شهیدان پیچیده در گوش زمان
*حسین قدیانی
باختیم، چون با طرد سیاستمدارهای باسوادی چون علی لاریجانی، عرصهی سیاست را دودستی تحویل بیسوادترین سلبریتیها دادهایم. باختیم، چون نه معترضمان شبیه طالقانی است، نه اپوزیسیونمان شبیه فروهر، نه نظریهپردازمان شبیه مطهری، نه مدیریتمان شبیه بهشتی. باختیم، چون روزها در کف خیابان و شبها در سقف مجازستان به جر و بحث با هم مشغولیم. آری! باختیم و بد هم باختیم و با این وضعیت قرمز حتی اگر برده بوده بودیم، باز باخته بودیم!
پرسش: باختیم اما نه به انگلیسیها بلکه به خودمان. ما به تفرق خودمان باختیم و به وحدتی که نداشتیم. باختیم، چون عوض آنکه یک ملت باشیم، رسما به صد ملت تقسیم شدهایم. باختیم، چون هر گرایشی میخواست بازیکن تیم ملی را به سمت خود بکشد. باختیم، چون نفهمیدیم وظیفهی فوتبالیست با رسالت ژورنالیست فرق میکند.
باختیم، چون بعضا با اینکه ایرانی بودیم، آرزوی باخت تیم ملی را داشتیم. باختیم، چون زیر عکس سه شیرها برای روباه پیر دم تکان دادیم. باختیم، چون متأثر از سر و صدای زیاد بعضی سوپرانقلابیها، برخی فوتبالیستها واقعا فکر میکنند که از نظر حزباللهیها ناموس هیچ جایی در قاموسشان ندارد. باختیم، چون شکاف میان جمهور و جمهوری اسلامی چنان عمیق شده که بازیکن تیم ملی حتی حاضر نیست از میان کلمات سرود ملی اقلا کلمهی مقدس و البته مظلوم شهیدان را بخواند. باختیم، چون سران نظام نمیخوهند قبول کنند که وقتی رئیسجمهور با غلبه بر آرای باطله راهی پاستور میشود، یعنی شکاف میان جمهور و جمهوری اسلامی دارد به گسل میان ملت و حکومت تبدیل میشود. باختیم، چون رجزخوانی برای دشمن را مهمتر از همدلی با مردم میدانیم. باختیم، چون در کت مقامات بلندپایه نمیرود که فیالحال نیاز کشور به اصلاحات حتمی و قطعی است. باختیم، چون در صدا و سیما به دروغهای سعودینشنال میپردازیم و حواسمان به دروغهای خودمان نیست. باختیم، چون در روزنامهای که توسط نمایندهی ولیفقیه اداره میشود، به دروغ آمار میدهیم که نود و نه درصد مردم، انقلابیاند و البته مثل بید از پیشنهاد رفراندوم به خود میلرزیم. باختیم، چون با وجود بدترین وضع اقتصادی، مدام از پیشرفت ایران یا ایران قوی حرف میزنیم. باختیم، چون آنقدر در برداشتن گشت ارشاد تعلل کردیم که درجهآخر به زور افکار عمومی مجبور به حذفش شدیم. باختیم، چون متأثر از ادارهی کشور به شیوهی پادگانی، به مردم به چشم سربازصفر نگاه میکنیم. باختیم، چون مدام از دشمنی آمریکا سخن میگوییم ولی دوستی خالهخرسهی امثال علمالهدی را نمیبینم.
باختیم، چون با طرد سیاستمدارهای باسوادی چون علی لاریجانی، عرصهی سیاست را دودستی تحویل بیسوادترین سلبریتیها دادهایم. باختیم، چون نه معترضمان شبیه طالقانی است، نه اپوزیسیونمان شبیه فروهر، نه نظریهپردازمان شبیه مطهری، نه مدیریتمان شبیه بهشتی. باختیم، چون روزها در کف خیابان و شبها در سقف مجازستان به جر و بحث با هم مشغولیم. آری! باختیم و بد هم باختیم و با این وضعیت قرمز حتی اگر برده بوده بودیم، باز باخته بودیم!
###