حمله تند رسانه مشهور ورزشی به سرمربی تیم امید؛
آقای عنایتی! یک عذرخواهی ساده پس از آن نتایج مفتضحانه، اینقدر سخت است؟
دریغ و افسوس که هنوز بعضیها به این باور نرسیدهاند حتی یک تیم محلی و آماتور از ایران میتوانست حریفانی مانند مغولستان و هنگگنگ را شکست دهد اما تیم امید ما با این همه بازیکن موفق نشد در هانگژو، سرِ سوزنی برای این فوتبال نگونبخت آبروداری کند. حالا به وقت بازگشت به وطن، توقع دارند مفهوم شکست را برایشان تعریف کنیم. اصلا شما پیروز و سربلند این میدان، شما قهرمان، شما درجه یک و کار درست، شما...
پرسش: خبر ورزشی امروز در حمله تند و کم سابقه ای به رضا عنایتی سرمربی بی کفایت تیم امید ایران که در یک ماه اخیر دو شکست مفتضحانه یکی در عدم راهیابی به المپیک پس از حسرت 50 سال و دیگری حذف در مرحله یک چهارم مسابقات آسیایی هانگژو بر فوتبال و حیثیت ملی تحمیل کرد، نوشت : سرمربی تیم امید پس از بازگشت به ایران از منتقدان تقاضا کرد «شکست» را برای او تعریف کنند.
۲ روز پس از شکست ناباورانه تیم امید ایران مقابل هنگکنگ و حذف از بازیهای آسیایی هانگژو، رضا عنایتی در حالی که سکوت کرده بود، پس از بازگشت به تهران در فرودگاه حرفهای تازهای بر زبان آورد.
عنایتی بدون اینکه از ملت بزرگ ایران بابت نتایج مفتضحانه تیم امید عذرخواهی کند، از منتقدان تقاضا کرد «شکست» را تعریف کنند. عنایتی در این مصاحبه، در واقع یک بار دیگر بعد از حذف تیم امید ایران از رقابتهای المپیک پاریس، باخت را گردن نگرفت و کمشانسی را در این شکست بزرگ و باورنکردنی دخیل دانست.
عجیب است آنهایی که این مربی را برای تیم امید درنظر گرفتند، سرسختانه از او حمایت کردند و مدعی شدند او برای هدایت تیم امید ایثار کرده، چگونه به عنایتی این نکته بدیهی را آموزش ندادند در وقت ناکامی، اولین موضوعی که مایه آرامش جامعه فوتبال میشود، یک عذرخواهی ساده است!
عنایتی تازه توقع دارد که درباره علل و عوامل چرایی شکست امیدهای ما، کنکاش صورت بگیرد! البته از این نظر میشود تا حدودی با او همراه شد و از فدراسیون فوتبال درخواست کرد آن کمیته بختبرگشته و انتزاعی شکست را دوباره فعال کند تا عدهای کارشناس در مراسمی با عنوان سمینار یا همان سمیناهارِ معروف، دور هم جمع شوند و گل بگویند و گل بشنوند اما هیچکدام از این کارهای بیحاصل، مثل عذرخواهی و تعظیم برابر مردم، نقش کاتالیزور را ندارد. این اولین درس مهم در مربیگری است؛ بهویژه برای مربیان شکستخورده و مغموم که حق ندارند طلبکارانه سخن بگویند.
دریغ و افسوس که هنوز بعضیها به این باور نرسیدهاند حتی یک تیم محلی و آماتور از ایران میتوانست حریفانی مانند مغولستان و هنگگنگ را شکست دهد اما تیم امید ما با این همه بازیکن موفق نشد در هانگژو، سرِ سوزنی برای این فوتبال نگونبخت آبروداری کند. حالا به وقت بازگشت به وطن، توقع دارند مفهوم شکست را برایشان تعریف کنیم. اصلا شما پیروز و سربلند این میدان، شما قهرمان، شما درجه یک و کار درست، شما...
###