بازارگرمی فایدهای ندارد
*دکتر جواد کاشی
مخالفین بینام و نشان بیشتر جلب توجه میکنند. کسانی که سابقه سیاسی روشنی ندارند، نشانه هیچ رژیم معینی نیستند. فقط هستند چون هر کس میتواند روی سکوی آنان بایستد و سخن بگوید. همانها که با عنوان سلبریتی شناخته میشوند نه رهبران سیاسی.
پرسش: مخالفین نام و نشاندار جمهوری اسلامی، در کسب حمایت گسترده ایرانیان در داخل کشور ناکام ماندهاند. یک دلیل این ناکامی، شباهت آنها به خود جمهوری اسلامی است. همه در این نکته مشترکاند که برای ایران فردا یک نام اختیار کردهاند. یکی میگوید ایران فردا سکولار است، دیگری میگوید جمهوری است و آن یکی از مشروطه سلطنتی یاد میکند. هر کدام از این نامها به پیشانی یک فرد کوبیده شده تا در ایران فردا متولی نام مذکور باشد. همان چیزی که تداوم حیات سیاسی برای جمهوری اسلامی را دشوار کرده، پذیرش این نامها را هم دشوار کرده است.
مخالفین بینام و نشان بیشتر جلب توجه میکنند. کسانی که سابقه سیاسی روشنی ندارند، نشانه هیچ رژیم معینی نیستند. فقط هستند چون هر کس میتواند روی سکوی آنان بایستد و سخن بگوید. همانها که با عنوان سلبریتی شناخته میشوند نه رهبران سیاسی.
چیزی که کار جمهوری اسلامی و مخالفیناش را دشوار کرده، یک اجتماع متکثر چند صداست. جمهوری اسلامی در میان جمع هوادارانش محبوب است، اما نمیداند با سایر گروههای اجتماعی چه کند. همین مشکل را مخالفین هم دارند. یک گروه از میان گروههای متکثر از آنان طرفداری میکند اما نمیدانند با سایر گروههای مردم باید چه کرد. راه کار را در وحدت یافتهاند. یک صدا برای تداوم جمهوری اسلامی و یک صدا برای برانداختن جمهوری اسلامی از مردم میخواهد وحدت پیدا کنند. اما جامعه ایرانی در شرایط امروز وحدتگریز است. سوژه سیاسی هوشمند کسی است که بتواند در میدان وحدتگریز جامعه امروز اراده سیاسی خود را پیش ببرد. هر آنکه صلای وحدت سر میدهد، همگان را فرامیخواند تا برای تامین یک هدف عاجل، در کوتاه مدت دست از کیستی و خواست خود بردارد. مردم یکبار چنین کردهاند و سالهاست هزینه میدهند. گویی همگان وجدان کردهاند حتی یک لحظه نباید از هویت و هستی متمایز خود دست بردارد.
سیاست ورزان میخواهند مساله پیچیده را ساده کنند. پس میگویند وحدت کنید. آنکه این وضعیت پیچیده را فهم نکند، قادر به بازیگری در این شرایط نیست. دوران آن گذشته که تابلویی مقابل تابلوی حریف بگذاری و خیال کنی بازار گرم میشود و تا شب همه کالاها به فروش میرسد. آنکه پرچم سکولاریسم یا جمهوری را مقابل حکومت دینی گذاشته، همگان را میرماند. مردم امروز خریدار نیستند، تا بازار گرمی فایدهای داشته باشد. مردم در جستجوی سکونتگاهاند. هر کس در این میدان پر آشوب نشان دهد جای بیشتری برای نشستن دیگران فراهم کرده، اعتماد بیشتری ایجاد میکند.
زبانی که به جای بازار گرمی سکونتگاه برای دیگری ایجاد کند، در جامعه امروز ایران وجود ندارد. تحصیل چنین زبانی نیازمند تجدید نظرهای عمیق در نوع نگرش به سیاست و جامعه است. همه طرفهای نام و نشاندار سیاسی در ایران امروز، فاقد چنین زبانی برای سخن گفتن با جامعهاند. پس تا چنین است، جامعه معترض همانقدر که تسلیم نظم موجود نمیشود تن به مدعیان نمایندگیاش هم نمیدهد.
###