاعات که هرروزه به سوی ما روانه‌اند، بعینه فراوانی شگفت‌انگیز آن را دید و درک کرد. درواقع با «عصر اینترنت» همراه با شرایط فوق‌العاده «انبوه اطلاعات» و «دسترسی شگفت‌انگیز به اطلاعات» بود که «انفجار اطلاعات» معنا پیدا کرد نه با فناوری ماهواره‌های تلویزیونی پنج دهه پیش.  از همان اوان عصر اینترنت و از حدود دو دهه پیش که هر دم انبوهی از اطلاعات در اختیار مخاطب که نه بلکه کاربر قرار داده می‌شد، متفکران علوم ارتباطات نگرانی‌های خود را درباره دوغ و دوشاب یا دروغ و راست‌ بودن اطلاعات و لزوم سره از ناسره ‌کردن آن مطرح کرده‌اند. نگرانی‌ای که نه آن‌موقع و نه اکنون چندان مسموع نبوده زیرا بشر برای نخستین‌بار به مرحله رهایی اطلاعات رسیده است؛ با دسترسی فوق‌العاده و محدودیت‌زدا به انبوه و انواع اطلاعات، خود را آزاد و رها از هر قید و بند جغرافیایی، قانونی، سیاسی، حقوقی، مصلحت‌نگری‌ها، سلیقه‌ها و ممیزی‌ها و... در کسب اطلاعات می‌بیند. 
با اینکه عصر اینترنت عصر رهایی است که انسان‌ها خود مستقیم در معرض و دریافت اطلاعات قرار می‌گیرند و دیگر نیازی به برخی دیوارکشی‌ها، مصلحت‌سنجی‌ها، سانسور، گزینش‌ها و... در کسب اخبار و اطلاعات نمی‌بینند که به ضرر نشر اطلاعات و حقیقت‌گویی تمام شود اما، توأم با این تحول، لزوم غربال یا گزینش اطلاعات توسط افراد متخصص، از سوی صاحب‌نظران نیز مطرح شده است. از یاد نبرده‌ایم که برآمدن اینترنت و رسانه‌های اجتماعی برابر بود با دست‌کم از جنبه نظری؛ غروب دروازه‌بانی خبری و اطلاعات. با اینکه عصر اینترنت و رسانه‌های اجتماعی عصر رهایی اطلاعات و به ضرر دروازه‌بانان خبر و اطلاعات یا گزینشگران خبر و اطلاعات یا همان کسانی که تحت عناوین خبرنگار، دبیر و سردبیر در تحریریه رسانه‌ها اشتغال دارند، خوانده شده است اما درهم‌آمیختن اطلاعات راست و دروغ لزوم بازگشت به دروازه‌بانان را مجددا پیش کشیده است.  اینک رسانه‌های اجتماعی تبلور این نگرانی تلقی می‌شوند. آنها هستند که می‌توانند ابزار نیک‌اندیشان و شردوستان باشند. می‌توانند تریبون خشونت یا مدنیت باشند، می‌توانند مروج دموکراسی یا تروریسم باشند. بنابراین برای رفع این نگرانی نیاز به بازگشت و تقویت جایگاه دروازه‌بانان اطلاعات و اخبار در رسانه‌هایی است که شناسنامه و هویت مشخص دارند و مسئولیت‌پذیرند، نه مانند عناصر «ناشناس» و مسئولیت‌ناپذیر که در فضای مجازی کم نیستند.  اما برای اینکه دروازه‌بانان اطلاعات و خبر (Gatekeeper) مورد توجه و اعتماد کاربران یا همان مخاطبان سابق باشند، باید به رسانه‌های شناسنامه‌دار مکتوب و غیرمکتوب آزادی عمل داد و از آنها جهت بیان آزاد حقایق حمایت کرد تا چندان نیاز به رفتن آنها به فضای مجازی برای کسب اطلاعات نباشد؛ نه اینکه اصلا نباشد اما فضای مجازی به دلیل اینکه در آن چندان مسئولیت و هویت روشن نیست، نمی‌تواند مرجع اطلاعاتی مطمئنی باشد. ما باید از وقایع اخیر و اعتراض‌ها در ایران عبرت «همه‌جانبه» بگیریم، نه عبرت‌های صرفا اقتصادی، سیاسی و امنیتی که مثلا بهای بنزین را افزایش ندهیم یا بهای تخم‌مرغ را کاهش دهیم. ما نیاز به عبرت ارتباطی نیز داریم و آن این است که رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب خود را چنان تقویت و حمایت کنیم تا آنها در بیان آزاد رخداد و حقایق بدون نگرانی، کاربر فضای مجازی را به سوی خود بکشانند تا نیازی به کوچ آنها به این فضا نباشد که اطلاعات‌آفرینان آن همه‌ گونه انسانی هستند؛ از دوستدار ایران تا دشمن آن.
مخاطب امروز یا کاربر نمی‌تواند اطلاعات راست را در میان کوهی از اطلاعات راست و دروغ (آمیخته) در انبار رسانه‌های اجتماعی از هم تشخیص دهد و بنابراین نیاز به «افراد امین اطلاعات» یا همان دروازه‌بانان خبر و اطلاعات دارد که در رسانه‌های شناسنامه‌دار و با هویت مشخص مکتوب و غیرمکتوب ما فعالیت دارند. رسانه‌هایی که باید تقویت شوند تا مخاطب و کاربر برای رفع نیاز اطلاعاتی خود به آنها مراجعه کند و آنها را امین و مرجع اطلاعاتی خود قرار دهد تا این دروازه‌بانان باشند که به او بگویند کدام فیلم‌ها و کدام اعتراض‌های اخیر در ایران اصالت دارد و قابل احترام است. بنابراین رسانه‌های غیرفضای مجازی خود را با حمایت‌های قانونی در جهت آزادی عمل و حق‌گویی تقویت کنیم تا همواره و به‌خصوص در چنین بزنگاه‌هایی مرجعیت اطلاعاتی مردم ما باشند. فرصت عبرت‌گرفتن ارتباطی را از دست ندهیم. 

 

 

###




نظرات کاربران

آخرین اخبار
از پرسش به شما 1
از پرسش به شما 2
یادداشت و نظر
از پرسش به شما
تماشا و نشست
© تمامی حقوق برای شرکت ایده بکر مبین محفوظ است.