سازمان سیا از نیت تل آویو خبر ندارد!
تغییر جهت خطرناک دولت بایدن در قبال ایران /بازی با آتش!
بر اساس بخشی از یک گزارش فوق سری اطلاعاتی که در اوایل سال جاری به بیرون درز کرد، برای سازمان سیا هم روشن نیست که تهدیدات جنگی افزاینده اسرائیل در رابطه با برنامه هستهای ایران تنها یک بلوفزنی است یا چیزی جدیتری.
پرسش: یک گزارش تازه فاش شده حکایت از آن دارد که احتمالا «سیا خبر ندارد» اسرائیل قصد بمباران ایران را دارد یا خیر.
بلوف یا چیزی جدیتر؛ تردید در حمایت «آهنین»
به نوشته وبگاه اینترسپت، بر اساس بخشی از یک گزارش فوق سری اطلاعاتی که در اوایل سال جاری در پلتفرم دیسکورد به بیرون درز کرد، برای سازمان سیا هم روشن نیست که تهدیدات جنگی افزاینده اسرائیل در رابطه با برنامه هستهای ایران تنها یک بلوفزنی است یا چیزی جدیتری. بدین ترتیب، عدم اطمینان در مورد نیات یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده، اساس حمایت «آهنین» از اسرائیل را که علناً توسط دولت بایدن مورد حمایت قرار می گیرد، زیر سوال می برد.
رزمایشی فاش نشده
این گزارش –که ابتدا توسط کانال اسرائیلی i24 News پوشش داده شد و متعاقباً توسط DDoSecrets، گروهی که اسناد فاش شده را منتشر میکند، فاش شد– از یک تمرین نظامی فاش نشده توسط اسرائیل حکایت میکند. در گزارش اطلاعاتی که توسط دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا در 23 فوریه تهیه شد، آمده است: «در 20 فوریه، اسرائیل یک رزمایش هوایی در مقیاس بزرگ انجام داد». این گزارش متذکر شده: «این رزمایش احتمالاً برای شبیهسازی حمله به برنامه هستهای ایران و احتمالاً نشان دادن عزم تلآویو برای اقدام علیه تهران بوده است».
این در حالی است که در ماههای اخیر چندین تمرین نظامی مشترک بین ایالات متحده و اسرائیل برگزار شده است، از جمله یکی که با افتخار پنتاگون آن را بزرگترین رزمایش از این دست در «تاریخ» نامیده است.
عدم اطلاع از نیات تلآویو
این گزارش میافزاید: «سیا از برنامهها و نیات کوتاهمدت اسرائیل اطلاعی ندارد» و این گمانه را ارائه میکند که «نتانیاهو احتمالاً محاسبه میکند که اسرائیل برای جلوگیری از برنامه هستهایاش باید به ایران ضربه بزند و همزمان با اختلال در توان نظامی برای عقبانداختن برنامه غنیسازی ایران مواجه است».
این که سرویس اطلاعاتی اصلی ایالات متحده اذعان کرده که نمیداند تهدیدات فزاینده اسرائیل علیه تهران چقدر جدی است، به این معنی است که به احتمال زیاد، کاخ سفید هم از این ماجرا اطلاع دقیقی ندارد. اما با وجود این عدم شفافیت، بایدن با حمله یکجانبه اسرائیل به ایران مخالفت نکرده و مشاور امنیت ملی او اخیراً به صراحت بدان اشاره کرده است.
فراتر از سیاست «ابهام استراتژیک»
جیک سالیوان در سخنرانی اخیر خود در اوایل ماه می ادعا کرد: «ما برای ایران روشن کردهایم که هرگز اجازه نمیدهیم که به سلاح هستهای [ادعایی] دست یابد.» این لفاظی منعکس کننده چیزی است که استراتژیستهای نظامی آن را «ابهام استراتژیک» مینامند -به معنای سیاست عدم شفافیت عمدی به منظور بازدارندگی در برابر دشمن و در اینجا یعنی ایالات متحده روشن نمیکند که تا چه حد ممکن است برای جلوگیری از دستیابی [ادعایی] ایران به سلاح هستهای پیش رود. اما سالیوان پا را فراتر گذاشت و افزود: «همانطور که بایدن بارها تأکید کرده، اقدامات لازم برای ایستادن بر سر این خواسته را انجام خواهد داد، از جمله با به رسمیت شناختن آزادی عمل اسرائیل».
بیانیه سالیوان نشان دهنده قویترین سیگنال تاکنون است که تایید میکند دولت بایدن با اقدام یکجانبه اسرائیل مخالفت نخواهد کرد. این لفاظی توسط سایر مقامات دولتی نیز تکرار شده است. در ماه فوریه، تام نایدز، سفیر ایالات متحده در اسرائیل، گفت: «اسرائیل میتواند و باید هر کاری که برای مقابله با [ایران] نیاز دارد انجام دهد و ما از آنها حمایت کردهایم».
بازی با آتش؛ تغییر جهت خطرناک دولت بایدن در قبال ایران
پل پیلار، افسر بازنشسته سازمان اطلاعات ملی در بخش خاور نزدیک و عضو ارشد کنونی در مرکز مطالعات امنیتی جورج تاون، درباره بیانیه سالیوان گفت: «در شرایط کنونی، این به منزله نابخردی است. من معتقدم که دولت با این نوع لفاظیها و برنامهریزی نظامی مشترک با آتش بازی میکند.» هفته گذشته، اکسیوس گزارش داد که ایالات متحده اخیراً پیشنهاد همکاری با اسرائیل برای برنامهریزی نظامی مشترک در مورد ایران را داده است، اما برنامهریزی برای حمله به برنامه هستهای ایران را رد کرده است.
تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی برای حکمرانی مسئولانه، به اینترسپت گفت: «بایدن به طور خطرناکی سیاست آمریکا در قبال اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران را تغییر داده است. دولتهای قبلی به وضوح به اسرائیل -و حتی علنی- بیان کردند که حمله اسرائیل به برنامه هستهای ایران امری بیثباتکننده خواهد بود و مانع از یک ایران هستهای نمیشود و احتمالا ایالات متحده را وارد جنگی هولناک میکند.
پارسی خاطرنشان کرد: «مخالفت آشکار اوباما نقش مهمی در مذاکرات داخلی کابینه اسرائیل در سالهای 2010 و 2011 ایفا کرد، زمانی که اسرائیل در آستانه آغاز جنگ بود. در سال 2009، پس از اینکه بایدن، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا گفت اسرائیل میتواند خودش در قبال ایران تصمیم بگیرد، اوباما تصریح کرد که دولت او مطمئناً به اسرائیل برای حمله به ایران چراغ سبز نشان نداده است».
خطر یک جنگ منطقهای گستردهتر
مقامات نظامی خود اسرائیل اعتراف می کنند که حمله به ایران احتمالاً به یک جنگ منطقهای گستردهتر تبدیل میشود. در اوایل این ماه، سرتیپ بازنشسته نیروهای دفاعی اسرائیل، ژنرال امیر آویوی گفته است که «اسرائیل ممکن است مجبور شود با برنامه هستهای ایران مقابله کند» و افزود: «این ممکن است به معنای حمله اسرائیل به ایران باشد که احتمالاً منجر به جنگ منطقهای گستردهتر خواهد شد».
در ژانویه، درست چند هفته قبل از رزمایش محرمانه اسرائیل که در گزارش اطلاعاتی مذکور بدان اشاره شده، ایالات متحده و اسرائیل آنچه را که وزارت دفاع از آن به عنوان بزرگترین رزمایش نظامی مشترکشان در تاریخ یاد میکرد، انجام دادند. این رزمایش که جونیپر اوک نامیده میشود، شامل «حمله الکترونیک، سرکوب پدافند هوایی دشمن، هماهنگی حمله و شناسایی» بود که به گفته کارشناسان «دقیقاً همان چیزی است که ایالات متحده و اسرائیل برای انجام یک حمله [به زعم خود] موفقیتآمیز به برنامه هستهای ایران به آن نیاز دارند».
این تمرین بیسابقه با دستور بیپروای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا درست چند روز قبل از مراسم تحلیف بایدن امکانپذیر شد. ترامپ با استفاده از اختیارات خود به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح، دستور داد اسرائیل از منطقه مسئولیت فرماندهی اروپا -جایی که از سال 1983 برای جلوگیری از اصطکاک با همسایگان خاورمیانه در آن مستقر بود- به فرماندهی مرکزی، سنتکام -یعنی فرماندهی رزمی خاورمیانهای پنتاگون- منتقل شود.
تحول در سنتکام و تعریف دشمن مشترک با متحدان
در دوران بایدن، سنتکام، که منطقه مسئولیت آن شامل ایران است، به هماهنگی نزدیک با اسرائیل ادامه داده است. در ماه مارس، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، در جلسه استماع سنا گفت که تصمیم برای انتقال اسرائیل از یوکام به سنتکام «فورا و عمیقا ماهیت و بافت بسیاری از همکاریهای سنتکام را تغییر داد» و افزود که «سنتکام امروز به راحتی با نظامیان عرب و نیروی دفاعی اسرائیل به طور یکسان شریک میشود».
کوریلا گفت: «در واقع، گنجاندن اسرائیل در سنتکام فرصتهای امنیتی مشترک و سازنده زیادی را به ما ارائه میدهد. متحدان چهار دههای ما عمدتاً تهدیدات مشابهی را میبینند و با نیروهای دفاعی اسرائیل و نظامیان عرب در دفاع در برابر بی ثبات کننده ترین فعالیتهای منطقهای، آرمان مشترکی دارند».
به زبان ساده، برای اولین بار، ایالات متحده و هم پیمانان عرب و اسرائیلی آن از نظر ساختاری در برابر دشمن مشترکی خود را تعریف کردند: ایران.
در پی رفع مانع کلیدی
در همان جلسه، سناتور تام کاتن که هفتهها قبل از دستور ترامپ از انتقال اسرائیل به سنتکام دفاع کرده بود، امکان آموزش خلبانان اسرائیلی را در استفاده از هواپیماهای سوخترسان در آسمان مطرح کرد. فقدان چنین هواپیماهایی که به جتهای جنگنده اجازه میدهد مسافتهای طولانی را طی کنند، مانعی کلیدی برای توانایی اسرائیل برای دستیابی به تأسیسات هستهای ایران است.
کاتن گفت: «یکی از فرصتهایی که من در این ماجرا میبینم آموزش پرسنل نیروی هوایی اسرائیل در کنار پرسنل آمریکایی بر روی سوخترسانهای KC 46 است که انتظار داریم در آینده به آنها ارائه دهیم».
مسابقه خطرناک منطقهای
اینها در شرایطی است که به نظر میرسد بایدن از احیای برجام ناامید شده و به طور غیررسمی اعلام کرده که این توافق کاملاً مرده است.
به گفته پیلار «نگرانی در مورد برنامه هستهای گاهی اوقات قربانی حزبگرایی در ایالات متحده و به شدت تحت تأثیر منافع اسرائیل -برای منزوی کردن ایران و انجام هیچ مذاکرهای- شده است. از این رو در سال 2018 ترامپ از توافق خارج شد که نتیجه مستقیم آن پیشرفت فوقالعاده برنامه هستهای تهران شد. ادامه این روند، احتمالاً یک مسابقه تسلیحاتی خطرناک منطقهای را آغاز خواهد کرد. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به صراحت گفته که در صورت هستهای شدن تهران، ریاض در اسرع وقت به بمب اتمی دست پیدا خواهد کرد».
با این همه به عقیده پیلار، یک واقعیت کلیدی اغلب در بحث درباره ایران و بمب کنار گذاشته میشود: «هیچ مدرکی مبنی بر اینکه تهران واقعاً به دنبال آن است وجود ندارد».
همانطور که جدیدترین بررسی وضعیت هستهای پنتاگون به صراحت بیان می کند، «ایران امروز سلاح هستهای ندارد و ما در حال حاضر معتقدیم که به دنبال آن نیست». اخیراً، ویلیام برنز، رئیس سیا، در مصاحبهای با سیبیاس در ماه فوریه این نکته را تکرار کرد. برنز گفت: «تا جایی که میدانیم، مقامات عالی ایران هنوز تصمیمی برای برنامه تسلیحاتی ندارند».
احتمال تغییر سیاست تهران؛ جنگِ ماقبلِ جنگ!
البته شاید سیاست ایران تغییر کند و تنشها تا حد زیادی به دلیل موضعگیری اخیر ایالات متحده افزایش یافته است. به عنوان مثال، پس از رزمایش جونیور اوک، ایران با تمرینات نظامی خود پاسخ داد که سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده نظامی ایران این رزمایش را «نیمی از جنگ» و بلکه «جنگِ ماقبلِ جنگ» خواند.
در ماه آوریل، سنتکام از استقرار یک زیردریایی مجهز به موشکهای هدایت شونده در دریای مدیترانه خبر داد. این احتمالاً پیامی خطاب به ایران بود که به سرعت با متهم کردن ایالات متحده به «جنگافروزی» پاسخ داد.
پیش از این، در ماه اکتبر، سنتکام یک بیانیه مطبوعاتی فوقالعاده منتشر کرد که در آن کوریلا، فرمانده سنتکام، سوار بر یک زیردریایی مجهز به موشکهای بالستیک که قادر به حمل کلاهکهای هستهای در دریای عرب است، پیام دیگری برای ایران بود.
در 9 می، سخنگوی پنتاگون، ژنرال پت رایدر اعلام کرد که ارتش گشتزنیهای خود را در تنگه هرمز که بسیاری از کشتیهای ایرانی از طریق آن تردد می کنند، افزایش خواهد داد. رایدر در اظهارات خود به هواپیمای P-8 Poseidon و نقشی که در تقویت نظارت دریایی منطقه ایفا می کند اشاره کرد.
همین هواپیما در سال 2019 سرخط خبرهای بینالمللی را به خود اختصاص داد، زمانی که ایران فاش کرد که تقریباً یک P-8 حامل نیروهای آمریکایی را که ادعا می کرد وارد حریم هوایی این کشور شده بود، سرنگون نکرد و در عوض تصمیم گرفت یک پهپاد مجاور آن را ساقط کند. ارتش ایالات متحده جتهایی را برای حمله به ایران در اقدامی تلافیجویانه به پرواز درآورد، اما ترامپ 10 دقیقه قبل از حمله زمانی که یک ژنرال به او گفت که این حملات احتمالاً 150 نفر را میکشد، آنها را لغو کرد. ترامپ گفت که این حملات «متناسب با سرنگونی یک پهپاد بدون سرنشین» نبوده است.
###