مقصر کیست؟
مقصر کیست؟ واقعیت نشان میدهد که حکمرانان نباید صاحبان زبانها و قلمهای افراطی را پشتوانه حکمرانی خود بدانند. پشتوانه واقعی، مطمئن و زوال ناپذیر حکمرانی، تودههای مردم هستند. تنها راه بقاء حاکمیت، با مردم بودن است و برای رسیدن به این هدف باید افراطیون طرد شوند و میداندار اصلی خود مردم باشند که پشتوانه واقعی حاکمیت و حکمرانان هستند.
پرسش: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در وقایعی که منجر به ناآرامی در کشور میشوند، معمولاً همه دنبال مقصر میگردند و هرکسی در این باره نظری میدهد.
یک نظر اینست که دشمنان خارجی این وقایع را به وجود میآورند. نظر دیگر که در مقابل این نظر قرار دارد اینست که مردم حاضر در صحنههای ناآرامیها مقصرند.
در اینکه دشمنان خارجی پیوسته در حال تحریک برای ایجاد ناآرامی هستند تردیدی نیست. انتظاری غیر از این نیز از دشمن نمیتوان داشت. بسیار طبیعی است که هر دشمنی تلاش خود را برای ضربه زدن به عمل میآورد و هر کاری از دستش بربیاید انجام میدهد. وجود مردم را هم نمیشود انکار کرد. تا عدهای در صحنه نباشند ناآرامی به وجود نمیآید. بنابراین، هر دو عامل در این زمینه که از عناصر موجود در صحنه ناآرامی هستند و نقش هم دارند، صحیح هستند ولی هیچیک را نمیتوان مقصر دانست. مقصر کسانی هستند که زمینه را برای به نتیجه رسیدن شیطنتهای دشمنان فراهم ساختند و کاری کردند که عدهای احساس کنند برای به دست آوردن حقوق خود راهی غیر از ریختن به خیابانها ندارند.
با این توصیف از مقصر، روشن است که عملکرد حکمرانان عامل اصلی پدید آمدن ناآرامیهاست.
درباره عملکرد حکمرانان سخنان زیادی وجود دارد که نمیتوان تمام آنها را در یک مقاله آورد ولی لازم است در اینجا به یکی از مهمترین آنها اشارهای داشته باشیم.
معمولاً حکمرانان برای حفاظت از قدرت، به پشتوانههای زورمند احساس نیاز میکنند. زورمندان کسانی هستند که به جای عقل از جسم پرانرژی خود استفاده میکنند و هرجا لازم باشد زبان و قلم را به کار میگیرند و هرجا که احساس نیاز کنند از بازوان خود استفاده میکنند. زبان و بازو اگر جای عقل را بگیرند، اتفاقاتی در جامعه میافتد که از جنس مدیریت و حکمرانی معقول نیست.
در طول سالهای گذشته همواره زبان و قلم افراد پرگو و افراطی به بهانه دفاع از انقلاب، به هرکس و هر جمع و گروهی که خواستند تهمت زدند و در رمی و طرد بهترین و دلسوزترین نیروهای انقلاب و نظام کوتاهی نکردند. چه بودجهها که در اختیار صاحبان این قلمها و زبانها قرار داده شد تا به این و آن تهمت بزنند و آنها را بیگانهپرست، وابسته و عامل آمریکا و صهیونیسم معرفی کنند. این روش نامعقول را عدهای از این افراد حتی در روزها و هفتههای اخیر هم بکار گرفتند و سخنان نامربوط و سخیفی علیه مردمی که فارغ از اهداف اغتشاشگران برای مطرح کردن مطالبات قانونی خود به خیابانها رفتند به زبان آوردند که نه با شرع سازگاری دارد و نه با اخلاق.
برجام را که قرار بود در این دولت به فرجام برسد، همین افراطیون متوقف کردند. افایتیاف را همینها معطل نگهداشتند. کار به جائی رسیده که همین هفته گذشته یکی از اعضاء دور جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام با صراحت گفت اگر برجام و افایتیاف تصویب شوند مشکلات مردم حل خواهند شد و روشن است که اگر مردم در زندگی و معیشت خود مشکل نداشته باشند، سراغ اعتراض کردن نمیروند و حتی هرجا که لازم باشد برای حمایت از نظام به صحنه میآیند و در مقابل دشمن سینه سپر میکنند.
این واقعیت نشان میدهد که حکمرانان نباید صاحبان زبانها و قلمهای افراطی را پشتوانه حکمرانی خود بدانند. پشتوانه واقعی، مطمئن و زوال ناپذیر حکمرانی، تودههای مردم هستند. تنها راه بقاء حاکمیت، با مردم بودن است و برای رسیدن به این هدف باید افراطیون طرد شوند و میداندار اصلی خود مردم باشند که پشتوانه واقعی حاکمیت و حکمرانان هستند.
###