فم تریپ ایرانی؛ کسب درآمد مردم ایران یا «سفیدنمایی»
این یک واقعیت تردیدناپذیر است که برخی کسان خارج از ایران به دلایل مختلف که مامورند یا مصرند، سعی در عدم ارتباط ایران با خارج و نوعی انزوای تحمیلی و بالتیع عدم سفر خارجی ها و گردشگران به ایران هستند آنها از هرحرکتی مثبتی از ورزش گرفته تا گردشگری که مقوله های مردمی و غیر سیاسی و غیر دولتی هستند و جلب نظر جهانی دارد، بیزارند حتی اگر به قیمت تحمیل هزینه به ملت ( و نه صرفا دولت) و جلوگیری از کسب در آمد ملی برای کسب وکارهای شخصی باشد. آنها از تحریم ورزش ایران که دلخوشی و غرور برای فرد ایرانی است نیز در نمی گدرند. مثلاً کشورهای آفریقایی را در نظر بگیرید سالانه میلیون ها نفر برای دیدن مناظر طبیعی و در قالب«اکوتوریسم»به آنجا سفر می کنند و کاری هم به این ندارند که کشورهای آفریقایی مدام در حال کودتا هستند و یا نظام سیاسی آنها چیست. هدف آنها لذت بردن از مناظر طبیعی این کشورهاست و برای آن هزینه می کنند و طبیعتاً این هزینه هم به جیب کسب وکارهای محلی می رود. ایران هم همین گونه است . جاذبه های تاریخ و م
پرسش: تبلیغات گردشگری در ایران در طرحی به نام «فم تریپ» (سفر برای آشناسازی) که عرصهای برای کسب و کار بلاگرها و چهرههای شناخته شده شبکههای اجتماعی در حوزه گردشگری بیشتر کشورهاست، در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی خبرساز شده است.
البته بانی این طرح، حمایت دولتی از آن را تکذیب میکند و معتقد است رسانههای دولتی کار او و امثال او را مصادره کردهاند. سفر گردشگران خارجی به ایران اتفاقی جدید نیست و جاذبههای فرهنگی و تاریخی ایران را نمیتوان انکار کرد، با این حال واکنشهای منفی از سوی کسانی در خارج از ایران یا بعضا داخل ایران صورت می گیرد تا ایران (منظور ایرانیان) است از کسب درآمد محروم سازد گویی آنها تصور دارند هرچه مردم د رفلاکت باشند بالاخره روزی دادشان علیه حکومت بلند می شود.
این یک واقعیت تردیدناپذیر است که برخی کسان خارج از ایران به دلایل مختلف که مامورند یا مصرند، سعی در عدم ارتباط ایران با خارج و نوعی انزوای تحمیلی و بالتیع عدم سفر خارجی ها و گردشگران به ایران هستند آنها از هرحرکتی مثبتی از ورزش گرفته تا گردشگری که مقوله های مردمی و غیر سیاسی و غیر دولتی هستند و جلب نظر جهانی دارد، بیزارند حتی اگر به قیمت تحمیل هزینه به ملت ( و نه صرفا دولت) و جلوگیری از کسب در آمد ملی برای کسب وکارهای شخصی باشد. آنها از تحریم ورزش ایران که دلخوشی و غرور برای فرد ایرانی است نیز در نمی گدرند. مثلاً کشورهای آفریقایی را در نظر بگیرید سالانه میلیون ها نفر برای دیدن مناظر طبیعی و در قالب«اکوتوریسم»به آنجا سفر می کنند و کاری هم به این ندارند که کشورهای آفریقایی مدام در حال کودتا هستند و یا نظام سیاسی آنها چیست. هدف آنها لذت بردن از مناظر طبیعی این کشورهاست و برای آن هزینه می کنند و طبیعتاً این هزینه هم به جیب کسب وکارهای محلی می رود. ایران هم همین گونه است . جاذبه های تاریخ و معماری باستانی و فرهنگی آن به گونه ایست که از دیرباز عده ای را از کشورهای بخصوص غربی به این دیار کشانده و دست برقضا گردشگری شاید تنها حوزه ای در ایران باشد که دولت در آن نقش چندان کسب درآمد از آن ندارد. بنابراین مخالفت با سفر گردشگران به ایرن، نوعی تقابل با مردم ایران است از سوی هرکس که صورت بگیرد.
###