شباهت سرنوشت ۳ اصولگرا به عادل فردوسی پور
برخی از چهرههای دیگر مجلس نیز که در ابتدای امر داعیه ریاست داشتند با دستیابی به ریاست برخی کمیسیونهای مجلس از مدار اصلی به مدار دوم مجلس یازدهم رفتهاند تا اکنون بتوان گفت محمدباقر قالیباف توانسته بعد از شش ماه مجلس یکدست اصولگرا را براساس مدار مورد روایت خودش ترتیببندی کند. برخی در راس مدار، برخی به حاشیهها و برخی نیز کلا از مدار کنار گذاشته شدهاند.
پرسش:روزنامه آفتاب یزد وضعیت کنونی سه تن از نمایندگان اصولگرا که چهره های شناخته شده ای هستند را با سرنوشت عادل فردوسی پور در شبکه ۳ مقایسه کرده و از بایکوت و خارج شدن آنها از مدار نوشته است!
«نادران، میرسلیم و ایزدخواه از جمله چهرههایی هستند که این روزها کمتر نام شان در مجلس شنیده میشود. به نظر میرسد آنان هر کدام به دلایلی بایکوت شده اند.»
«دیگر نمیشد اینگونه ادامه داد. محبوبیت و تخصص ایشان برای ما پنهان نبود. وقتی ببینید بهترین دروازه بان شما دائما در خط دیگری کار میکند، یکی دیگر را درون دروازه میگذارید! کار داشت از مدارش خارج میشد و مهمترین بحث این بود.»
این صحبتهای مدیر شبکه سوم صداوسیما است درباره اینکه چرا عادل فردوسی پور که محبوبترین برنامه صداوسیما را اجرا میکرد عذرش خواسته شد و حالا ماهها است خانه نشین شده است. اما اگر گمان میکنید که «مدار» تنها در شبکه سوم اصل است به نظر میرسد باید به سایر بخشها نیز نگاه عمیقتری کرد. در واقع «مداری» که علی فروغی از آن نام برد در عرصه سیاسی نیز نقش بسیار قابل توجهی دارد.
مشهورترین مورد آن محمود احمدینژاد است که روزگاری اصولگرایان تمام قد حامی او بودند اما به یک باره پشت احمدینژاد خالی شد چرا که اعتقاد داشتند او از «مدار» منحرف شده است. اگر تازهترین ماجرای مدار را بخواهیم مورد توجه قرار دهیم باید به درون مجلس یازدهم برویم. مجلسی که اگرچه یک دست اصولگرا است اما در ابتدای امر با اختلافات مختلفی همراه بود و افراد مختلفی در آن داعیه دار ریاست بودند چهرههایی که خود را قدیمیهای عرصه سیاسی در جریان اصولگرا میدانستند.
از جمله میتوان به الیاس نادران و مصطفی میرسلیم اشاره کرد که پیش از تشکیل مجلس یا در یک ماه اول بسیار مورد توجه بودند و خبرساز! اما رفته رفته به نظر میرسد تحلیل جریان قدرت در اصولگرایان این بود که چنین چهرههایی جزئی از مدار نیستند و باید به حاشیه بروند. حالا دیگر کمتر از این چهرهها خبری وجود دارد. این روزها نمایندگانی بیشتر خبرساز هستند که به طیف جوان اصولگرایی نزدیک هستند، طیفی که اصطلاحا آتش تندتری نیز نسبت به سنتیها دارند. نکته قابل توجه درباره این طیف این است که برخلاف قدیمیها که نوعی مخالفت و رقابت با قالیباف را مدنظر داشتند گویی طیف جوان ریاست قالیباف را پذیرفته است و با او دچار چالش نشده است. با توجه به نفوذ رسانهای که قالیباف برخوردار است نمایندگان همراه با او که اکثرا جویای نام هستند نیز توانستهاند بیشتر خودی نشان دهند.
خروج میرسلیم و نادران از مدار
تقریبا یک ماه پیش یکی از آخرین انتقادات میرسلیم از قالیباف در یک مصاحبه انجام شد و البته بیآنکه نامی از قالیباف بیاورد، نوع پیشبرد امور در مجلس را مورد انتقاد قرار داده است. میرسلیم که گفته «در حال حاضر مدیریت مجلس از راهبرد خاصی تبعیت نمیکند و تا حدودی متاثر از التهابهای اجتماعی است»، معتقد است این رویه «باید برعکس باشد» و به باور او، این مجلس است که «باید با تبعیت از راهبردی دقیق بر اوضاع کشور مسلط شود و بتواند مطالبات عمومی را هدایت و مدیریت کند. در این مورد متاسفانه اقدام شایستهای انجام نشده و همین امر به طور طبیعی منجر به بروز افراط و تفریط میشود. اساسا پرخاش کردن، راهحلی را بر ما نمیگشاید و فقط بر وخامت مناسبات بین مجلس و دولت میافزاید، آنهم به شکلی ناهنجار که از نظر شرعی اشکال دارد و از نظر عرفی نیز مردود است.»
میرسلیم پاسخ انتقادات را از زوایای گوناگونی دریافت کرده است
اما میرسلیم پاسخ این انتقادات را از زوایای گوناگونی دریافت کرده است. یکی از این موارد در سرمقاله روزنامه رسالت است که به شدت به حزب موتلفه انتقاد کرده و بزرگان این حزب که بدون شک میرسلیم یکی از آنها است را مورد نکوهش قرار داده است. روزنامه رسالت که روزگاری روابط بسیار نزدیکی با موتلفه داشت حالا مدتی است که نزدیکان قالیباف آن را بدست گرفتهاند. نویسنده این سرمقاله نوشته است:« موتلفه هرچقدر در فضای مبارزاتی پیش از انقلاب و شروع نهضت، توفیق داشت، بعد از انقلاب و خصوصا پس از دفاع مقدس نتوانست در عرصه سیاسی و اجتماعی، خود را مطرح کند و به نوعی رکورددار شکستهای انتخاباتی قلمداد میشود. مجموعهای با زیرساختها و تشکیلات گسترده اما بدون بدنه و اقبال... در بررسی سیر قهقرایی این تشکل و چرایی این که برخی مسئولان آن، موردتوجه رسانههای خاص شده اند، استفاده از مرام نامهای که گویی در بین بعضی از این افراد جایی ندارد لازم است.»
گویی نادران امیدی به مجلس ندارد که یک تنه به میدان میرود!
الیاس نادران هم دیگر فردی است که بعد از یک دوره غیبت وقتی برای مجلس یازدهم توانست به بهارستان بازگردد شاید تصور میکرد به عنوان یک چهره شناخته شده در مجلسی که اکثریت آن تازه کار هستند میتواند رهبری مجلس را برعهده بگیرد اما روزگار برای او بر طبق مراد پیش نرفت تا نادران هم از «مدار» خارج شود. تنهایی نادران به حدی است که به عنوان نمونه در اواخر آبان یک تنه به رئیس جمهور نامه نوشت و انتقاد کرد، گویی نادران امیدی به مجلس ندارد که یک تنه به میدان میرود! او برای رئیس جمهور نسخهای اقتصادی پیچید و در پایان نامه نیز نوشت: «بسامان کردن محیط کسب و کار و حل ناترازیهای بازارهای سرمایه و بانک، پول و ارز و برداشتن موانع دست و پاگیر از جلوی پای تولیدکنندگان و در یک کلام رفع تحریم داخلی بر محیط اقتصادی و سالمسازی محیط فعالیتهای اقتصادی و تجاری از جمله اقدامات کوتاه مدت دیگری است که برای مقاومسازی اقتصاد در مقابل تحریمهای خارجی و برداشتن تحریمهای داخلی ضروری است.»
نادران درباره همین طرح جنجالی مجلس با عنوان یارانه معیشتی، ۱۲ آبان گفته بود: «طرح تامین کالاهای اساسی روز گذشته در مجلس بررسی شد، حال با یک پیشنهاد ۲۵ هزار میلیارد تومان روی بودجه قرار گرفت بدون آنکه منابع مالی درستی برای آن در نظر گرفته شود و این تعجیلها آثار و عواقب دارد و فردا ما مواخذه خواهیم شد.»
نادران در یکی از نطقهای پیش از دستورش در پارلمان بهشدت به مجلسیان تاخته بود و آنها را به سیاسیکاری و قبیلهگرایی متهم کرده بود. او گفته بود: «متاسفانه زینکردن اسب برای انتخابات ۱۴۰۰ توسط تعدادی از عزیزان نماینده و دستوپاکردن کسب موقعیت در دولت آینده یا شهرداری تهران، آثار نامطلوبی به جا گذاشته است... امروز ساختارهای مجلس شکل گرفته است. هیئترئیسه، کمیسیونها، فراکسیونهای سیاسی، غیرسیاسی و نهادهای اجرائی مستقر شدهاند. چرا پس از بیش از پنج ماه خروجی قابل اعتنایی در حوزه اقتصادی و اجتماعی نداریم؟ آفت عمده، سرگرمشدن نماینده به حوادثی زیانبار با واردکردن انگیزههای ناسالم شخصی و جناحی یا سهلانگاری در کار یا دستهبندیهای احیانا ناسالم قومی، منطقهای، قبیلهای و امثال آن است.»
موضوع خارج شدن از مدار برای نمایندگان پایین دستتر هم هست
موضوع خارج شدن از مدار برای نمایندگان پایین دستتر هم هست. مثلا ایزدخواه نمایندهای که پیش از این ماجرای دناپلاس را رسانهای کرد نیز حالا کمتر نامی از او دیده میشود. جستجوی نام او در گوگل نشان میدهد اغلب موضعگیریهایی که داشته در همان تابستان و حدود زمانی ماجرای دناپلاس بوده است. عطاءالله حافظی فعال رسانهای در این زمینه در توئیتر خود نوشته است:«بنظر میرسد بعد از رسانهای شدن موضوع خودروی #دناپلاس نمایندگان مجلس توسط #روحالله_ایزدخواه، ایشان بایکوت شده».
برخی از چهرههای دیگر مجلس نیز که در ابتدای امر داعیه ریاست داشتند با دستیابی به ریاست برخی کمیسیونهای مجلس از مدار اصلی به مدار دوم مجلس یازدهم رفتهاند تا اکنون بتوان گفت محمدباقر قالیباف توانسته بعد از شش ماه مجلس یکدست اصولگرا را براساس مدار مورد روایت خودش ترتیببندی کند. برخی در راس مدار، برخی به حاشیهها و برخی نیز کلا از مدار کنار گذاشته شدهاند.
در همین زمینه یک فعال سیاسی اصولگرا نیز گفت:«نکته اولی که باید مدنظر قرار گیرد این است که فضای مجلس به شکلی است که به طور معمول افراد نظرات و دیدگاههای خود را میتوانند مطرح کنند اما در نهایت باید به یک هماهنگی برسند.» حسین کنعانی مقدم افزود:«با این حال این موضوع نباید چنین فرض شود که مجلس باید به سمت تک صدایی برود یا اینکه برخی بخواهند تریبون داری کنند. فضای مجلس به شکلی است که نمایندگان باید در موقعیتی برابر بتوانند نظرات خود را مطرح کنند و در نهایت براساس نظر اکثریت تصمیمگیریها انجام شود.»
###