پشت پرده زندگی روشنفکران به روایت یک روزنامهنگار
حسام آبنوس: عینک پنسی، سیگار، موی نامرتب و ریش ژولیده، طرح کردن نظرات شاذ و حتی گاهی غیر خود را فاقد درک و شعور محسوب کردن همه مقدمات و ابزاری است که برای تبدیل شدن به یک روشنفکر تمام عیار نیاز است و بخشی که به ظاهر فرد باز میگردد گام بزرگی برای تبدیل شدن به روشنفکر محسوب میشود.
دنیایی که شاید برای جوانان جذابیت بیشتری داشته باشد و از این رو سعی میکنند با تشبه به برخی از افراد این طیف پایگاهی برای خود دست و پا کنند اما گاهی بیخبر هستند که این ظواهر هیچ ارتباطی با عالم روشنفکری ندارد و پوستهای از عالم روشنفکری است و روشنفکران واقعی که سرشناس هستند بدون توجه به این ظاهرسازیها مشغول فعالیتهای اصیل خود هستند. آنهایی که بیشتر به ظاهر توجه دارند بیشتر طیفی از روشنفکران هستند که بهتر است با عنوان «شبهروشنفکر» جدا شوند زیرا این گروه نه تنها سودی برای جامعه ندارند بلکه پیوسته در حال القای یاس و ناامیدی به اطراف خود هستند و در مسیر رشد جامعه قدم بر نمیدارند.
تورج زاهدی با نگارش رمانی با عنوان «جذابیت عشق» سعی داشته که تصویری از فضای روشنفکری به خواننده نشان دهد. او در این رمان 728 صفحهای خواننده را با خود به دنیای تعاملات میان روشنفکران از هر طیفی برده و نشان داده که بسیاری از آنها بر خلاف آن چیزی که در افواه رایج است رفتار میکنند.