مستبدین انتخابات را برگزار می کنند اما آن را از محتوای خودش خالی می کنند؛
علیرضا بهشتی: «تحریف به نام دین» بزرگترین آسیب به نهضت های دینی است
نظام های استبدادی انقدر مردم را گرفتار معیشت خودشان می کنند که نمی توانند فراتر از آن به بحث نقد اجتماعی و امثال اینها بپردازند
پرسش: علیرضا بهشتی فرزند شهید آیت الله بهشتی و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: نهضت های دینی بزرگترین آسیب را از تحریف هایی می بینند که به نام دین صورت می گیرد. اینجا است که همه مردم باید حساس باشند و مبادا فکر کنیم کسی از بیرون می آید و کمک می کند تا وضعی اصلاح شود. همه ما در خانه خودمان باید به اصلاح بپردازیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه امروز فاصله اجتماعی را به شدت در جامعه خودمان و جهان می بینیم، گفت: نهضت های دینی بزرگترین آسیب را از تحریف هایی می بینند که به نام دین صورت می گیرد. اینجا است که همه مردم باید حساس باشند و مبادا فکر کنیم کسی از بیرون می آید و کمک می کند تا وضعی اصلاح شود. همه ما در خانه خودمان باید به اصلاح بپردازیم.
به گزارش خبرنگار جماران، علیرضا بهشتی در چهارمین برنامه عزاداری مجازی حسینیه جماران با عنوان «حسین(ع) و نقد نهادگرایانه حکومت دینی» گفت: بزرگداشت عاشورا را نمی توانیم و نباید فراموش کنیم؛ نه به این خاطر که این حادثه مصیبت بار همراه با فجایع انسانی، ناجوانمردی ها، ظلم و ستم در عرصه های مختلف بوده باشد. البته بزرگداشت عاشورا می تواند و بلکه پسندیده است که با ذکر مصائب آن روز همراه باشد؛ چه از طریق مرثیه خوانی، اشعار، خطابه و منبر و چه از طریق فیلم و هر ابزار هنری و رسانه ای دیگر که امروزه خوشبختانه بسیار گسترده تر و متنوع تر شده است.
عاشورا در بستر حکومتی دینی اتفاق افتاد
وی با تأکید بر اینکه عاشورا در بستر حکومتی دینی اتفاق افتاد، اظهار داشت: احساس خطری که امام کردند این بود که انقلاب پیامبر(ص) اگرچه مدت ها بود به دست نااهلان افتاده بود اما این بار در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد به آرامی و تحت پوشش بحث بیعت و با شعارهای دینی و تحت لوای انجام احکام دینی حکومت از حالت خلافت دارد خارج می شود به حالت سلطنت در می آید. تا اینجا امکان نقد در جامعه اسلامی وجود داشت و آنچه که ما می دانیم این است که هر گونه نهادی که نظارت مردم و نقد منتقدان را برتابد به تدریج و به آرامی از بین می رود و این نظارت زنده که ما از آن به عنوان امر به معروف و نهی از منکر یاد می کنیم از نظام اسلامی رخت بربسته است.
مستبدین انتخابات را برگزار می کنند اما آن را از محتوای خودش خالی می کنند
بهشتی ادامه داد: این هم روشی است که مستبدین در طول تاریخ به کار بسته اند. یعنی انتخابات را برگزار می کنند اما انتخابات را از محتوای خودش خالی می کنند. اما اینجا قرار بوده این انتخابات از محتوا خالی شده هم کنار گذاشته شود. یعنی آخرین قدم بوده و قرار بوده به صورت وراثت و تعیین هر رهبر توسط رهبر قبلی صورت بگیرد و دیگر خلافت در معنای نحیف دوران معاویه از بین می رود و به جای آن سلطنت موروثی خواهد آمد.
آنچه امام حسین(ع) آسیب می داند این است که دیگر حکومت نیاز به کسب مقبولیت از سوی شهروندان برای خودش نمی بیند
وی یادآور شد: آنچه امام حسین(ع) آسیب می داند این است که دیگر حکومت نیاز به کسب مقبولیت از سوی شهروندان برای خودش نمی بیند، قانون حاکم نیست و افراد وابسته می توانند قانون را طوری تفسیر کنند که در مسیر اهداف حاکمان قرار بگیرد و بالأخره اینکه نظارت عمومی و پاسخگویی به کلی از بین می رود. این می تواند مبنایی قرار بگیرد برای اینکه ما پیام امام حسین(ع) در این زمینه را در نظر بگیریم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: موقعی که من در خارج از کشور مشغول تحصیل بودم بخشی از کار من به بررسی آراء یک فیلسوف اجتماعی جامعه گرای آمریکایی به نام مایکل والزر مربوط می شد و در حین مبحث «نقد اجتماعی» او به ناگهان دیدم که چقدر این بحث ها شباهت دارد با آنچه ما در بحث امر به معروف و نهی از منکر داریم. هنوز تحصیلات تمام نشده بود و به ایران آمدم و نوارهای شهید بهشتی راجع به بحث امر به معروف و نهی از منکر در دیدگاه قرآن را گوش کردم و دیدم بسیاری از چیزهایی که تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» بوده، امروزه تحت عنوان «نقد اجتماعی» دوباره مطرح می شود.
وی افزود: احساس می کنم بعد از آشنایی با مفهوم نقد اجتماعی بود که درک کردم چرا امر به معروف و نهی از منکر از اوجب واجبات است و چرا به تعبیر امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر بستر اجرای بقیه احکام را فراهم می کند و جامعه اسلامی را قوام می دهد. این را برای این گفتم که توجه داشته باشیم اگر ما از دانش روز استفاده می کنیم نمی خواهیم آنچه در دین هست به نفع دانش روز مصادره مطلوب شود بلکه برای فهم عمیق تر ابعاد آن به ما کمک می کند و طبیعتا به خاطر تلازم عقل و وحی ما منعی هم به لحاظ دینی در این کار نداریم.
بهشتی با اشاره به دیدگاه های مایکل والزر، تأکید کرد: این طور نیست که منتقد از بالای برج عاج بخواهد نگاه کند و منتقد اجتماعی یکی از اعضای جامعه است. اگر منتقد و روشنفکری نتواند با زبان مردم صحبت کند طبیعی است که نقد او اثری در جامعه نخواهد داشت. البته بسیاری از منتقدان متخصص هستند و از تخصص خودشان حرف می زنند اما اگر زبان و بیان مناسب را انتخاب نکنند نباید انتظار داشته باشند که بتوانند مخاطبان گسترده ای را به فکر وادار کنند.
وی ادامه داد: مصلحان و رهبران مصلحی معمولا موفق هستند که بتوانند با زبان عامه مردم این مباحث نقادانه را بیان و توجه آنها را به خودشان جلب کنند. حتی در قرآن کریم هم مسأله همزبانی منتقد با جامعه بسیار مطرح است. یعنی گفته می شود پیامبران انسان هایی هستند که در کوچه و بازار مثل شما می گردند و زندگی می کنند و انسان هایی از جنس خودتان هستند. تنها یکی دو مورد فردی از خارج جامعه برانگیخته می شود که اتفاقا خیلی موفق نیستند. بنابر این هرچه منتقد از زبان عمومی استفاده کند طبیعی است که منتقدان گسترده تری خواهد داشت.
نقادی مخاطراتی دارد
برای منتقد اجتماعی فرش قرمز پهن نمی کنند
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس اظهار داشت: نقادی مخاطراتی دارد و برای منتقد اجتماعی فرش قرمز پهن نمی کنند. مراکز و کانون های مختلف قدرت در جامعه با او مقابله می کنند و سعی می کنند برای او شایعات درست کنند، علیه او افشاگری می کنند، سعی می کنند که او را مسخره کنند، اهداف و بیان های او را به گونه ای دیگر وارونه به مردم منتقل کنند و سعنی می کنند انگیزه های او را به انگیزه های شخصی او مرتبط کنند نه انگیزه ای که در آن خدمت به جامعه مطرح است. معمولا منتقدان دائم در حال مبارزه هستند، به زندان کشیده می شوند و حصر و حبس و تبعید می شوند؛ حتی در طول تاریخ دیده ایم که کشته می شوند. چنانچه در مورد واقعه کربلا می بینیم که جان عزیز خودشان را از دست می دهند و خانواده آنها در سختی های گوناگون قرار می گیرند.
وی یادآور شد: دوگانه انقلاب و اصلاح خیلی مطرح شده و درباره قیام امام حسین(ع) هم وجود دارد. در پرتو نقد اجتماعی ضرورتی ندارد که این را یک دوگانه بدانیم. اگر این طور بیان شود که اصل بر اصلاح است و تلاشگران به طور فردی، گروهی یا کل جامعه سعی می کنند از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب حرکت کنند. در تعبیر امام حسین(ع) هم آمده که برای اصلاح امت جدّم قیام کرده ام. بنابر این مسأله اصلاح است.
بهشتی تأکید کرد: گاهی بر سر راه اصلاح موانع خطیری وجود دارد که به ناچار باید به انقلاب به معنای دگرگونی های بنیادین، نه توسل به خشونت، دست زد. ما در انقلاب اسلامی هم دیدیم که این طور شد. یعنی وقتی نظام شاهنشاهی همه راه های اصلاح را حتی بر منتقدین نزدیک به خودش بست، طبیعی است که راه اصلاح بسته شد و برای رفع مانع لازم بود انقلابی صورت بگیرد. بنابر این لازم نیست به دام دوگانه انقلاب و اصلاح بیفتیم و منتقدان همین گونه بوده اند و با توجه به امکانات، پایگاه اجتماعی و میزان یاران خودشان حرکت می کردند و بر این اساس که ببینند چه چیزی امروز ممکن تر و ضروری تر است.
وی افزود: نقد اجتماعی بیش از هر چیز دیگر با مسأله «نظارت عمومی» و پاسخگو بودن حکومت، حاکمان و صاحبان قدرت را متبلور می کند. شهید بهشتی می گوید هیچ زیربنای اجتماعی از آن زیربنای شوم خطرناک تر نیست که انسان هایی بتوانند هرچه می خواهند بکنند بی آنکه بشود بر آنها خرده گرفت یا آنکه بشود از آنها بازخواست کرد. اینجا شهید بهشتی مسأله پاسخگویی رهبران و مدیران را به عنوان یک دگم که احکام اولیه و ثانویه بر نمی دارد مطرح می کنند. اجتهاد از نقاط قوت شیعه است اما این اجتهاد نباید اصول را تغییر بدهد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: مرحوم آیت الله العظمی صانعی، که چقدر جایشان در جامعه ما خالی است، در بحثی که درباره مسأله دیه و همچنین قصاص می کنند عنصر عدالت را وارد می کنند و می گویند ما نمی توانیم حکمی را بپذیریم که با اصل عدالت مغایر باشد و ما می دانیم که آیین اسلام آیین عدالت است. شهید بهشتی در جلد دوم کتاب اقتصاد در اسلام این را مطرح می کند که اساسا یکی از اهداف مهم زکات و مالیات های اسلامی این است که فاصله طبقاتی را در جامعه اسلامی کاهش بدهد و در نتیجه آن یک نوع امنیت اجتماعی به وجود بیاید.
امروز فاصله اجتماعی را به شدت در جامعه خودمان و جهان می بینیم
وی ادامه داد: ما امروز فاصله اجتماعی را به شدت در جامعه خودمان و جهان می بینیم. کسی مخالف این نیست که سرمایه ها در جهت آبادانی و خیر جامعه به کار برده شود اما نظام سرمایه سالاری که افزودن سرمایه و پول و برای پول هدفش هست نه خدمت به زندگی و معیشت انسان ها، به گونه ای شده که فاصله شمال و جنوب که کسی در علوم اجتماعی از آن صحبت نمی کرد امروزه دوباره برگشته و ما می بینیم که چقدر تفاوت وجود دارد.
نظام های استبدادی انقدر مردم را گرفتار معیشت خودشان می کنند که نمی توانند فراتر از آن به بحث نقد اجتماعی و امثال اینها بپردازند
بهشتی افزود: نظام های استبدادی انقدر مردم را گرفتار معیشت خودشان می کنند که نمی توانند فراتر از آن به بحث نقد اجتماعی و امثال اینها بپردازند و همه فکرشان این است که چگونه امروز را به فردا برسانند و چگونه نان آور خانواده سرافکنده نباشد. امروزه ما شاهد هستیم در سراسر دنیا این گونه فکر که امکان هرگونه مشارکت اجتماعی را مسدود کرده چقدر گسترده شده است. یعنی همه مجور هستند برای حفظ بقای خودشان بجنگند. الآن مسأله «بقا» است و چگونه زندگی کردن نمی تواند در این بستر مطرح باشد.
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص اینکه در زمانه امروز ما امر به معروف و نهی از منکر در چه اشکالی می تواند متبلور شود، گفت: مرحوم شهید بهشتی در کتاب «بایدها و نبایدها» آن را واجب عینی می دانند. چنانچه نقد صاحبان قدرت و نظارت و دیدبانی همیشگی خودمان را می دانیم. اصولا نهضت های دینی بزرگترین آسیب را از تحریف هایی می بینند که به نام دین صورت می گیرد. اینجا است که همه مردم باید حساس باشند و مبادا فکر کنیم کسی از بیرون می آید و کمک می کند تا وضعی اصلاح شود. همه ما در خانه خودمان باید به اصلاح بپردازیم و هر مقداری که می توانیم، وسع و توانایی های خودمان را در نظر بگیریم و در راه اصلاح جامعه کوشا باشیم.