استوری جنجالی یاسرجبرائیلی درمورد تغییر ساعت پخش سریال «ساختمان پزشکان» بخاطر پسرش
استوری یادشدۀ جبرائیلی یکی از موضوعات مورد بحث از دیروز تاکنون در شبکه های اجتماعی بوده به طوری که برخی از کاربران این شبکه ها امثال جبرئیلی را متهم به اشرافی گری با اسم رمز اصولگرایی کرده اند چرا که کنداکتور پخش صداوسیما مطابق میل آنها تغییر می کند. اقدامی که شاید در رژیم شاه هم امکان پذیر نبود.
پرسش: استوری یاسر جبرائیلی رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد اقدامش برای تغییر ساعت پخش سریال « ساختمان پزشکان» باب میل امثال کودک 11 ساله اش، جنجال به پا کرده است.
استوری یادشدۀ جبرائیلی یکی از موضوعات مورد بحث از دیروز تاکنون در شبکه های اجتماعی بوده به طوری که برخی از کاربران این شبکه ها امثال جبرئیلی را متهم به اشرافی گری با اسم رمز اصولگرایی کرده اند چرا که کنداکتور پخش صداوسیما مطابق میل آنها تغییر می کند. اقدامی که شاید در رژیم شاه هم امکان پذیر نبود.
یکی از کاربران شبکه های اجتماعی توییت زیر را به این مناسبت منتشر کرد:
مامان فریدالدین گفت: برای پسرم مدرسه خوب نبود، از حضرت آقا اجازه گرفتیم، بهمون ملک دادن مدرسه ساختیم! حالا صدا و سیما به خاطر پسر سید یاسر
ساعت سریالها رو تغییر داده! بعد اینها درباره خانوادههای اشرافی زمان «شاه طاغوت» حرف مفت میزنن! شما خودتون معنای دقیق طاغوتید.
اما این اتفاق در همین حد متوقف نماند چنان که دستمایه یادداشت ها و تحلیل ها هم قرار گرفته که یکی از آنها به نقل از کانال تلگرامی مهدی نصیری مدیر سابق کیهان منتشر می شود:
جزاکم الله خیرا آقای جبرائیلی!
سید هاشم فیروزی
نظام مسئله شناسی هر فرد تابعی از پرابلماتیک بودن پدیده ها برای اوست که این پرابلماتیک بودن خود تابعی از نظام ارزشی و هستی شناسی فرد است. از همین روست که سطوح دغدغه و مسائل در بین افراد متفاوت است.
آبراهام مازلو در هرم سلسله نیازهای خویش به خوبی ارتباط رشد روانی با سطوح مختلف نیازهای زیستی و روانی را تشریح می کند. به عبارت دیگر جنس دغدغه و مسائل شما نشان از سطوح ارضای نیاز شما دارد.
در یک مثال عینی دغدغه سید یاسر جبرائیلی در مواجهه با رسانه ملی، دغدغه فرزند نوجوان ذکور خویش است. دغدغه ای که در نسبت با مسائل پیرامون ایران دغدغه ای کاملا لاکچری ست در عین مذهبی بودن.
نکته تاسف بار قضیه، فهم مسئله از زاویه دید نیاز شخصی ست و نه واکاوی و بررسی و مسئله کلان اجتماعی. یعنی تا آقازاده ای در برهه ای نیازمند مدرسه علوم انسانی نشود، آقایان نیاز اجتماع را درک نمی کنند. و تا آقازاده تازه نفس دیگری در سطح رسانه برایش مسئله ایجاد نشود، آقایان به نیاز و مسئله رسانه ای اجتماع نمی پردازند!
اما حال که باب مسئله یابی در ظرف رسانه ملی در مقام شخصی باز شده است و مدیران و دوستان یک به یک به خط شده اند، بد نیست ما هم کمی از دغدغه تکراری خودمان و دیگران در ارتباط با رسانه ملی بگوییم...
رسانه ملی را لاتاری و قمارخانه کرده اید با انواع قرعه کشی ها و جایزه ها که چیزی جز حس سرخورده گی و چپاول بیشتر طبقه فرودست ندارد (آنها هستند که رویای خویش را در لاتاری و قرعه کشی می جویند)
رسانه ملی در برنامه سازی فاقد خلاقیت و ابتکار است
رسانه ملی در شبکه های ملی در بعد تکثر فرهنگی و قومیتی کم کار است
رسانه ملی در برهه های حساس زبان جمهور نیست
رسانه ملی در تولیدات قابل رقابت با کمپانیهای انیمیشن روز دنیا هزاران درصد عقب است(ابزار انتقال فرهنگ برای نسل بعد انیمیشن است و نکاتی دقیق علمی در این زمینه وجود دارد)
رسانه ملی بزرگترین خائن به آرمان زیست ضد مصرف گرایانه است و آنچه او به تنهایی با صنعت تبلیغات پر زرق و برق تجملاتی و مصرفی انجام داد، آمریکا با ایران نتوانست انجام دهد.
رسانه ملی در صنعت تبلیغات بزرگترین مروج بدن انگاری(عملهای زیبایی و بدنهای تک فرم) و نژاد سالاری است(موی بلوند، چشم آبی).
سالهاست همه رسانه خوانده ها و رسانه بلدها پژوهش می کنند، انتقاد می کنند و حتی خواهش می کنند.
اما غافل از یک توجه و تغییر روند ملموس!
آری نمونه آقای جبرائیلی بار دیگر به ما نشان داد باید ابتدا جایگاهت را ارتقا دهی تا نه تنها صدایت را بشنوند بلکه به عنوان کلام اجتماع شنیده شود.
هیچ گاه جلسه چند ماه پیش با رئیس سیاستگذاری سلامت رسانه ملی در دفتر کارش را فراموش نمی کنم هنگامی که به اتفاق مدیرعامل موسسه سجا و القصه بعد از داستان ساسی و الکسیس نکاتی دقیق من باب ضرورت تولید برنامه تخصصی در حیطه امر جنسی را شفاف نمودیم.
پاسخ یک جمله بود:
نکاتتان دقیق بود و علمی، اما رسانه ملی ظرفیت این اقدام را ندارد!
###