گزارش کامل مراسمی با بی نظمی عجیب و آبروریزی برای ایران؛
ماچ آبدار ایرانی بر گونه کاپ جام جهانی
اینجا بود که دیگر طاق نماینده زن فیفا سر شد و با عصبانیت روی صحنه رفت. او جعبه مشکلی کوچکی که مخصوص حمل جام بود را روی سن زمین گذاشت و در حالی که هنوز عدهای سودای عکس یادگاری گرفتن با کاپ را داشتند آن را از محفظه شیشهای بیرون آورد، داخل جعبه گذاشت و به سرعت و با عصبانیت و البته نگرانی از اینکه جام آسیبی نبیند، سن را ترک کرد تا حاضران بمانند و یک استند و یک شیشه تو خالی!
پرسش: تمام آن چیزی که در مراسم رونمایی از کاپ جام جهانی رخ داد نمونه کوچکی از اتفاقات مدیریتی این روزها و سالهای اخیر کشور بود.
به گزارش "ورزش سه"، آنچه در نامه دعوت فدراسیون فوتبال از رسانههای گروهی استنباط میشد و سختگیریهایی که برای صدور مجوز حضور در مراسم در نظر گرفته شده بود، تصور یک مراسم شکیل و منظم را به ذهن میآورد و اگرچه در بدو ورود نیز مقدمات کار چنین تصوری را تقویت کردند، ولی در ادامه ذهنیت و فرهنگ این روزهای ایران رفته رفته صحنهگردانی این مراسم جهانی را به سمت و سوی خود برد.
وقتی به ورودی سالن همایشهای برج میرسیدیم اولین چیزهایی که توجهمان را جلب کرد حضور عدهای هوادار در دو گوشه خیابان برای دیدن چهرههای فوتبالی محبوبشان بود و البته نیروهای ویژهای که بخشی از خیابان را برای ورود میهمانان بسته بودند؛ میهمانانی که البته به دلیل انصراف برخی ستارههای جهانی فوتبال به حضور ایرانیهای شاخص و مربیان پرتغالی و کروات شاغل در ایران محدود شده بود. درست راس ساعت 2 بود که سه ماشین سواری مشکی رنگ با اسکورت چند ماشین پلیس مسیر ویژهای که در نظر گرفته شده بود را طی کردند و وارد قسمت پارکینگ میهمانان ویژه شدند؛ بله نمایندگان فیفا با کاپ قهرمانی جام جهانی از راه رسیده بودند و به زودی مراسم رونمایی از این کاپ برای اولین مرتبه در ایران آغاز میشد.
خیلی زود خودمان را به سالن اصلی برگزاری همایش رساندیم؛ میهمانهای ویژه تقریبا همگی از راه رسیده بودند. احمدرضا عابدزاده، خداداد عزیزی، ساپینتو، مورایس و ... از چهرههای ویژه بودند و آخرین میهمان سرشناس این مراسم هم وحید امیری بود که با هدایت یکی از مسئولان برگزاری مراسم خودش را به صندلی مخصوصی که برایش در نظر گرفته شده بود رساند. چمران رئیس شورای شهر و زاکانی شهردار تهران هم رسیدند تا در کنار پولادگر معاون ورزش قهرمانی کشور بنشینند و با رفتن جواد خیابانی پشت تریبون مراسم آغاز شود.
انرژی مهارنشدنی و شوری که در گزارش مسابقات فوتبال هم گاها از جواد خیابانی مشاهده میکنیم، از شروع صحبتهایش فوران میکرد. اما امان از روی که آن مسابقه هیجانانگیز نباشد و آن وقت تضاد این دوگانگی تصویری و شنیداری کار را برای مخاطبان بسیار سخت میکند. این دوگانگی را میتوان تقریبا به اتفاقاتی که در مراسم رونمایی از جام جهانی در برج میلاد رخ داد، تشبیه کرد؛ جایی که همه آرام بودند ولی کلمات خیابانی با فن بیان عالی یکی یکی کنار هم مینشستند تا فضا را احساسی و هیجانانگیز کنند.
جواد خیابانی که معمولا با گزارش جداییاش در دیدار ایران و استرالیا و گل خداداد عزیزی به بوسنیچ به یاد آورده میشود، مراسم را با ذکر کردن نام قهرمان جامهای جهانی 1974 تا 2018 آغاز کرد تا مخاطبان را در جریان ارزش جامی که زیر یک پارچه ترمه مخصوص پنهان شده بود، قرار بدهد. او سپس با معرفی سه نماینده فیفا و خوشامدگویی به آنها مراسم رونمایی را پیش برد و سپس به سراغ معرفی میهمانان ویژه حاضر در مراسم رفت.
احمدرضا عابدزاده، حمید استیلی، محمد فنایی ، علیرضا فغانی، حسین فرکی
خداداد عزیزی، حسن روشن، نصرالله عبداللهی، حمید درخشان، ابراهیم قاسمپور، نصرالله عبداللهی، ساپینتو، مورایس، وحید امیری، مرتضی پورعلیگنجی و ... چهرههایی بودند که در خلال سخنرانیهای نمادین مهدی زاکانی، پولادگر و مهدی تاج نامشان توسط مجری ذکر شد و بلافاصله وقتی آنها برای تشکر از جا بلند میشدند و صفحه بزرگ نمایش آنها را به تصویر میکشید، خاطرهای از آنها نیز با همان ادبیات خاص خیابانی همراه میشد. شور زیادی در کلام گرداننده صحنه احساس میشد که این را میشد در همان دقایق ابتدایی مراسم که پس از ذکر قهرمانهای جامهای جهانی سالهای گذشته آرزو کرد جام جهانی 2022 قطر به ایران برسد، با تمام وجود و با حسهای مختلف لمس کرد.
پخش چند ویدئو از نمایشهای ایران در جامهای جهانی و همینطور نماهنگ تهیه شده برای جام جهانی 2022 به همراه اجرای زنده قطعهای از روزبه نعمتاللهی درباره ایران بخشهای دیگری از این مراسم بودند که البته نه جذابیت آنچنانیای برای حاضران داشت و نه پیوستگی خاصی میان آنها دیده میشد!
اما درست از لحظه رونمایی رفته رفته مراسم به سمت بینظمی افراطی پیش رفت. سرانجام پس از حدود یک ساعت که سپری شده بود، جواد خیابانی برای رونمایی از کاپی که همچنان زیر پارچه ترمه زیبایی پنهان مانده بود، از احمدرضا عابدزاده و شهردار تهران به همراه نماینده فیفا دعوت کرد که بالا بیایند و چند دقیقه بعد از حضور این افراد بود که عابدزاده کمی دیرتر از شمارش معکوس مجری برنامه در حالی که برای برداشتن پرده مردد بود بالاخره آن ترمه را با همراهی چمران رئیس شورای شهر تهران کنار زد، تا صدای شاترهای عکاسان پرشمار حاضر در سالن فضا را پر کند.
خیابانی که تا پیش از این نیز با کلماتی سرشار از احساس عشق خود را به حاضران در مراسم به طرق مختلف بیان کرده بود و از مترجمان میخواست که به میهمانان خارجی از بزرگی فوتبال ایران و چهره های حاضر در مراسم بگویند، از اینجا بود که دعوت از نامهایی که بخشی از آنها در بالا ذکر شده را آغاز کرد؛ دعوتهایی که البته هر چه جلوتر رفتیم احساسی و ترسناکتر مینمود.
چند دقیقهای که چهرههای ویژهتر نظیر اسکوچیچ، ساپینتو، مورایس و... برای عکس گرفتن با جام جهانی بالا میرفتند کمی شرایط بهتر بود ولی رفته رفته اوضاع غیرقابل کنترلتر شد...
در ادامه به بازیکنان حاضر در چهار جام جهانی 1978، 1998، 2006 و 2014 و 2018 رسیدیم که در سالن همایشهای برج میلاد بودند و از آنها با مرور خاطراتی که در فوتبال ایران رقم زده اند دعوت شد تا برای عکس گرفتن بالا بروند. خیابانی هم طی این مدت به طور مکرر اعلام میکرد که وقت هست و همه حاضران با جام جهانی عکس یادگاری خواهند گرفت؛ بگذریم از اینکه از ساعت 14 که زمان رسمی آغاز مراسم بود سختگیریها هم کمتر شده بود و حتی عدهای از همان هواداران جلوی پارکینگ را هم میشد روی صندلیهای ردیف بالاتر دید که از سد محکم بادیگاردهای بلند قامت و قوی هیکل با کت و شلورهای مشکیشان که آنها را از بقیه متمایز میکرد، عبور کرده بودند.
دیگر مراسم رونمایی از کنترل خارج شده بود و برای ما (جامعه خبرنگاران و عکاسان) که باید گزارش این مراسم را برای رسانههایمان در اسرع وقت مخابره میکردیم شرایط بسیار سخت شده بود؛ خبرنگاران و عکاسانی که با وجود فضای زیاد و صندلیهای خالی پرشماری که در سالن های همایش های برج میلاد وجود داشت در ابتدای مراسم به طبقه دوم هدایت شدند و پس از نیم ساعت در عین بینظمی بار دیگر برای اینکه بتوانند با کیفیت بهتری کار کنند، به طبقه اول بازگردانده شدند؛ رفت و برگشتی که کسی دلیلش را نفهمید و در پایان هم جایگاه ویژهای برای آنها و انجام کارشان در نظر نگرفته بودند.
حالا میشد حداقل 40،50 نفر را روی سن دید؛ بالاخره اعتراض نماینده فیفا بلند شد و تذکرش را چندین مرتبه به جواد خیابانی رساند تا با رعایت پروتکلهای بهداشتی و حضور 6 نفر روی سن مراسم را پیگیری کند. تلاش مجری برنامه اما دیگر ثمری نداشت. خیابانی مدام پشت تریبونی که دیگر کسی به آن توجه نداشت از ناراحتی نمایندگان فیفا میگفت و روی سن هم آدمهایی دیده میشدند که بدون توجه به درخواستهای مکرر او حتی یک قدم هم از جایشان تکان نمیخوردند؛ انگار نه انگار که اصلا حس شنوایی داشته باشند. کار به جایی رسیده بودند که برخی از حاضران و دوستان چهرههای سرشناس نیز خودشان را به نزدیک جام رسانده بودند و وقتی فضایی برای قرار گرفتن کنار آن پیدا نمیکردند به عکس سلفی قانع شده بودند.
در همین لحظات سختترین کار را خبرنگاران داشتند که باید قبل از خروج چهرههای ویژه مثل تاج، عابدزاده، عزیزی، ساپینتو، مورایس، اسکوچیچ و ... با آنها درباره مراسم و همینطور سایر مسائل روز فوتبال گفتگو میکردند و بخشی از فضای پایین سن مقابل صندلیهای ردیف اول هم با حضور آنها و مصاحبههای یکی دو دقیقهای، فضا را آشفتهتر و غیرقابل کنترلتر هم کرده بود. همه چیز به هم ریخته بود و نشان از یک بی نظمی کامل.
اینجا بود که دیگر طاق نماینده زن فیفا سر شد و با عصبانیت روی صحنه رفت. او جعبه مشکلی کوچکی که مخصوص حمل جام بود را روی سن زمین گذاشت و در حالی که هنوز عدهای سودای عکس یادگاری گرفتن با کاپ را داشتند آن را از محفظه شیشهای بیرون آورد، داخل جعبه گذاشت و به سرعت و با عصبانیت و البته نگرانی از اینکه جام آسیبی نبیند، سن را ترک کرد تا حاضران بمانند و یک استند و یک شیشه تو خالی!
چراغهای صفحه نمایش بزرگ سالن خاموش شد و مراسم رسما تمام شده بود، اما هنوز مجری مراسم که دیگر کسی به او صحبتهای او اعتنایی نداشت، مدام خواهش میکرد که نظم را رعایت کنید تا سن خالی شود. او سپس از احسان محمدی مسئول بخش فرهنگی فدارسیون خواست که برای ثانیههایی صحبت کند. محمدی در سخنرانی کوتاهش برای حاضرانی که شاید فقط چند نفرشان حرفهایش را شنیدند از آنها برای برهم زدن نظم و بردن آبروی ایران تشکر ویژه کرد و دوباره تریبون را برای خداحافظی در شرایطی عجیب و خردکننده به خیابانی داد.
از روز گذشته ساعت 16:30 دقیقه که مراسم رونمایی از جام جهانی در ایران برخلاف سایر کشورهای دنیا به شکلی عجیب و با عصبانیت نماینده فیفا تمام شد تا راهی ماجراجویی بعدیاش در سنگال شود، در شبکههای مجازی شاهد واکنشهای بسیار زیادی به این موضوع بودهایم و بسیاری شور و احساس بیش از حد خیابانی که به مخاطبان القا شده را دلیل اصلی این بی نظمی عنوان میکنند. برای اثبات این ادعا هم چه سندی بهتر از صحبتهای چند دقیقهای این مجری با خبرنگارانی که محاصرهاش کرده بودند و او را مقصر شرایط ایجاد شده میدانستند. پس خیابانی هم با همان روحیه متواضعانهای که از او در ذهن داریم با پذیرفتن تقصیر و گفتن این جمله که " اصلا مقصر اصلی من هستم و خاک عالم توی سر من" سعی کرد از صورت مسئله را پاک کند. او البته به کلید واژههایی نظیر معجزه فوتبال و عشق ایرانی نیز برای توجیه بینظمیها اشاره کرد و ضمن عذرخواهی از مسئولان فیفا از آنها خواست تا شرایط ایجاد شده را به پای عشق و و شور ایرانی بنویسند.
نماینده فیفا در حال مهر و موم کردن کاپ قهرمانی جهان.
با این حال اما اگر با نگاهی کلیتر به ماجراهای روز گذشته برج میلاد و عصبانیت نمایندگان فیفا که بازتابی جهانی داشته، بپردازیم به هیچ عنوان در این بی نظمی آشکار نمیتوان رفتار یک مجری را عامل اصلی قلمداد کرد. در واقع پیش از هر چیزی باید مسئولان برگزاری این مراسم پاسخگوی اتفاقاتی باشند که در آن رخ داده است؛ مجریان و بادیگاردهایی که خودشان بخش مهمی از بی نظمی بودند یا دوستان چهرههای شناخته شده فوتبال کشور که از روز گذشته عکسهای زیادی روی صفحات شخصیشان منتشر شده است. حتی این ایراد به برخی مسئولان شناخته شده فعلی نیز وارد است که بیوقفه بیش از نیم ساعت روی صحنه دیده میشدند. موضوع دیگر بحث انتخاب سالنی بزرگ برای میهمانانی 100 تا 150 نفره است که سبب شده بود از ابتدا تا انتهای مراسمی یک بی نظمی پنهان حس شود.
با اینکه جام قهرمانی در این تصویر توسط نماینده فیفا برده شده، اما همچنان عده زیادی از افراد در حالی که خیابانی از آنها خواهش میکند صحنه را ترک کنند، روی سن حضور دارند و دل نمیکنند!
البته که این اولین مرتبه نیست که مراسمی خاص در ایران در حوزههای مختلف با بی نظمی تمام میشود؛ ایران معمولا طی سالهای اخیر در مراسم مختلف با اتفاقات عجیب و غیرمنتظرهای روبرو شده و گاها آسیبهای جانی هم به همراه داشته است. با این وصف حالا اگر هم جواد خیابانی در حواشی روز گذشته مقصر باشد، نمیتوان او را به عنوان یک فرد محاکمه کرد، که در واقع او نماینده یک بخش از جامعه ایران به شمار میرود که در شرایط اینچنینی کنترلی بر رفتار خود برای به تصویر کشیدن یک جامعه پرورش یافته و بالغ ندارند و در چنین مواقعی میتوان به این باور رسید که منافع فردی بیشتر بر موفقیتهای جمعی (در اینجا گرفتن یک عکس در مقابل ارائه تصویر بد از جامعه ایران) اولویت پیدا کرده است.
درنهایت شاید بهتر باشد به جای اینکه توجه برای توجیه شرایط اسفبار روز گذشته روی یک فرد باشد، بیشتر معطوف به مدیران و مسئولان باشد؛ یا به شهرداری تهران، شورای شهر و همینطور فدراسیون فوتبال که روز گذشته هر سه رئیس آنها نیز در مراسم حاضر بودند ولی نتوانستند ابتدا و پایان خوبی برای یک رویداد جهانی تعریف کنند و تاانتها براساس برنامه ریزی دقیق پیش ببرند.
###