امید و نومیدی!
*احمد زیدآبادی
مراجعین اظهار محبت میکردند اما جملگی به قول خودشان انتظاری بیشتر از من داشتند. به شوخی از آنها میپرسیدم آیا انتظارشان این است که ترغیب به حضور در خیابان کنم و دستگیر شوم یا در خیابان حضور یابم و در آنجا بازداشت شوم؟ بلافاصله جواب میدادند؛ نه هیچکدام! میپرسیدم؛ پس منظورشان از انتظار بیشتر چیست؟ سری به علامت نمیدانم تکان میدادند.
پرسش: دیروز میدان پونک انگار به دژ نظامی تبدیل شده بود. حضور انبوه نیرو و خودروهای سیاهرنگ آنها در اطراف میدان مرا متعجب کرد. حتی ایستگاه تاکسیهای خطی تجریش و میدان ولیعصر را برای استراحتشان قرق کرده بودند. به ناچار مسیرم را تغییر دادم و به میدان ونک و از آنجا به میدان آرژانتین رفتم. به علت ترافیک سنگین خیابانها، مجبور شدم از میدان آرژانتین تا نزدیک کریمخان را پیاده گز کنم.
در بین راه افرادی که به سراغم آمدند تا در بارۀ اوضاع نظرم را جویا شوند، کم نبودند. فقط در جلو درِ ورودی دانشکدۀ اقتصاد علامه، از میان جمعِ دانشجویی که ناگهان از داخل دانشگاه وارد پیاده رو شد، حتی یک نفر مرا نشناخت.
مراجعین اظهار محبت میکردند اما جملگی به قول خودشان "انتظاری بیشتر" از من داشتند. به شوخی از آنها میپرسیدم آیا انتظارشان این است که ترغیب به حضور در خیابان کنم و دستگیر شوم یا در خیابان حضور یابم و در آنجا بازداشت شوم؟ بلافاصله جواب میدادند؛ نه هیچکدام! میپرسیدم؛ پس منظورشان از "انتظار بیشتر" چیست؟ سری به علامت "نمیدانم" تکان میدادند.
به آنها توضیح دادم که من در موضوع سیاست و تحول اجتماعی، اصول و مرام و تحلیل خاص خودم را دارم و طبق آنها عمل می کنم و معمولاً تسلیم فضای غالب نمیشوم. پس از رد و بدل شدن چند کلام در مورد اتفاقات جاری و آیندۀ محتمل آن، همراهی و همدلی نشان میشدند و با اندوهی عمیق از خستگی و نومیدی از شرایط موجود سخن میگفتند.
به آنها دلگرمی دادم که امیدِ حقیقی موجودی مرموز است! اغلب خود را پشت امور ناپسند پنهان میکند و به همین دلیل هم به راحتی به چشم نمیآید. جستجو و یافتنِ آن نیاز به حوصله و و خونسردی و فرارفتن از ظاهر اوضاع دارد. امید کاذب اما خودنماست. به قصد فریب خود را میآراید و دلبری میکند، اما خیلی سریع رنگ و رو میبازد و دلبران خویش را سرخورده و دلسرد و پشیمان میکند.
در پشت هر شرایطِ طاقتفرسایی امیدی حقیقی در حال جوانه زدن است و در روی هر موقعیتِ به ظاهر مناسبی، امیدی کاذب کمین کرده است.
بدبختانه دنیای ما بیش از حد پیچیده است و این هم تقصیر من نیست!
###