چرا "کیهان" باید باشد!؟
*گودرز حبیبی
می توان فهمید؛ سیاست و رویکرد اصلی کشوربا وجود ناآرامی های چند ماه پیش و سطح مطالبات و شکاف ها و ...، همان خواهد بود، که بوده، و از جمله قرار نیست انتخابات مردمی و مشارکتی و رقابتی را شاهد باشیم چون مدتهاست با آن خداحافظی شده و تجدیدنظر را راهی نیست.
پرسش: کیهان به همان اندازۀ بی حصر که تندروست، مخالفان جدیی دارد که با بغض متراکم تاریخی می خواهند سر به تنش نباشد اما من از موافقین جدی بقای او با همان لحن و نگرش و ادبیات و روحیه مدیریتش هست.
کیهان در شماره امروز خود به یکی از نزدیکان نسبی و سیاسی رهبری انقلاب تیغ کشید و به غلامعلی حدادعادل برای ابراز ادب انسانی و البته تشریفاتی و اتفاقی دست دادن با سید محمد خاتمی در مراسم سالگرد مرحوم دعایی تاخت.
بماند این جملۀ کیهان دراین تاخت و تاز که؛ دست دادن و سلام و احوالپرسی ناگزیر با سید محمد خاتمی را به امتیاز دادن به وی برای تظهیر سیاسی اش تعبیر کرده( که این جای نقد و حرف بسیار دارد چرا که سید محمد خاتمی برای بخش قابل توجهی از جامعۀ ما هنوزهم علیرغم شرایط واگرا و سنگین کنونی، اعتبار بخش است و نه اعتبارگیر) و البته کیهان هیچگاه ارزش تحلیل و پاسخگویی منطقی را نداشته اما به شرحی که در سطور آتی می آید تنها یک ارزش دارد.
درجامعۀ نه جندان شفاف ما در ساختار سیاسی و قدرت، جامعه ای که رسانه هایش به عنوان اصلی ترین حامل نقش شفاف سازی، نهال نشده دچار خزان و چزاندگی می شوند، راه هایی را برای اطلاع و آگاهی از درونگاه محفل قدرت باید یافت.
کیهان سه دهه است که بی پروا و با مصونیت قضایی آهنین و حاشیه امنیت یکتا به صغیر و کبیر این مملکت و هرآن کس که خود می خواسته، تاخته است اما هیچ گزندی؛ مانعی و رادعی و مجازاتی سد راهش نبوده پس می توان گفت که هسته مرکزی قدرت خواهان بقا و دوام او و تداوم همین رویه و مشی آن است بعبارتی آن، بخش رسانه ای و تریبون این هسته است.
از این رو ما که به درون این هسته و برنامه هایش و خوابی که برای مردم دیده اند و می بینند، راه نداریم و طبیعتاً به آن واقف و مطلع نیستیم اما وقتی کیهان این چنین به حدادعادل می تازد و این چنین از سید محمد خاتمی یاد می کند( آن هم بابت یک دست دادن - ساده و شاید اتفاقی و ناگزیر- که سنت قدیمی ما ایرانیان است که حتی دشمنان در مراسم ترحیمِ ترحم زای یکدیگر شرکت می کنند) آن هم خاتمی که علیرغم تحولات شگرف اخیر، گفته اهل "عبور" نیست، پس می توان چنین نتیجه گرفت که در قرار است بر همان پاشنه قبلی بچرخد.
و این همان "یگانه ارزش" کیهان است که اشاره شد و از خواندنش می فهمیم علیرغم این اتفاقات و تحولات، قرار نیست چیزی تغییر کند و نمی کند.
می توان فهمید؛ سیاست و رویکرد اصلی کشوربا وجود ناآرامی های چند ماه پیش و سطح مطالبات و شکاف ها و ...، همان خواهد بود، که بوده، و از جمله قرار نیست انتخابات مردمی و مشارکتی و رقابتی را شاهد باشیم چون مدتهاست با آن خداحافظی شده و تجدیدنظر را راهی نیست.
###