در حاشیه انتساب «خدعه» به آیت الله خمینی
*حسن یوسفی اشکوری
اخیرا نیز پس از دیدن و شنیدن برنامه خدعه بار دیگر از دوستان کمک خواستم که اگر منبعی برای آن میشناسند معرفی کنند. اما شنیدههای پیشین و اخیر نشان میدهد که این انتساب فقط یک منبع دارد و آن هم روایت مرحوم ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهور ایران است.
پرسش: اخیرا مستندی به وسیله صدای آمریکا تهیه و منتشر شده است با عنوان «خدعه» که در آن شماری از افراد با سابقه در روند انقلاب ایران حضور دارند و حول شخصیت آیت الله خمینی و کارنامه او سخن گفته اند. عنوان فیلم برگرفته از جمله.ای منسوب به اوست. ادعا شده وقتی به(امام) خمینی گفته شد چرا در پاریس چیزهایی گفته.اید و اکنون خلاف آن میکنید؟ او پاسخ داده است که: «خدعه کردم».
این دعوی سالهاست که مطرح است و چنین مینماید که عموما آن را پذیرفته و از این رو قاطع از آن در گفتارها و نوشتارهای خود استفاده میکنند. اما من که از همان آغاز به دلایلی در آن تردید داشته و دارم، بارها تلاش کردم منبعی معتبر برای این انتساب پیدا کنم، موفق نشدم. اخیرا نیز پس از دیدن و شنیدن برنامه خدعه بار دیگر از دوستان کمک خواستم که اگر منبعی برای آن میشناسند معرفی کنند. اما شنیدههای پیشین و اخیر نشان میدهد که این انتساب فقط یک منبع دارد و آن هم روایت مرحوم ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهور ایران است. به تجربه میدانم که اخبار و نقل قولهای آن مرحوم غالبا معتبر نبوده و میبایست از طرق دیگر راستی آزمایی شود. حال باید منتظر بود تا سندی معتبر برای این انتساب پیدا شود.
اما داستان خدعه در تاریخ اسلام نیز بی.سابقه نیست. شاید نخستین سند مربوط می شود به اوایل خلافت امام علی بن ابی طالب. منابع مختلف (از جمله ابن سعد در الطبقات، جلد ۶، ص ۳۳۴ و سیر اعلام النبلاء ذهبی، جلد ۳، ص ۳۵۴) آورده.اند، وقتی که علی تصمیم گرفت معاویه را از امارت شام برکنار کند، عبدالله بن عباس از جمله یارانش بود که با آن مخالفت کرد. وقتی علی این پیشنهاد را نپذیرفت، ابن عباس با استناد به جمله «الحرب خدعه» منسوب به نبی اسلام به علی گفت خدعه کند یعنی حق با شماست ولی معاویه را فریب بده. امام علی برآشفت و با لحن گزندهای پاسخ داد: «این کار تو و معاویه است، از آن به دورم .»
این جمله علی کاملا با سخن دیگر وی در نهج البلاغه (خطبه ۴۱) هماهنگ است که در آنجا آشکارا از هر نوع نیرنگ و حیله و خدعهای نهی میکند. در «وسائل الشیعه» (جلد ۱۱، ص ۵۱) چند روایت از امام علی و امام صادق در نهی از غدر و فریب نقل شده است. از علی روایت شده که گفت اگر بیزاریام از فریبکاری نبود، من هوشمندترین عرب بودم. در ادامه همان روایت علی اهل غدر را فاجر و فاجر را کافر دانسته است. در روایتی از امام صادق آمده است «بر مسلمانان روا نیست که فریب دهد و یا به فریبکاری فرمان دهد». اما در همانجا (ص ۹۶) جمله «الحرب خدعه» از قول علی به پیامبر نسبت داده شده که در جنگ خندق گفت. و شگفت این که در ادامه به طور متناقض ادعا شده که علی در صفین، ضمن نقل جمله پیامبر، خود نیز نوعی خدعه به کار برده است. در مورد اسشتهاد علی به روایت الحرب خدعه در صفین از نبی اسلام، نیز بنگرید به: طوسی، تهذیب الاحکام، جلد ۶، ص ۱۴۲.
اما در ارتباط با جمله مشهور «الحرب خدعه»، با چشم پوشی از این که آن را چه کسی گفته، می.توان گفت که صرفا در ارتباط با جنگ یعنی اقدامات نظامی خدعه میتواند معنایی مشخص و معقول و مقبولی داشته باشد و گرنه حیله گری و فریب دادن دیگران به عنوان یک اصل اخلاقی هرگز قابل قبول نیست. در جنگها فریب و خدعه بدان معناست که به گونهای رفتار کنید که دشمن نتواند از استراتژی شما آگاه شود و حتی در صورت لزوم در محاسبات خود دچار اشتباه شود. کاری که در فعالیت.های نظامی تمام ارتشها رایج است و مثلا برخی تسلیحات و یا ابزارها و آلات جنگی را استتار میکنند و یا لباس نظامیان را در جنگلها به رنگ درختان و در صحرا به شکل خاک صحرا در میآورند. به هرحال علی در رفتار فردی و سیاسیاش اهل خدعه و فریب نبود. چنان که نیکلسن میگوید علی: «. . .در کار سیاست ورزیده نبود و برای پیشبردن مقصود خویش به هر وسیلهای چنگ نمیزد و رقبای او، که میدانستند جنگ یعنی حیله و از ارتکاب هیچ جنایتی در راه پیشرفت مقصود دریغ نداشتند، بر او غالب شدند». حسن ابراهیم، ص ۳۲۸.
️حسن یوسفی اشکوری
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
###