دیپلماسی خاویار چیست؟ و کدام کشور صاحب مدار آن است؟
یکی از این ابزارها که به « دیپلماسی خاویار» مشهور شده، ار ذخایر خاویاری ارزشمند دریای خزر بهره برده و ریشه گرفته است.
پرسش: بعد از فروپاشی رژیم کمونیستی شوروی و اقمارش، کشورهای حوزه شمالی ایران متعلق به این حکومت به دنبال ابراز وجود و هویت سازی خود بوده و در این میان از ابزارهای متفاوتی بهره برده اند.
یکی از این ابزارها که به « دیپلماسی خاویار» مشهور شده، ار ذخایر خاویاری ارزشمند دریای خزر بهره برده و ریشه گرفته است.
حمهوری آذربایجان که زمانی نه چندان دور یکی از ایالات ایران بود،با رشوه دادن خاویار به مقامات خارجی مرتبط با خود و باصطلاح نمک گیر کردن آنها، موجب خلق این اصطلاح در حوزه روباط بین الملل و به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود شده است.
در اینجا به پدیدهای به نام «دیپلماسی خاویار» می پردازیم. شاید پاسخ این پرسش که چرا کشورما در قبال باکو تا این اندازه خوددار و فشل است را بتوان در همین توضیحات در مورد دیپلماسی خاویار دید.
دیپلماسی خاویار ( Caviar diplomacy) به سیاست دولت جمهوری جعلی باکو برای خریدن یا اثر گذاردن بر سیاستمداران، روزنامه نگاران و افراد ذینفوذ از طریق پرداخت پول یا اهدای هدایای ارزنده از جمله خاویار، نقره و طلا و نیز دعوت از آنها برای سفر به و پذیرایی در باکو گفته میشود.
واژهی دیپلماسی خاویار نخستین بار در سال ۲۰۱۲ و پس از انتشار گزارشی با عنوان «چگونه آذ شورای اروپا را ساکت کرد» از سوی ابتکار پایداری اروپا (ESI) مطرح شد. در این گزارش رشوههای حکومت علیف به جمعی ۱۰-۱۲ نفره از نمایندگان شورای اروپا و گروهی ۳-۴ نفره از کارکنان/منشیان دفتر
این شورا فاش شده و به سمع و نظر عموم مردم و سیاستمداران اتحادیه اروپا رسید. در این گزارش میخوانیم «دوستان ج آذ چهار بار در سال دستکم نیم کیلو خاویار اعلا به قیمت هر کیلو ۱۳۰۰ یورو دریافت میکردند». در ادامه این گزارش آمده که از بدو عضویت جمهوری جعلی باکو به شورای اروپا
یعنی از ژانویه ۲۰۰۱، هرساله بین ۳۰ تا ۴۰ نفر از نمایندگان این شورا به باکو دعوت شده و هدایای نفیسی از جمله خاویار، فرشهای ابریشمی، طلا، نقره و مبالغ هنگفت پول دریافت می کردهاند. در ادامه به یک شبکه از نمایندگان شورای اروپا با مرکزیت لوکا وُلُنته ایتالیایی اشاره شده است
که واسطهی زیرمیزی دادن به نمایندگان شورا از سوی باکو بوده است. بعدها در تحقیقات مشخص شد که شخص لوکا وُلُنته در مجموع نزدیک به ۲/۴ میلیون یورو از سوی حکومت علیف و از طریق واسطههایی نظیر شرکتهای انگلیسی و دانمارکی سازنده سکوهای دریایی نفت دریافت کرده. برگردیم به گزارش
مهمترین کسانی که در این گزارش از آنها به عنوان «دوستان باکو» نام برده شده عبارتند از: گروه اول: مایک هنکوک نماینده لیبرال دمکرات از انگلستان )سمت چپ) و کریستینا اوجولاند وزیر خارجه سابق استونی. در کارنامه این دو تن، سفرهای بیشمار به باکو و تنظیم یک تاییدیه رسمی به این مضمون
که «در باکو هیچ مشکل جدی در ارتباط با دمکراسی وجود ندارد.» دیده میشود. گروه دوم: پاول ویله بلژیکی، ادوراد لینتنر آلمانی (رئیس سابق هیئت پارلمانی شورای اروپا، تصویر سمت چپ) و چاوش داوداوغلو که بعدها از سوی اردوغان به عنوان وزیر خارجه ترکیه معرفی شد، رابرت والتر انگلیسی و چند
نماینده از روسیه. اینکه این رشوهها و لابیگریها چه منافعی برای جمهوری باکو در پی داشتهاند در یک رشتو نمیگنجد. پس به امید خدا و یاری شما دوستان برای دیده شدن این پست، این مطالب را -بجز یک مورد که در ادامه میخوانید- در روزهای آینده و به مرور زمان براتون خواهم نوشت.
در سال ۲۰۰۹ به دلیل وجود گزارشهای متعدد از نقض حقوق بشر در رابطه با زندانیان سیاسی از سوی دولت باکو شورای اروپا کریستوفر اشترسر آلمانی مامور میشود تا به باکو سفر کرده و از وضعیت زندانیان سیاسی گزارشی تهیه کند. دولت علیف اما با تخلف از آییننامه شورا اشترسر را ممنوعالورود
کرده و مانع ورود او به باکو میشود. دست آخر اشترسر در سال ۲۰۱۳ گزارش خود را با استناد به منابع مستقل محلی تهیه کرده و به شورا ارایه میدهد. این گزارش منجر به تنظیم یک طرح میشود که قرار بود پس از رای گیری در مجمع عمومی شورا به تصویب یک قطعنامه و وضع تحریمهای اقتصادی علیه
باکو بیانجامد. طرح ارایه شده اما به شکل خارقالعاده ای با دریافت ۱۲۵ رای مخالف در برابر ۷۵ رای موافق به تصویب نمیرسد. اینم در پرانتز بگم که باکو با بیان این مطلب که اشترسر هرگز در باکو حضور نداشته گزارش وی را فاقد ارزش خوانده. : به هر روی چند اتفاق موجب تابلو شدن وجود
دستهای پشت پرده برای اثرگذاری بر نتیجه این رایگیری شده بوده که در ادامه به آنها میپردازیم: - به گزارش روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگماینه «با توجه به آمار حضور و غیاب نمایندگان، تا آن تاریخ (روز رایگیری) هرگز این تعداد نماینده در مجمع عمومی شورای اروپا حاضر نبودهاند»
به گزارش خبرنگاران آلمانی حاضر در مجمع، پس از پایان جلسه و اعلام نتیجه رایگیری نمایندگان باکو به گونهای به شادی و پایکوبی میپردازند گویی که تیمشان در فینال یک مسابقهی فوتبال برنده شده باشد و همچنین رئیس هیئت باکویی در کمال خوشحالی اظهار داشته:
«اشترسر باید بفهمد شورای اروپا متعلق به باکو است نه او» : - از میان نمایندگان آلمانی تنها یک تن، یعنی خانم کارین اشترنس به این طرح رای مخالف داده بوده که بعنوان «دوست باکو» شناخته میشده. بعدها با بررسی ایمیلهایی که میان لوکا ولنته و دو تن از نمایندگان باکو رد و بدل
شده بوده معلوم شد همین آقای ولنته با استفاده از مبالغ هنگفتی که از باکو دریافت میکرده جلوگیری از تصویب قطعنامه علیه باکو را سازماندهی کرده. در تحقیقات بعدی همچنین معلوم شد مبالغ پول پرداخت شده به ولنته ایتالیایی و لینتنر آلمانی از حسابهای شرکتهای سازنده سکوهای نفت انگلیسی
نزد بانک دانمارکی (Danske Bank)، شعبه استونی، به حسابهای آنها واریز شده بوده. اشترسر همان روز در مصاحبه مطبوعاتی از آن روز به عنوان «روز سیاه» شورای اروپا یاد کرده و گفت «اکنون جای سوال است که آیا میتوان آیندهای برای این سازمان متصور بود؟». جالبه بدونید در آن زمان
مصاحبه مطبوعاتی اشترسر اصلا بازتاب پیدا نکرد! تا اینکه چند ماه بعد گرالد کلاوس، خبرنگار و تحلیلگر آلمانی در فرانکفورتر آلگماینه چاپ ۱۸ مه ۲۰۱۴ با استناد به آمار سازمان عفو بینالملل از وخیمتر شدن وضعیت زندانیان سیاسی در باکو و سرکوب شدید فعالان سیاسی پرده برداشت.
###