سلام بر مصطفی
*حسین قدیانی
در مکتب چمران، جوان حزباللهی باید به مهسا به چشم خواهرش نگاه کند و نوجوان بسیجی باید به مهرشاد به چشم برادرش نگاه کند. در مکتب چمران هرگز خبری از این دوقطبیهای شور نیست ... در مکتب چمران اتفاقا اگر هوادار جمهوری اسلامی هستی، بیشتر باید هوای مخالف را داشته باشی، نه آنکه مالهکشانه چشم بر ظلم علیه معترض ببندی.
پرسش: عاشق این عکس چمرانم. انگار دکتر از همان #آمریکا نگران #ایران بود اما الان قضیه فرق میکند. الان که چمران در آسمان است، برای نگاه به من و شما حتی به این دوربین هم نیاز ندارد. آن مصطفایی که من میشناسم، هیچ بعید نیست در بهشت هم با شیکترین کتشلوارها بگردد و یک وقتهایی کراوات بزند. خداوند در بهشت به تیپ آدمها گیر نمیدهد. خدا ذات چمران را دوست دارد؛ خواه حوالی حواریونش- امثال اصغر وصالی- چفیه دور گردنش باشد، خواه مسعود بهنود را خواسته باشد که بیا امشب خانهی من تا خود صبح مولانا بخوانیم. اعوان و انصار ژورنالیست بهنود برداشته بودند با فتوشاپ، لولهی تانک را جاساز کرده بودند در لنز عینک دکتر مصطفی که خشونتطلب بنامندش اما چمران حتی در اول انقلاب هم اهل اصلاحات بود. آری! هنوز دوم خرداد مد نشده بود که چمران دوم خردادی شده بود و عوض مرگ، حرف از زندگی میزد. بیچاره بهنود ترسیده بود که وزیر دفاع میخواهد چه بلایی سرش بیاورد: «رفتم طرفای غرب تهران، یکی از این شادمانها. خیابانها هنوز ناامن بود. به آدرس که رسیدم چمران را دیدم که فارغ ز غوغای جهان عبایی بر دوش انداخته و نشسته دم در و دارد مثنوی میخواند.» چمران بود دیگر! از یک طرف ذوب بود در ولایت (امام) خمینی و از طرف دیگر تا آخر عمر ارتباطش را با اعضای نهضت آزادی قطع نکرد. چه مینویسم که برای بازرگان و سحابی نامههای عاشقانه مینوشت. دگر بار نگاه کنید به عکس. والله چمران دارد ما را میبیند و از ما حسابی شاکی میشود اگر توهم بزنیم ذوب شدن در ولایت روحالله یعنی فقط عزادار واقعهی شاهچراغ باشیم و تنها برای آرمان دل بسوزانیم. در مکتب چمران، جوان حزباللهی باید به مهسا به چشم خواهرش نگاه کند و نوجوان بسیجی باید به مهرشاد به چشم برادرش نگاه کند. در مکتب چمران هرگز خبری از این دوقطبیهای شور نیست و از قضا عنصر انقلابی باید علمدار مخالفت با گشت منحوس ارشاد باشد و چهرهی سوپرانقلابی باید به نقد خطبههای خونی علمالهدی بنشیند. در مکتب چمران، تو آنقدر باید اهل مماشات باشی که آخرسر صدای وصالی دربیاید: «بیشتر میخورد نمایندهی بازرگان باشی تا خمینی!» در مکتب چمران اتفاقا اگر هوادار جمهوری اسلامی هستی، بیشتر باید هوای مخالف را داشته باشی، نه آنکه مالهکشانه چشم بر ظلم علیه معترض ببندی. هرزه نامیدن دختر معترض، حرکت در مکتب کیهان است و نترسیدن از نقد نمایندهی ولیفقیه در این مؤسسهی خسته، زندگی در مکتب چمران. چی از این بهتر که آدمی به جرم #چمرانیسم فحش بخورد؟ مگر خود چمران کم فحش خورد؟
###