تغییر کانونهای بحران خودکشی؛
اقدام بهخودکشی در متأهلان بالاتر از مجردان
نکته دیگری که از سوی این روانپزشک مطرح شد، تغییر کلیشه کانون بحرانی خودکشی در غرب کشور است: «آمار خودکشی در بعضی از شهرهای غربی کشور رو به کاهش است. میزان خودکشی در استان ایلام نزدیک به 20در 100هزار نفر در 10سال گذشته بود، اما حالا به 10مرگ رسیده است. قبلا میزان خودکشی در این استان 6برابر تهران بود که حالا به دوبرابر رسیده است.
پرسش: هر سال نزدیک به 5 هزار مورد خودکشی در کشور ثبت میشود، بررسیها نشان میدهد، سالانه بین 8 تا 10 درصد به میزان خودکشیها اضافه میشود.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت، میزان خودکشی در کشور، از 6.6 در 10 هزار نفر در سال 98، به 7.2 درصد در 100 هزار نفر در سال 99 رسید. حالا در میان این آمارها، پژوهشگران اعلام میکنند، کانونهای بحران خودکشی تغییر کرده است. آمار خودکشی در استانهایی که همیشه در رتبه بالایی قرار داشتند کاهش یافته و به سمت شهری مثل تهران رفته است.
اینها بخشی از موضوعاتی است که روز گذشته همزمان با روز جهانی پیشگیری از خودکشی در نشست انجمنهای علمی سلامت روان با رسانهها، مطرح شد. در همین نشست، امیرحسین جلالی، رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، به آمارهای خودکشی در کشور اشاره کرد و گفت: «در 10سال گذشته، آمار مرگ بر اثر خودکشی در ایران، با یک شیب ملایم در حال افزایش است. مرگ بر اثر خودکشی بهصورت تعداد مرگ در 100هزار نفر گزارش میشود. در ایران این عدد 4 تا 4.2 بود که حالا به 7نزدیک شده است.
البته یکی از دلایل بالا رفتن آمار، بهبود نظام ثبت آمار و دسترسی به اطلاعات دقیق است.» او با اعلام اینکه، خودکشی یکی از مسائل اساسی سلامت روان است و باید بهعنوان یکی از موضوعات جدی در ایران مورد توجه قرار گیرد، ادامه داد: «سالانه نزدیک به 5هزار مورد خودکشی در کشور ثبت میشود. شاید بگویند این عدد از میزان تصادفات یا مرگ بر اثر بیماری کمتر است، اما باید توجه داشت مرگ بر اثر خودکشی، بسیار نافذ و تأثیرگذار است.
از سوی دیگر در ایران بیشتر قربانیان خودکشی افراد 18تا 40سالهاند. از سوی دیگر، مرگ بر اثر خودکشی تنها یک نفر یا خانواده را تحتتأثیر قرار نمیدهد، بلکه مطالعات نشان میدهد هر مرگ بر اثر خودکشی میتواند روی 135نفر تأثیر بگذارد. همچنین سوگ خودکشی هم تقریبا از بین نمیرود و برای مدت طولانی در میان نزدیکان فرد باقی میماند و شانس خودکشی را در افراد دیگر، بهویژه اعضای نزدیک به فرد افزایش میدهد.» بهگفته جلالی، نمیتوان خودکشی را با عدد سنجید؛ خودکشی را باید با باری که ایجاد میکند سنجید؛ به همین دلیل است که موضوع و وضعیت خودکشی در جهان مهم است و تمام نهادهای بینالمللی و محیطهای دانشگاهی و نهادهای اجتماعی و... بر پیشگیری از آن تأکید جدی دارند.
براساس اعلام او، در ایران مسئله خودکشی حول محور زنان و جوانان میچرخد؛ یعنی 2رکن مهم در سلامت و نشاط جامعه. اگر روی این گروهها و کانونهای خودکشی تمرکز صورت بگیرد، وضعیت بهتر میشود: «گاهی یک پیگیری تلفنی هم میتواند مانع خودکشی شود. بهطور کلی کاهش انسجام اجتماعی، پایین رفتن میزان تعلق افراد به خانواده، محله و گروههای اجتماعی و... میتواند منجر بهخودکشی شود.»
شیب ملایم افزایش خودکشی در برخی استانها
نکته دیگری که از سوی این روانپزشک مطرح شد، تغییر کلیشه کانون بحرانی خودکشی در غرب کشور است: «آمار خودکشی در بعضی از شهرهای غربی کشور رو به کاهش است. میزان خودکشی در استان ایلام نزدیک به 20در 100هزار نفر در 10سال گذشته بود، اما حالا به 10مرگ رسیده است. قبلا میزان خودکشی در این استان 6برابر تهران بود که حالا به دوبرابر رسیده است.
برخی، این تغییر آماری را با کاهش میزان خودکشی در این استان مرتبط میدانند؛ درحالیکه طی 10سال گذشته، آمار بسیار بالای مهاجرت بهویژه از استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و حتی کردستان به تهران باعث شده تا بستر خودکشی در مناطق خودکشیخیز، تغییر جمعیت دهد و به شهر و استانی مانند تهران بیاید.
به هر حال تهران همواره بهعنوان شهری برخوردار و دارای امکانات درنظر گرفته میشود. آمار بالای انواع آسیبهای اجتماعی بهویژه خودکشی و رشد انواع خشونتآمیز آن، نشان میدهد که تهران استان بسیار پرمسئلهای است.» او به شیب ملایم افزایش موارد خودکشی در بعضی از استانها اشاره کرد که منجر به گسترش کانونهای خودکشی شده است: «خودکشی در استانهای بوشهر و هرمزگان در سالهای گذشته رو به افزایش است و این مسئله اهمیت توجه به یک مسئله فراگیر ملی را به کانونهای بالقوه و بالفعل کشور علاوه بر مناطق غربی، بالا میبرد.»
نکته بعدی، تأثیر عوامل اجتماعی بهویژه اقلیمی بر مسئله خودکشی است که جلالی درباره آن توضیح داد: «مسئله خودکشی عمیقا تحتتأثیر عواملی مثل فقر، بیکاری، تبعیض، خشکسالی و عوارض آن، یعنی جابهجاییهای جمعیتی است که بهدنبال تغییرات اقلیمی صورت میگیرد. البته نباید تصور کرد که تنها فقر میتواند منجر بهخودکشی شود، فقر در کنار سایر عوامل و در شرایط ویژه، در خودکشی مؤثر است.» این روانپزشک در ادامه صحبتهایش راهکارهایی را برای کاهش خودکشی ارائه داد: «خودکشی، پیشگیریپذیر است.
پژوهش ملی ما هم نشان داده که در برخی از مناطق که آمار خودکشی در آنجا بالاست، با مداخلات، آمارها کاسته شده است؛ مثل شهر ارومیه. در برخی از شهرهای غربی کشور هم که مداخلات و همکاریهایی بین دستگاههای دولتی و غیردولتی در حال انجام است، کاهش خودکشی در آن مناطق دیده میشود. باید توجه کرد که خودکشی مسئله جامعه است و باید داوطلبان و خیران هم در این زمینه فعالیت کنند.»
افزایش سالانه 8تا 10درصد موارد خودکشی در کشور
مرجان فتحی، عضو هیأتمدیره جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی، سخنران دیگر این نشست بود. او در ابتدا آماری از میزان خودکشی در جهان و ایران ارائه داد: «84درصد جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که درآمد پایینی دارند و 80درصد خودکشیها در این کشورها اتفاق میافتد. 52درصد از خودکشیها در افراد زیر 45سال رخ میدهد. از سوی دیگر، 90درصد نوجوانان در کشورهایی با درآمد پایین زندگی میکنند و 90درصد خودکشی در این گروه سنی هم مربوط به این کشورهاست.
زمانی که این آمارها را کنار هم قرار میدهیم، مشخص میشود که آمار اقدام بهخودکشی در جهان بیشتر از 20برابر آمار فوت است.» او روند خودکشی در جهان و ایران را مورد مقایسه قرار داد و گفت: «بین سالهای 2010تا 2016، یعنی طی 6سال، خودکشی در جهان 9درصد کاهش یافت. در آمریکا اما میزان آن 6درصد بالا رفت. در ایران از سال 84، سالانه 8تا 10درصد به میزان خودکشی افزوده شده است.
میزان خودکشی در کشور براساس آمارهای وزارت بهداشت، از 6.6 درصد در 10هزار نفر در سال 98، به 7.2درصد در 100هزار نفر در سال 99رسید. این اعداد از آن نظر عجیب است که از سال 88، برنامه پیشگیری از خودکشی اجرا میشود و برنامه آن هم براساس استانداردهای خوبی طراحی شده است.»
اقدام بهخودکشی در متأهلان بالاتر از مجردان
او در ادامه به عوامل خطر اقدام بهخودکشی اشاره کرد: «پیشگیری از خودکشی امکانپذیر نیست؛ مگر اینکه بدانیم چه عواملی میتواند بروز و شیوع خودکشی را افزایش دهد. بررسیها نشان میدهد در ایران 63.2درصد موارد اقدام بهخودکشی از سوی زنان و 36.5درصد هم از سوی مردان بوده است. گروه سنی بهترتیب، 25تا 34سال، 16تا 24سال، زیر 18سال، 35تا 44سال، 45تا 54سال و بالای 65سال بوده است.
از نظر وضعیت تاهل هم، معمولا در جهان به این شکل است که افراد مجرد بیش از متاهلان خودکشی میکنند. در ایران آمار خودکشی در متاهلان بالاتر از مجردان است. کسانی هم که همسر از دست دادهاند یا طلاق گرفتهاند درصد کمی از خودکشی را بهخود اختصاص میدهند. از نظر تحصیلات هم اغلب افراد دیپلم یا زیردیپلم بودند، محل سکونتشان در شهرها بوده است، از نظر اشتغال در دنیا، افراد بیکار درصد بیشتری از خودکشیها را بهخود اختصاص میدهند و بعد از آنها افراد با شغل آزاد و سپس زنان خانهدار.
شایعترین روش هم مسمومیت با دارو بوده است.» فتحی به وضعیت افرادی که خودکشیشان منجر به مرگ شده هم اشاره کرد: «مردان 2.3برابر بیشتر از زنان در خودکشی، جانشان را از دست دادهاند. در این گروه، اغلب افراد بهترتیب در گروه سنی، 30تا 39سال، 18تا 24سال، 40تا 49سال، 25تا 29سال، 50تا 59سال، بالای 60سال و زیر 18سال بودند. تحصیلاتشان، راهنمایی، دیپلم، ابتدایی، بالای دیپلم، دبیرستان و بیسواد و شغل آنها بهترتیب، آزاد، خانهدار، بیکار و دانشآموز بوده و شایعترین روش هم حلقآویزی ثبت شده است.»
براساس اعلام او، عوامل زیستی، جنسیت، عوامل محیطی، خشونت، سوءرفتار، جنگ و ناامنی اقتصادی، نداشتن ثبات در جامعه، دسترسی به ابزار خودکشی، سابقه خودکشی در خانواده یا دوستان و نحوه انعکاس اخبار خودکشی در رسانهها بهعنوان عوامل محیطی شناخته میشود که جامعه را در معرض خودکشی قرار میدهد.
در مقابل در جامعهای که حمایتهای اجتماعی و روابط اجتماعی در آن بالاست، میتوان از جمعیت در برابر خودکشی محافظت کرد: «هر اقدام بهخودکشی میتواند تا 8برابر احتمال تکرار مجدد و فوت ناشی از خودکشی را افزایش دهد؛ بنابراین پیشگیری از بروز هر خودکشی، یک اقدام اثربخش و ارزشمند است.»
او به نقش شرایط اجتماعی در افزایش روند خودکشی در جوامع اشاره کرد و گفت: «تا زمانی که دریافت خدمات روانپزشکی و صحبت کردن درباره آن، بهعنوان انگ شناخته میشود و سعی شود از این بحثها اجتناب کرد، نمیتوان برنامههای پیشگیری را به شکل سودمندانهای اجرا کرد. باید اطلاعات افراد را نسبت به خدمات درمانی روان، بالا برود. پژوهشی که در 2استان انجام شد نشان میداد که استفاده از خطوط 123و اورژانس اجتماعی در میان افرادی که اقدام بهخودکشی کرده بودند، بسیار کم بود.» بهگفته او، کاهش دسترسی به مشروبات الکلی، ایمنسازی شهرها، محدودیت دسترسی به سلاحهای گرم و داروهای خطرناک، کنترل توزیع سموم کشاورزی و... میتواند منجر به کاهش وقوع خودکشی شود.
خدمات سلامت روان به دانشجویان کم است
مریم معصومی، دبیر کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، در این نشست درباره وضعیت خودکشی در محیطهای دانشگاهی صحبت کرد. براساس اعلام او، نرخ جهانی خودکشی ثبت شده در محیطهای دانشگاهی، 7.5در 100هزار نفر است که پس از تصادفات، دومین علت مرگ دانشجویان به شمار میرود.
او درباره شرایطی که منجر به وقوع خودکشی در این گروه میشود، گفت:« برخی از دانشجویان، مهاجرند و در شهر یا کشور دیگری به تنهایی زندگی میکنند، برخی از آنها طول تحصیلشان نسبت به سایر هم دورهایهایشان بیشتر میشود، این عوامل در کنار سایر مسائل، میتواند زمینه اقدام بهخودکشی را در افراد ایجاد کند، به همین دلیل است که یک واحد درسی به نام مهارتهای زندگی به واحدهای درسی دانشجویان اضافه شد.»
بهگفته او، باید در محیطهای دانشگاهی، محیطهای همدلانهای برای دانشجویان فراهم شود، باید میزان فرسودگی در میان دانشجویان بهویژه رزیدنتها کاهش پیدا کند، ساعت کاریشان تعدیل شود، پرداختیهای آنها بالا برود و یک دورهمیهای دوستانه برایشان فراهم شود.
معصومی، با اشاره به اهمیت دسترسی به خدمات سلامت روان برای این گروهها، گفت:« باید با گروههای در معرض خطر خودکشی، ملاقات با روانپزشکان را در دستور کار قرار داد، اما خدمات سلامت روان که برای دانشجویان فراهم میشود بسیار کمتر از چیزی است که باید ارائه شود.»
پوشش خبر خودکشی باید محدود باشد
نسرین دودانگی، روانپزشک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیأت مدیره انجمن علمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان، دیگر سخنران بود. او درباره ویژگی خودکشی در نوجوانان توضیح داد و گفت:« دوره نوجوانی یک دوره گذر از کودکی به بزرگسالی است، در این دوره هیجان غالب است و افراد براساس عقل و منطق تصمیم نمیگیرند و ممکن است رفتارهای پرخطر از خود نشان دهند که بسیار شایع است.
این مسئله تا اندازهای ریسک رفتاری مانند خودکشی را در این گروه سنی بالا میبرد. بسیاری از این خودکشیها بهصورت تکانشی است، یعنی فرد بدون برنامه قبلی و در شرایط بحران اقدام به این کار میکند. زمانی که احساس ناامیدی و استیصال میکند و در شرایط سخت عاطفی قرار میگیرد، نخستین چیزی که به ذهنش میرسد، پایان دادن به زندگی است، به همین دلیل است که دسترسی به ابزارهای کشنده، باید بسیار کم شود و با دیدن نشانهها، مراقبتهای لازم از این افراد صورت گیرد.»
او به مسری بودن خودکشی در این گروه سنی اشاره کرد و گفت:« نوجوانان بسیار از همدیگر تأثیر میگیرند بنابراین زمانیکه یکی از همسن و سالانشان در معرض این اتفاق قرار میگیرد، میتوان شانس خودکشی در آنها را هم بالا ببرد.» این روانپزشک کودک و نوجوان، توجه به نشانههای اولیه را بسیار مهم دانست:« وقتی نوجوانی بهطور مداوم از ناامیدی و مرگ صحبت میکند، گوشهگیر است و وارد حلقه دوستان نمیشود، مهارتهایش کم است و از دیگران هم کمک نمیگیرد، میتواند هشدارهای اولیه را با همین رفتارها به خانوادهاش بدهد.
در کنار همه اینها باید توجه داشت که برخی از نوجوانان فانتزیهایی درباره مرگ و بعد از آن دارند. تصور میکنند با این اقدام، معروف میشوند یا ازکسانی که به آنها بدی کردهاند، انتقام میگیرند، این رویاپردازیها میتواند به آنها انگیزه برای پایان دادن به زندگیشان بدهد. بنابراین در این شرایط باید رسانهها بسیار با احتیاط اخبار مربوط بهخودکشی را منتشر کنند.» او به چند نکتهای که باید از سوی رسانهها مورد توجه قرار گیرد اشاره کرد:« پوشش خبری درباره خودکشی باید محدود باشد، نباید آن را به یک عامل مثل نداشتن تبلت یا... مرتبط دانست.
نباید به اسم فرد یا سن و روش خودکشیاش اشاره کرد. خبر تیتر اصلی نباشد، عکس و جزئیاتی از آن منتشر نشود و خودکشی بهعنوان یک اقدام دراماتیک یا هیجانانگیز منعکس نشود و حس قهرمانانه را القا نکند.» بهگفته او، رسانه تنها خبرنگاران نیستند، هر فردی که در فضای مجازی مطلبی منتشر میکند، میتواند مانند یک رسانه عمل کند، بنابراین در انتشار مطالب باید دقت کرد.
###