عقد اخوت با مصطفی!
*سعید حجّاریان
امید دارم سنت حبسدرمانی –که ماتَرَک حکومت پیشین است- پایان یابد و شاهد آزادی همه عزیزان دربند باشیم.
پرسش: از قدیم رسم بود در عید غدیر میان شیعیان عقد اخوت بسته میشد. یعنی دو نفر که هیچ نسبت سببی یا نسبی با هم نداشتند، با خواندن خطبهای برادر یکدیگر شمرده میشدند و این برادری مادامالعمر بین آنها برقرار میماند و هر برادر در مواقع لزوم به داد برادر خود میرسید. حتی این کار به میان زنان نیز کشیده شد و آنها نیز با یکدیگر خواهرخوانده میشدند. اینها سازوکاری بود برای استحکام جامعه و احسان بین شیعیان.
گمان دارم سیدمصطفی تاجزاده با حسن خُلقی که دارد ناخواسته بسیاری را، از گروههای مختلف، برادرخوانده خود کرده است بیآنکه عقدی بین آنها منعقد شده باشد. مگر میتوان چند جلسه با مصطفی نشست و شیفتهی مَلَکات و سجایای وی نشد. من دیده بودم که حتی با مخالفین خود نیز وقتی به گفتوگو مینشست کمکم آنها را به رنگ خود درمیآورد. دوستان که جای خود داشتند. از این متعجبام که چنین موجود نازنین و با کمالاتی را به جرم ابراز عقیده و نقّادی، هفت سال در مَطامیر با کَعْبهایِ سُفته در بند کردهاند و هشت سال دیگر بر آن هفت پیشین افزودهاند. آن هم در شرایطی که اطباء معتقدند وی باید به مرخصی درمانی اعزام شود. البته که حافظ پاسخ گفته است:
تو اهل فضلی و دانش، همین گناهات بس
کمی به عقب برمیگردم. تاجزاده پس از اتمام اسارت با ادبیاتی پاکیزه و مؤدبانه همچون گذشته در عرصه سیاست فعال بود و ذیل پروژه فکری-سیاسیاش به نقد رهبری هم میپرداخت. آیا آقایان لحظهای تأمل کردهاند مسیری را که با بازداشت تاجزاده مسدود کردهاند، چگونه گشوده است؟ جامعه چنان زبانی به فریاد برآورد که گویی مدام زمزمه میکنند، بسمالله اگر حریف مایی!
به هر روی، عمده اصلاحطلبان تاکنون آبروداری کرده و نقدهای خود را متوجه رویهها، قوانین، وزرا و حداکثر رئیسجمهور کردهاند. باید پرسید آیا نظام انتظار دارد که آنان جملگی پا را فراتر بگذارند و محرکِ اولی را نشانه بروند؟
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز/ور نه در مجلسِ رندان خبری نیست که نیست
در پایان امید دارم سنت حبسدرمانی –که ماتَرَک حکومت پیشین است- پایان یابد و شاهد آزادی همه عزیزان دربند باشیم.
###