اروپایی ها حتی رنگین پوستشان، مغرورند؛
طعنه مدافع محبوب پرسپولیس به لوکادیا؛ زبان باز کردن بچههایم را ندیدم چون شغلم فوتبال بود
گولسیانی البته چهره شناختهشدهای در فوتبال ایران محسوب میشود؛ بازیکنی که بیش از پنج سال پیش به ایران آمد و پس از پوشیدن پیراهن سه تیم، پرسپولیس را برای ادامه فوتبالش انتخاب کرد و حالا به دومین گلزن خارجی برتر دربی هم تبدیل شده است. آن هم در شرایطی که همه تصور میکردند گلزن خارجی دربی از بین لوکادیا یا دیاباته انتخاب شود.
پرسش: گئورگی گولسیانی: من هتتریک تاریخی ایمون زاید را دیدم و از او الهام گرفتم اما ای کاش دو گلی که زدم به پیروزی میانجامید.
گئورگی گولسیانی، گلزن غیرقابل پیشبینی شهرآورد پایتخت است که دو بار با ضربه سر موفق شد دروازه استقلال را باز کند و یکبار تیمش را از استقلال جلو بیندازد و بار دیگر سرخپوشان را از شکست شهرآورد نجات دهد.
گولسیانی البته چهره شناختهشدهای در فوتبال ایران محسوب میشود؛ بازیکنی که بیش از پنج سال پیش به ایران آمد و پس از پوشیدن پیراهن سه تیم، پرسپولیس را برای ادامه فوتبالش انتخاب کرد و حالا به دومین گلزن خارجی برتر دربی هم تبدیل شده است. آن هم در شرایطی که همه تصور میکردند گلزن خارجی دربی از بین لوکادیا یا دیاباته انتخاب شود.
گولسیانی در گفتوگو با خبرنگار ما پیرامون نمایش درخشان خود در دربی اظهارنظر کرد و همچنین به سوالات پاسخ داده است:
* چند روز از دربی گذشته اما دوست دارم حس و حالت از گلزنی مقابل استقلال در بزرگترین بازی لیگ ایران را بگویی.
دو گل زدن با پیراهن پرسپولیس حس خوبی است. خوشحالم که توانستم به تیم برای کسب امتیاز کمک کنم و هیچ حسی بهتر از این نیست.
* برای خودت کدام گل، حس بهتری داشت؟
واقعیت این است که هر دو گل مهم بودند، چون گل اول، اولین گل من در پرسپولیس بود و با گل دوم تیم را از شکست نجات دادم. بنابراین هر دو گل برایم اهمیت دارند.
* تو بیشتر گلهایت را از روی نقطه پنالتی میزنی. صادقانه؛ باتوجه به اینکه پنالتیزن اول تیم نبودی، آیا فکر میکردی که در این بازی گل بزنی؟
این آمار درست نیست و بیشتر گلهایم را از روی نقطه پنالتی نزدهام. البته من اگر پنالتیزن اول بودم، احتمالاً میتوانستم گلهای بیشتری بزنم، اما برای من مهمترین چیز موفقیت تیم است. مهم نیست چه کسی گل میزند؛ من میتوانم از یک کنش دفاعی خوب لذت ببرم یا از اینکه در ترکیب هستم، درست مثل مهاجمانی که از گلزنی لذت میبرند. اما برای این بازی خیلی انگیزه داشتم که گل بزنم و خوشحالم موفق شدم.
* هر دو پاس گل را مهدی ترابی داد. آیا از قبل هماهنگ کرده بودید که توپ را برای تو بفرستد؟
نه اصلا. بعد از بازی مهدی از من پرسید که آیا من بودم که گل دوم را زدم؟ چون او نتوانست گل را ببیند. من فقط از مهدی برای دو کمک تشکر کردم اما جالب بود که او نمیدانست چه کسی گل را به ثمر رسانده است.
* تو گفتی تیم ضعف دفاعی دارد. آیا میشود منظورت را واضح تر بگویی؟
چگونه می توانم بگویم که تیم دفاع ضعیفی دارد زمانی که ما یکی از بهترین تیمهای ایران از نظر گل خورده را داریم؟ گفتم که در قسمت دفاعی مشکلات فنی، تاکتیکی و سازمانی داشتیم. یعنی فقط چهار مدافع را در نظر گرفتم. ما با 11 بازیکن حمله میکنیم و با 11 بازیکن دفاع میکنیم. برخی از اشتباهات ما در هنگام یارگیری یا روی ضربات ایستگاهی داشتیم و جزئیات کوچک زیادی وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم.
* جدایی یورگن لوکادیا هواداران را نگران کرده است. دوست دارم بدانم آیا تو بعد از خروج او از ایران با او صحبت کردی؟ و آیا ممکن است روزی تو هم تصمیم مشابهی بگیری؟
من با او صحبت نکردم و این جدایی برای من هم شگفتآور بود. من نمیتوانم در مورد این واقعیت چیزی بگویم اما اگر در مورد من می پرسید فکر نمی کنم این سوال در مورد من درست باشد، چون من شش سال است که در خدمت فوتبال ایران هستم. روزهای خوب و سختی داشتم؛ یاد اولین کلمات بچههایم افتادم، اولین قدمها، آنها دور از من بزرگ شدند... در طول سالها فقط چندین بار خانوادهام را میبینم، به نظر شما آسان بود؟ آیا فکر میکنید من در طول این شش سال هرگز موقعیت این را نداشتم به این شکل بروم؟ اما من نمیتوانم، این فوتبال است، این زندگی من است و تیم باشگاهی نیز خانواده من است.
* آیا قبول داری در زدن ضربات سر در حد مگوایر تبحر داری؟
من هیچ الگوی خاصی ندارم. مخصوصا مگوایر که اصلا نمیخواهم در مورد او فکر کنم. الگوی من در روزهای سخت، کار و تلاش بیشتر است.
* پیش از این تنها بازیکن خارجی که در اولین دربی بیش از یک گل زد، ایمون زاید بود. آیا او را میشناسی؟
من هتتریک تاریخی او را در دربی دیدهام، اما شخصا او را نمیشناسم. با این حال توانستم از او الهام بگیرم.
* آیا پیراهن این دربی برای تو ویژه است؟ این را به کسی دادی یا برای خودت نگه داشتی؟
واقعیت این است که دو گلی که زدم برای من مهم بود و نه آن پیراهن خاص. من آن پیراهن را از اعضای تیم نخواستم و اصلا نپرسیدم که به چه کسی رسید.
###