نگرانی از «کره شمالی شدن» ایران
حکومت در ایران بزرگترین نهاد این کشور و البته توسعهگریز است و از اقتصاد خودکفایی دفاع میکند و همین سیاست یکی از عوامل خشکیدگی ایران در دهههای اخیر است؛ این حکومت سیاست خارجی نامتوازن، آمریکا ستیز و پرهزینهای دارد و اخیرا علاقه دارد در نظام چند قطبی جهانی خود را در کنار روسیه قرار دهد؛ سیاست خارجی پرهزینه حکومت امکان تعامل اقتصاد ایران را با اقتصاد جهانی گرفته است و هم اکنون یکدهه هست ایران در مسیر فقیر شدن و مهاجرت نخبگان قرار دارد و فرایند توسعه در آن تعطیل شده است؛ این کشور بیش از چهار میلیون مهاجر تا حدودی موفق در کشورهای غربی با سرمایه بیش از دوهزار میلیارد دلار دارد.
پرسش: دکتر حمیدرضا جلائیپور، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نوشت: کشور ایران از حیث تاریخی، دینی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و موقعیت سوقالجیشی قابل مقایسه با کشور کره شمالی نیست. زیرا کشور کرهشمالی مصداقی از جوامع و دولتهای تمامیتگرای «خاص» در شرق آسیا است.
کره شمالی کشوری است: با یک حکومت تکحزبی و دیکتاتوری که بر اساس ایدئولوژی جوچه (یا خودکفایی) کیمایل-سونگ اداره میشود و دنبال قالبریزی جامعه است؛ این کشور در اتحاد کامل با بلوک شرق (چین و شوروی) و در انزوا از سایر کشورها است؛ مقرر است که آحاد جامعه در رهبر آن ذوب شوند و این جامعه به سه طبقه وفاداران، مرددان و دشمنان تقسیم شده است؛ جامعه دارای اقتصادی ناتوان و یک سوم جمعیت آن با سوتغذیه روبرو است ولی این کشور با کمک چین دارای برنامههای وسیع موشکی و سلاحهای هستهای است و دائم در حال آمادگی برای رویارویی با دشمن امپریالیستی است.
روشن است دولت و کشور ایران مانند کرهشمالی نیست. ایران کشوری قدیمی و پهناور در فلات ایران است و ۳برابر کره شمالی جمعیت دارد؛ حکومت آن دموکراتیک نیست ولی حکومتی تکحزبی و دیکتاتوری هم نیست، نوعی حکومت اقتدارگرای انتخاباتی، حجیم و ناکارامد است؛ هیچ ایدئولوژیی (اعم از اسلامسیاسی، لیبرالیسم، ناسیونالیسم، سوسیالیسم و فمینیسم) در این کشور هژمون نیست و دستبرتر را ندارد؛ بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه متکثر است؛ جامعه در تاریخ معاصرش یک جامعه جنبشی و مطالباتی بوده است و با هر ساز حکومت همراهی نمیکند؛ حکومت در ایران بزرگترین نهاد این کشور و البته توسعهگریز است و از اقتصاد خودکفایی دفاع میکند و همین سیاست یکی از عوامل خشکیدگی ایران در دهههای اخیر است؛ این حکومت سیاست خارجی نامتوازن، آمریکا ستیز و پرهزینهای دارد و اخیرا علاقه دارد در نظام چند قطبی جهانی خود را در کنار روسیه قرار دهد؛ سیاست خارجی پرهزینه حکومت امکان تعامل اقتصاد ایران را با اقتصاد جهانی گرفته است و هم اکنون یکدهه هست ایران در مسیر فقیر شدن و مهاجرت نخبگان قرار دارد و فرایند توسعه در آن تعطیل شده است؛ این کشور بیش از چهار میلیون مهاجر تا حدودی موفق در کشورهای غربی با سرمایه بیش از دوهزار میلیارد دلار دارد.
اگر دو کشور کره شمالی و ایران متفاوتند پس منظور از نگرانی از کره شمالی شدن ایران چیست؟ با توجه به دو توضیح فوق اگر کسی بگوید من نگران کرهشمالی شدن ایران هستم به او پاسخ خواهند داد چنین رخدادی اتفاق نمیافتد و بافت کشور ایران به چنین تحولی اجازه نمیدهد. اما نگرانی این است که نیرویی در ایران هست که سعی دارد با امکانات حکومت، ایران را با مدلی خاص که بیشباهت با مدل مهندسی در کرهشمالی نیست، مدیریت کند. دو توضیح زیر این نگرانی را نشان میدهد.
تلاش برای انجام «انقلاب از بالا» بوسیله «دولت یکدست»
نیروی انقلابی-جنگی که دنبال قالبریزی جامعه بر اساس تفسیری شاذ از اسلام (اسلام سیاسی) باشد در چهار دهه گذشته در ایران حضور داشته و چیز جدیدی نیست. همین نیرو ربع قرن در برابر نتایج انتخابات و اصلاحات در جامعه ایستاد. ابزار این نیرو روزی «گروههای خودجوش» حزباللهی در دو دهه اول انقلاب بود، بعد در دوره اصلاحات به «دولت پنهان» تبدیل شد و در دوره اعتدال به «دولت موازی» و اینک در دوره رئیسی به دولت «یکدست» ارتقا یافتهاست. ایران کره شمالی نیست و کره شمالی نمیشود ولی به نظر میرسد این نیروی انقلابی دنبال قالبریزی جامعه و اعمال یک «انقلاب از بالا» هست. مولفههای زیر نشاندهنده حضور این گرایش در دولت یکدست هست.
مولفههای این قالبریزی اینها است:۱)پیگیری طرح تحول علوم اجتماعی دینی از طریق شورای انقلاب فرهنگی در دانشگاههای کشور و تخطئه علوم انسانی و اجتماعی بشری که کل بشریت در تولید آن نقش داشته و دارد. ۲)اخیرا متوجه شدند که کار مذکور در دانشگاهها خوب پیش نمیرود لذا این قالبریزی را باید ریشهایتر از مدارس آموزش و پرورش پیگیری کنند. انتهای این طرح استخدام هزاران طلبه وفادار به بلوک قدرت سیاسی در مدارس کشور شده است.۳)قالبریزی مرامی و عقیدتی همه تولیدات هنری (از سینما، تاتر، گالری، رمان، داستاننویسی،و ...) که وزیر ارشاد کنونی به صورت چکشی دنبالکننده آن است و اخیرا و صریحا برای هنرمندان شاخشانه میکشند.
۴)قالبریزی عرصه تولیدات رسانهای نیروهای جامعه مدنی از سوی سازمان صدا و سیما، یا صداوسیمایی که وقیخانه به خود جرئت داد جلوی محبوبترین برنامه مردمی صداوسیما را (یا برنامه ۹۰) را بگیرد و به علاقه بیش از بیست میلیون شهروند ایرانی پشت کند.۵)قالبریزی عرصه زندگی روزمره و سبک زندگی مردم است که مهمترین پروژهاش حجاب اجباری و کارهای «تهدید آمیز» سازمان امر معروف هست.
###