چرا وزیر خارجه روحانی سکوت خود را شکست؟
پنج برداشت از صدای «ظریف»

همه چیز از یک پست اینستاگرامی آغاز شد. وزیر خارجه سابق ایران سکوت خبری خود را پس از نزدیک به دو سال از تغییر دولت شکست و با طرح یک بحث نظری که ریشه‌ای قدیمی در روابط خارجی ایران دارد، فضای سیاسی کشور را مجددا دستخوش مناقشه کرد. محمد‌جواد ظریف با اشاره مجدد به اظهارات جنجالی خود درخصوص اینکه مردم ما انتخاب کرده‌اند که این‌گونه زندگی کنند، با پرداختن به تفسیر دوباره این بحث نوشت: «ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیده‌‌‌ایم و به توانایی‌‌‌هایمان توجهی نکرده‌‌‌ایم، گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، در سیاست خارجی نمایان است، در ۷۵سال برنامه‌‌‌ریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامه‌‌‌ها به جای ترسیم مسیر جبران عقب‌‌‌ماندگی‌‌‌ها متناسب با امکانات و فرصت‌ها، حدیث آرزومندی سیاستمداران بوده‌‌‌اند. آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کرده‌‌‌ایم‌‌‌ آنان را که به دنبال آرزوهایمان بوده‌‌‌اند بستاییم.»

پرسش:محمدجواد ظریف سرانجام سکوت دوساله خود را شکست. او در یک گفت‌وگوی کلاب‌هاوسی که تا ساعات اولیه بامداد چهارشنبه به طول انجامید، از ناگفته‌های خود در مذاکرات هسته‌ای و نجات برجام در دوره ترامپ، در دولت روحانی و همچنین دیپلماسی منطقه‌ای و حتی مذاکرات افغانستان در دولت خاتمی سخن گفت. این سخنان بلافاصله با واکنش‌های گسترده موافقان و مخالفان در فضای مجازی و حوزه عمومی مواجه شد و برخی این پرسش را مطرح کردند که چه اتفاقی افتاده که وزیر خارجه دولت روحانی سکوت خود را پس از دو سال شکسته است؟ «دنیای‌اقتصاد» در پرونده خود تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد.

پنج برداشت از صدای «ظریف»

 

همه چیز از یک پست اینستاگرامی آغاز شد. وزیر خارجه سابق ایران سکوت خبری خود را پس از نزدیک به دو سال از تغییر دولت شکست و با طرح یک بحث نظری که ریشه‌ای قدیمی در روابط خارجی ایران دارد، فضای سیاسی کشور را مجددا دستخوش مناقشه کرد. محمد‌جواد ظریف با اشاره مجدد به اظهارات جنجالی خود درخصوص اینکه مردم ما انتخاب کرده‌اند که این‌گونه زندگی کنند، با پرداختن به تفسیر دوباره این بحث نوشت: «ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیده‌‌‌ایم و به توانایی‌‌‌هایمان توجهی نکرده‌‌‌ایم، گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، در سیاست خارجی نمایان است، در ۷۵سال برنامه‌‌‌ریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامه‌‌‌ها به جای ترسیم مسیر جبران عقب‌‌‌ماندگی‌‌‌ها متناسب با امکانات و فرصت‌ها، حدیث آرزومندی سیاستمداران بوده‌‌‌اند. آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کرده‌‌‌ایم‌‌‌ آنان را که به دنبال آرزوهایمان بوده‌‌‌اند بستاییم.»

پستی که بلافاصله واکنش‌های گسترده‌ای را در توییتر به دنبال داشت و موافقان و مخالفان فرصتی پیدا کردند تا با تبیین مواضع سیاسی خود، بر این بحث نظری بیفزایند. اما آنچه این روند شکل‌گرفته را بیش از پیش با جنجال مواجه کرد، حضور شش‌ساعته ظریف در اتاق گفتارها در کلاب‌هاوس بود که به ناگفته‌های زیادی از مذاکرات برجام، نجات برجام، دیپلماسی منطقه‌ای، دیپلماسی و میدان و انتقادات دیپلماتیک ناظر بر سیاست داخلی پرداخت. ناگفته‌هایی که بلافاصله با انتشار وسیع در سایت‌ها و کانال‌های خبری روبه‌رو شد و صف‌بندی موافقان و مخالفان را که از شهریور ۱۳۹۲ و شروع مذاکرات هسته‌ای در دولت حسن روحانی روبه‌روی یکدیگر قرار گرفته‌اند، تشدید کرد.  اگرچه برخی شکستن این سکوت را در ارتباط با تکاپوهای اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی یا در ارتباط با پدیدار شدن روزنه‌های مذاکرات احیای برجام پس از ماه‌ها تعلیق ارزیابی می‌کنند، اما شاید هدف ظریف بیشتر دفاع از میراث خود در طول هشت سال صدارت وزارت خارجه و راهبری مذاکرات هسته‌ای بوده است. آن‌گونه که بارها در طول این چند ساعت گفت‌وگو به این ناگفته‌ها اشاره می‌کند. اگرچه ظریف پیش‌تر نیز در اردیبهشت ۱۴۰۰ در گفت‌وگوی هفت‌ساعته با سعید لیلاز اقتصاددان ناگفته‌های زیادی را از مذاکرات برجام به زبان آورد که منجر به مناقشات گسترده در فضای سیاسی کشور شد.

 

 ناگفته‌های دیگر از برجام

ظریف بارها در طول این گفت‌وگوی چند‌ساعته به برجام و ناگفته‌های آن اشاره کرد و در مورد چرایی ورود به مذاکرات گفت: ما می‌‌‌خواستیم اجماع امنیتی علیه ایران شکسته شود و به همین دلیل مذاکره کردیم و برداشتن تحریم‌‌‌ها تنها هدف ما در مذاکرات نبود. مذاکرات را با مشکلی که روسیه ایجاد کرد، آغاز کردیم. برای کسانی که می‌‌‌گویند برجام برای رفع تحریم بود، بگویم ما تا فروردین ۹۴ فقط بحث هسته‌‌‌ای داشتیم و از آن به بعد وارد مساله برداشتن تحریم شدیم. من معتقد بودم اگر زودتر وارد برداشتن تحریم‌‌‌ها می‌‌‌شدیم، آمریکا ما‌به‌ازا می‌‌‌خواست و باید امتیاز می‌دادیم.

او با پرداختن به انتقادات مخالفان در فرآیند احیای برجام گفت: خیلی‌‌‌ها می‌‌‌گویند چرا درباره موارد دیگر مذاکره نکردید. در پاسخ باید بگویم سیاست علم امکانات است نه علم آرزوها. من علاقه داشتم درباره مسائل دیگر مذاکره می‌‌‌کردم اما امکانات همین بود. من این انتخاب را نداشتم که راجع به همه موضوعات مذاکره کنم و فقط می‌توانستم راجع به مسائل هسته‌‌‌ای مذاکره کنم. من یک نفر بودم و با یک نظر، و تصمیم‌‌‌‌گیری فقط در اختیار من نبود. ما تا فروردین ۹۴ بر اساس دستورالعمل‌‌‌ها و خط قرمزهایی که داشتیم فقط در رابطه با مسائل هسته‌‌‌ای صحبت می‌‌‌کردیم و پس از آن وارد رفع تحریم شدیم. ظریف با اشاره دوباره به انتقادات درخصوص تفاوت بین تعلیق و لغو در متن برجام اظهار کرد: ساسپنشن را اروپایی‌‌‌ها در لحظه آخر وارد برجام کردند. خانم شرمن می‌گفت که جواد ظریف معنی lift را نمی‌فهمد. فرق لیفت و ساسپنشن را از آقای [پیروز] مجتهدزاده بپرسید که فکر می‌کنند لیفت یعنی آسانسور‌.

ما با غربی‌‌‌ها توافق کرده بودیم که دو کلمه در متن برجام به کار نرود. یکی از اینها ممنوعیت بود و دیگری ساسپند (تعلیق). من در مجلس گفتم کلمه ساسپنشن نیست و این اشتباه از من بود. علتش هم این بود که ما دستور‌العمل داده بودیم به همه دوستانی که داشتند ضمائم برجام را مذاکره می‌کردند که از برخی عبارات استفاده نشود. در لحظات آخر مذاکرات برجام، نماینده اروپا گفته بود ما تحریم‌های ایران را برمی‌داریم، لغو می‌کنیم یا همان لیفت می‌کنیم اما تصمیمات اتحادیه اروپا را که شامل چیزهای دیگری است نمی‌توانیم لیفت کنیم تا زمانی که کل تحریم‌ها برداشته بشود یعنی مثلا تحریم‌های نظامی؛ تحریم‌های دیگری که بر اساس قطعنامه شورای امنیت که تا ۵ سال یا ۸ سال بعد هم بود بنابراین ما اینها را ساسپند می‌کنیم و بعدا لیفت می‌کنیم. خب متاسفانه معاونان من نیز این موضوع اروپایی‌‌‌ها را قبول کردند و به من هم نگفتند و هیچ ربطی هم به آمریکایی‌ها ندارد.

وزیر امور خارجه سابق ایران در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره به موضوع سرمایه‌گذاری در ایران پس از برجام هم گفت: من و آقای کری می‌‌‌فهمیدیم اگر آمریکا منافع افتصادی نداشته باشد برجام پایدار نمی‌‌‌ماند بنابراین تصمیم گرفتیم شرکت‌های هواپیمایی در تامین هواپیمای ایران حضور داشته باشند اما فضای داخلی علیه هواپیما بود و دولت پولی برای خرید هواپیما نداشت.

کری گفت ‌بندی به برجام اضافه شود تا شعب خارجی شرکت‌های آمریکایی بتوانند در ایران حضور داشته باشند تا حیات اقتصادی آنها تامین شود. ۸۵ میلیارد دلار درخواست سرمایه‌گذاری در ایران داشتیم که با ۱۳ میلیارد دلار موافقت و فقط ۲میلیارد دلار جذب شد. ما در جذب سرمایه موفق نبودیم و سرمایه‌گذاران جز برای فروش محصولات مصرفی پا پیش نگذاشتند.

او در مورد منتقدان ضد‌برجامی هم گفت: اگر برجام خیانتی بدتر از ترکمنچای است چرا آن را دور نمی‌‌‌اندازید؟ پاره کنید و دفنش کنید! ما دو سال است کاره‌‌‌ای نیستیم هنوز دوستان به دنبال همان برجام هستند. می‌گویند یک دیوانه‌ای یک سنگی انداخته در چاه که صد عاقل نمی‌توانند درش بیاورند. اگر این‌طور است چرا این عاقل‌های شما همچنان دنبال همان برجام هستند؟ اشاره ظریف به مذاکرات احیای برجام در دولت سیزدهم است که از آذر ماه ۱۴۰۰ در چند دور به میزبانی وین برگزار شد و در نهایت با پاسخ منفی ایران به بسته پیشنهادی بروکسل در مرداد ماه ۱۴۰۱ گفت‌وگوها تعلیق شد و تاکنون نیز چشم‌اندازی برای بازگشت مجدد طرفین به میز مذاکره مشاهده نمی‌شود.

 نجات برجام در دوره ترامپ

بخش دومی که از محتوای گفت‌وگوی ظریف در کلاب‌هاوس دارای اهمیت است، مساله نجات برجام پس از خروج ترامپ از آن در اردیبهشت ۱۳۹۷ بود. ظریف با اشاره به اینکه ترامپ می‌خواست من را در فرانسه ببیند، اما من اجازه ملاقات نداشتم، گفت: من اجازه نداشتم با ترامپ (حتی اتفاقی) دیدار کنم. وقتی مکرون در ساختمان شهرداری به دیدار من آمد، اولین چیزی که گفت این بود که «ترامپ هم می‌‌‌خواست با من بیاد اما من بهش گفتم که نیاد.» ظریف تاکید کرد: یکی از سناتورهای نزدیک به ترامپ، در سفری به نیویورک سراغ من آمد و گفت ترامپ از شما برای حضور در کاخ سفید دعوت کرده. وقتی به تهران منتقل کردم و گفتم در صورت عدم‌موفقیت مجازات را می‌‌‌پذیرم اما پیام به مراحل عالی نرسید و در سطوح پایین رد شد.

 طرف‌های منطقه‌ای برجام

ظریف در بخش دیگری از ناگفته‌های خود گریزی هم به دیپلماسی منطقه‌ای که در ارتباط با فضای توافق هسته‌ای بود، زد و گفت: در زمان مذاکرات، سعودی چند بار تلاش کرد در روند مذاکرات اخلال وارد کند. یک بار هم موفق شد برجام را برای شش ماه به تاخیر بیندازد. او با بیان اینکه عربستان و اسرائیل مخالف برجام بودند، افزود: سعودی‌‌‌ها به آمریکایی‌‌‌ها قول دادند قیمت نفت را پایین می‌‌‌آورند تا برجام را به‌هم بزنند. قیمت نفت را پایین آوردند اما تاثیری در توافق ما نداشت. برجام یک زنجیری از پای ما باز کرد. قرار نبود دویدن به ما یاد بدهد. سعودی‌‌‌ها در بانک‌ها و شرکت‌ها سهام خریدند و حضور دارند. برجام قرار نبود ما را وارد بازارهای جهانی کند. او با اشاره به رویکرد عربستان درست چند روز قبل از اجرایی شدن برجام گفت: دی‌‌‌ماه سال ۹۴، دوران عزاداری عربستان بود. عربستان در دنیا منزوی بود. غرب علاقه‌‌‌ای به محمد بن‌سلمان نداشت و فکر می‌‌‌کردند بن‌‌‌نایف ولیعهد می‌شود اما آماده همکاری با بن‌سلمان نیز بود. سعودی در اوج انزوا بود و ما در جبهه حمله بودیم. شیخ نمر و ۴۰ نفر را همزمان گردن زدند و فضای تند علیه آنها ایجاد شد. حمله به سفارت سعودی باعث شد در یک شب به کشور مظلوم تبدیل شود و یک ائتلاف ضد ایرانی تشکیل دهد. این یک فرصت طلایی برای آنها بود. حتی آقای جلیلی هم مخالف حمله به سفارت بود و رهبری آن را محکوم کرد. چرا این اتفاق افتاد؟ من به جد معتقدم اگر این اتفاق نمی‌‌‌افتاد روابطمان را به راحتی با عربستان عادی‌سازی می‌‌‌کردیم. من به شدت از برقراری رابطه با چشم باز با عربستان استقبال می‌‌‌کنم.

ظریف البته در بخش دیگری از صحبت‌هایش مجددا گریزی به جلیلی زد و گفت: در دستور کار مذاکرات، آقای جلیلی از دزدی دریایی تا بحرین و سوریه وجود داشت در صورتی‌که ما اجازه نداشتیم این موارد را بیان کنیم و راجع به موردی غیر از مساله هسته‌‌‌ای صحبت کنیم. کلی طول می‌‌‌کشید راجع به زمان و مکان به توافق برسند. از مدیریت جهان تا سومالی مطرح می‌‌‌کردند. در مذاکرات هسته‌‌‌ای نیز دنبال اقناع طرف مقابل بودند، نه پیدا کردن نقاط مشترک، به همین دلیل به نتیجه نمی‌‌‌رسیدند.

 انتقادات دیپلماتیک ناظر به سیاست داخلی

ظریف گریزی هم به سیاست داخلی زد و با بیان اینکه در داخل من که وزیر خارجه‌شان بودم را باور نمی‌‌‌کردند، وزیر خارجه اسرائیل را باور می‌‌‌کردند، گفت: برجام امیدی در مردم ایجاد کرد اما برخی این امید را در مردم از بین بردند. در دوران دولت ما کی امید را از بین برد؟ گاندو کوچک‌ترین و پر‌هزینه‌‌‌ترین آنها بود. ظریف کنایه‌ای هم به دولت سیزدهم زد و اظهار کرد: نامه ورود ایران به شانگهای را در اردیبهشت ماه دریافت کردیم، این واقعیت است؛ می‌‌‌خواهید دستاورد‌سازی کنید، بکنید، نوش جان، اما خودتان باورتان نشود!

وزیر خارجه سابق با اشاره به رویکرد دولت نهم در سیاست خارجی نیز گفت: احمدی‌نژاد و شعار «قطار بی‌ترمز و فرمان هسته‌ای» او به کمک امنیتی‌سازی ایران آمد. قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران، یکی از بدترین قطعنامه‌ها در طول تاریخ شورای امنیت بود؛ با حمایت چین و روسیه هم بود. مذاکرات مسقط در اواخر سال ۱۳۹۱ تابوشکنی بود که توسط برادر عزیزم دکتر صالحی انجام گرفت که به‌رغم کارشکنی شدید جلیلی و مخالفت احمدی‌نژاد برگزار شد.

 میدان و دیپلماسی

ظریف در بخش دیگری از این گفت‌وگو با اشاره دوباره به بحث پرمناقشه میدان و دیپلماسی اظهار کرد: شهید فخری‌زاده در موفقیت ما در پرونده‌های برجام موثر بودند. اینکه چقدر رضایت داشتند یا ناراضی بودند را نمی‌دانم. در‌باره شهید فخری‌زاده هم اینکه برجام را قبول داشت یا آن طور که برخی از دوستان می‌گویند، خون دل می‌خورد را نمی‌دانم. اما می‌دانم که شهید فخری‌زاده نقش مفیدی در برجام داشت و حتی یکی از افرادی بود که به صورت غیر‌علنی از رئیس‌جمهوری نشان گرفت.

ظریف افزود: این را هم بگویم که سردار سلیمانی هیچ وقت به من نکته‌ای درباره برجام نگفت. نکاتی که می‌گفت درباره وضعیت سوریه و عراق و روسیه بود. شکایت می‌کرد از رفتار آمریکایی‌ها و روس‌ها که با داعش به شکل جدی نمی‌جنگند. [در اوایل دهه ۲۰۰۰] کلمه به کلمه بحث‌ها و مذاکرات در افغانستان را با سردار سلیمانی هماهنگ می‌کردم. من نماینده ایران در کنفرانس بن بودم؛ اما بدون شهید سلیمانی نمی‌شد آن حضور فعال را در کنفرانس بن مربوط به افغانستان داشت.

 

 

 

واکنش‌ها به سخنان وزیر خارجه دولت روحانی چه بود؟

ظریف در میانه دوگانه عشق و نفرت

دوسال پس از پایان عمر دولت حسن روحانی، نام و مواضع وزیر خارجه‌اش یک بار دیگر بحث برانگیز شده است. بحث‌هایی که روز ۱۳خرداد با نوشتار او در اینستاگرام به جدال میان کاربران فضای مجازی میان اصولگرایان و میانه‌روها و اصلاح‌طلبان انجامید و در ادامه با سخنان سه‌شنبه شب او در کلاب‌هاوس ادامه پیدا کرد.

 هرچند این مباحث تنها به فضای مجازی خلاصه نشد و طی روزهای گذشته نوشتار اینستاگرامی‌اش بارها در روزنامه‌های اصولگرا مورد نقد و حمله قرار گرفت. در این میان آنچه حائز اهمیت است نوع نگاه طیف‌های سیاسی به مواضع ظریف پس از سکوتی دو ساله است. وزیرخارجه‌ای که یکی از وزرای خارجه محبوب پس از انقلاب است. در مقابل، البته او وزیرخارجه‌ای منفور میان بخش دیگری از جامعه است که بی‌تردید در طیف اصولگرا و منتهی‌الیه طیف اصولگرا و حامیان آنها قرار دارند. این دو سوی علاقه و انزجار طی تمام سال‌هایی که او سکاندار وزارت خارجه دولت‌های یازدهم و دوازدهم بود بارها و بارها در قبال راهبرد او در سیاست خارجی و به خصوص برجام خود را نشان داده است. این‌بار اما این دوگانه عشق و انزجار با شکسته شدن سکوت او در قالب یک متن اینستاگرامی خود را نشان داده است. دوگانه‌ای که می‌توان از آن به عنوان جنگ روایت‌ها یاد کرد. در این جنگ روایت‌ها یکسو مذاکرات هسته‌ای و آنچه در جریان امضای برجام گذشت را همچنان بخش مهمی از تاریخ کشور و افتخار دولت حسن روحانی می‌دانند و سوی دیگر برجام را خسارتی محض و خیانتی آشکار به کشور تلقی می‌کنند.

در واقع متن ۴۰۰کلمه‌ای محمدجواد ظریف در اینستاگرام به نوعی همه تقابل‌های چندسال گذشته میان دو جریان اصلی کشور را یک بار دیگر زنده کرد و فضای سیاسی ایران را ملتهب کرد. بهانه آن یادداشت نیز سخنان سال ۹۷ او در برنامه «حالا خورشید» بود که در پاسخ به سوال مجری برنامه که از وزیر خارجه ایران پرسید «مردم می‌پرسند این‌همه کشور در دنیا روابط خوبی با دیگر کشورها دارند و فشاری روی‌شان نیست، چرا فشار روی ایران است؟»، پاسخ داده بود «یک دلیل وجود دارد و این است که ما خودمان انتخاب کردیم یک جور دیگر زندگی کنیم».

 

ظریف نیز یادداشت خود را با این یادآوری و اشاره به رنجش بسیاری از مردم از او شروع کرده بود. اما آنچه موجب جدال و بحث میان دوسوی جریان مدافع و حمله شد آن بخش از سخنان ظریف بود که به عهدنامه ترکمانچای پرداخته بود: «برای پیشگیری از ترکمانچای‌ها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم. ولی حتی در واژه‌هایمان هم توجه به امکانات را ناشایست می‌دانیم. چرا «سازش‌کار» منفی  و «سازش‌ناپذیر» مثبت است؟ مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمان‌هاست؟ مگر می‌توان از روش دیگری به آرمان‌ها رسید؟»

همین سخنان کافی بود تا روزنامه‌های اصلی جریان اصولگرا، حامیان‌شان در فضای مجازی و برخی از چهره‌های اصولگرا همچون سال‌های گذشته، زمانی که ظریف هدایت دستگاه دیپلماسی را در دست داشت، به انتقاد از او بپردازند و رسم دیرین حمله به ظریف که این ‌بار دیگر سمتی در دولت ندارد و در کسوت یک استاد دانشگاه فعالیت می‌کند زنده شود. دراین میان آنچه در این انتقادها اهمیت دارد کلیدواژه‌هایی است که منتقدان همیشگی و درسوی دیگر مدافعان ظریف در نوشته‌ها و توییت‌هایشان در مورد آنچه این چند روز پس از نوشتار او در اینستا‌گرام، صفحه توییتر و در آخرین مورد در کلاب‌هاوس گذشت، استفاده می‌کنند.

تعبیر جناح اصولگرا چیست؟

برای مثال روزنامه کیهان در مطلبی در روز ۱۶خرداد همچون سال‌های گذشته برجام را خسارت محض توصیف کرده و مدعی شده است که «ظریف با دست‌فرمان ترکمانچای پای برجام را امضا کرده است.» کیهان همچنین ر‌ویکرد ظریف و روحانی در برجام را آرزو‌اندیشی و خام‌اندیشی بیان کرده و یادداشت ظریف را «تلاش برای سفید‌سازی خودشان، توجیه وادادگی‌هایشان، سرپوش گذاشتن بر خودتحقیری ذاتی‌شان و مهم جلوه دادنِ برجامی است که دستاوردش تاکنون تقریبا هیچ بوده است‌» بیان کرده است. در ادامه این انتقادها روز گذشته «ایرنا» خبرگزاری دولت در متنی با عنوان «ظریف واقع‌گرا شده است؟!»

به صراحت اعلام کرد که «متاسفانه متن محمد جواد ظریف با وجود آنکه ظاهرا آسیب‌شناسانه به نظر می‌رسد بیشتر با اغراض سیاسی به نگارش درآمده است.» ‌ایرنا‌ همچنین نوشته است: «مسوول سیاست خارجی کشور در دولت‌های یازدهم و دوازدهم پس از خلق دوگانه «دیپلماسی-میدان» در گذشته حالا به دوگانه‌سازی «آرزومندی- واقع‌نگری» روی آورده است، خلق دوگانه‌هایی از این دست، گویا از تخصص‌های دولتمردان سابق است. «ایرنا» همچنین ظریف را یک ایده‌آلیست توصیف می‌کند. روزنامه ایران، دیگر ارگان رسانه‌ای دولت نیز روز سه‌شنبه در مطلبی ظریف را فردی توصیف کرد که «هنوز در عقده حقارت در برابر محبوبیت سردار سلیمانی دست و پا می‌زند». این روزنامه همچنین نوشت: «اگر امروز کسی به نظر شما وقعی نمی‌نهد، به این دلیل نیست که «سازشکار» بودید یا «خیانت» کردید.

مساله اصلی این است که شما مساله را اشتباه فهمیدید. شما شکست خوردید. بگذارید طوری بگویم که بهتر درک کنید.» صفحه توییتر روزنامه ایران نیز نوشت: «آقای ظریف شما حتی سازشکار خوبی هم نیستید». روزنامه جوان نیز روز گذشته در مطلبی در نقد نوشتار ظریف با بیان اینکه «شما از اول امکانات‌سنج خوبی نبودید»، نوشت: بازی با واژه‌هایی کلی مانند امکانات و آرزو، راهی به‌جایی نمی‌برد و فقط این ظن را تقویت می‌کند که گوینده قصد تعریض به «فلسفه مقاومت» و چه بسا تمسخر آن را داشته است. علاوه بر این مطالب افراد حامی یا منتسب به این جریان نیز در توییت‌هایشان ظریف را به راحت امتیاز دادن در برجام متهم کردند. درهمه این انتقادها در واقع منتقدان، ظریف را به تفسیر اشتباه از تاریخ، توصیه به پذیرش ذلت، دوگانه‌سازی «آرزومندی- واقع نگری»، توجیه وادادگی‌ و نداشتن عمق تاریخی، عدم آگاهی از مقاومت و سازشکار متهم کرده‌اند. این منتقدان در توییت‌های‌شان حتی پا را فراتر گذاشته و ظریف را بنی‌صدر زمان توصیف کردند.

مدافعان ظریف چه می‌گویند‌؟

درمقابل این جریان و نقدهایشان به ظریف، طیف حامیان ظریف نیز به دفاع از او پرداخته‌اند. همچنان‌که مدافعان در این چند روز او را یک شخصیت ملی و جهانی توصیف کرده‌اند. حامیان ظریف برخلاف منتقدان او معتقدند که در دنیای سیاست، باید آرزوهایت را به اندازه توانایی‌ها و ظرفیت‌ات انتخاب کنی. مدافعان ظریف همچنین به‌ آن بخش از سخنان ظریف در کلاب‌هاوس اشاره کرده‌اند که رئیس‌جمهوری آمریکا از رئیس‌جمهور فرانسه درخواست کرده بود تا برای لحظه‌ای با ظریف دیدار کند و این را نشانه اقتدار وزیر خارجه و کشور توصیف کرده‌اند. شاید مهمترین دفاع از سخنان ظریف در کلاب‌هاوس و نوشتار اخیر او از سوی حسن روحانی، رئیس‌جمهوری سابق صورت گرفته باشد. همچنان‌که سه‌شنبه شب ساعاتی پس از گفت‌وگوی برجامی «کلاب هاوسی» ظریف، کانال تلگرامی حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق ایران نقل او را با این مضمون بازنشر کرد: «شهادت می‌دهم ظریف، رسول امین نظام بوده و هست.»

منتقدان دوگانه‌های من و دیگری ساز

دراین میان البته جریان سومی هم هست که منتقد این دو‌گانه‌سازی میان ارزشی‌ها و مدافعان ظریف است. این طیف که اتفاقا وابسته به جریان اصولگرا نیز هستند در سخنان و توییت‌هایشان خود را از دوگانه‌های من و دیگری‌ساز جدا می‌کنند و با وجود انتقادهایی که به نوشتار اخیر ظریف و سخنانش در کلاب هاوس دارند نفس حضور وزیر خارجه سابق در فضای مجازی را قابل تقدیر و آموزنده می‌دانند. سید پویان حسین‌پور، فعال رسانه‌ای شناخته شده اصولگرا یکی از همین افراد است که در رشته توییتی نوشت: «حدود دو سال است که دولت روحانی به پایان رسیده، ظریف ۸ سال وزیر خارجه بوده و انواع تریبون‌ها را در اختیار داشته و هنوز هم دارد، جریان هم‌سو با او، یک شبکه منسجم رسانه‌ای در رسانه‌های رسمی و رسانه‌های اجتماعی در اختیار دارد، اما باز زمانی که به گفت‌وگوی مستقیم با مردم (حداقل بخشی از مردم) احساس نیاز کرد، حاضر شد با وجود کهولت سن و بیماری‌(تنگی نفس و سرفه‌های متعدد)، ۷-۸ ساعت در یک گفت‌وگوی مجازی حضور پیدا کند!»

او همچنین نوشت: دوست داشتم مدل رسانه‌ای ظریف را با عناصری در جریان موسوم به اصولگرا یا حتی در بین چهره‌های شاخص گفتمان انقلابی مقایسه کنم که هم نمونه مشابهی پیدا نکردم و هم برای پرهیز از دردسرهای ناشی از کم‌تحملی دوستان در جبهه خودی و مثلا دولت و مجلس در برابر انتقادهایی از این دست که در طول دو سال اخیر، شما چقدر برای اقناع افکارعمومی نسبت به دستاوردهای‌تان تلاشی از این جنس داشتید، از خیر این مقایسه می‌گذرم! یا می‌توان در بیان مثال‌هایی از این دست، به توییت عبدالله گنجی اشاره کرد که با وجود انتقادهایی که این چند روز به ظریف و نوشته‌هایش وارد کرد در توییتی در پاسخ به برخی مطالب در فضای مجازی نوشت: «اینها دنبال چه هستند چرا دوست دارند ارزشی‌ها را مقابل ظریف تعریف کنند‌؟ چرا نانشان در این است؟» همچنین کاربر دیگری از این جریان نوشت: «آیا در جریان انقلابی فرد یا افرادی از سیاسیون و مدیران هستند که حتی یک ساعت به خود زحمت داده و به عرصه پاسخگویی ورود کند؟»

همه این واکنش‌ها اگرچه یک بار دیگر منجر به تکرار همان دوگانه سابق عشق و نفرت به ظریف شده است، درعین حال جریانی را شکل داده که اگرچه منتقد جدی اوست اما درعین حال نوع مواجهه او با مسائل و حضورش در عرصه رسانه و عموم را تمجید می‌کند. این جریان حتی آرزو می‌کند که طیفی که به آن وابسته است عملکرد ظریف را سرلوحه عملکرد خود برای پاسخگویی قرار دهد. شاید سه ضلعی شدن رویارویی عشق و نفرت به آرامش در فضای سیاسی در ماه‌های آینده کمک کند.

 

###




نظرات کاربران

آخرین اخبار
از پرسش به شما 1
از پرسش به شما 2
یادداشت و نظر
از پرسش به شما
تماشا و نشست
© تمامی حقوق برای شرکت ایده بکر مبین محفوظ است.