جمهوری اسلامی:ضرورت بازنگری در بنیانهای امنیتی و جلوگیری از تکرار ترور دانشمندان هستهای
سوال این است که چرا حفاظت شخصیتی که رسماً ازسوی اسرائیل به عنوان هدفی غیر مصون اعلام شده بود، بدان حد ناکارآمد بوده است که یک گروه تروریستی در حوالی تهران آنهم در شرایط محدودیتهای تردد به راحتی او را هدف قرار میدهند و میگریزند؟
پرسش: جمهوری اسلامی یکشنبه نوشت: ترور ناجوانمردانه شهید دکتر محسن فخری زاده، ایرانیان را داغدار کرده است. همزمانی این شهادت با نزدیک بودن ایام سالگرد شهید سردار سلیمانی غم این فقدانها را مضاعف میسازد ولی آنچه در چنین حوادث تلخی آشکار و بیشتر مایه تاسف است آنکه، توطئه مثلث شوم آمریکا، اسرائیل و عربستان با همکاری عوامل نفوذی همراه است و ایادی داخلی،مجری توطئه شوم دشمنان هستند.
ترور دانشمندان هستهای کشورمان طی چند سال اخیر که شهید فخری زاده چهارمین نفر از آنها بود وتکرار و توالی این ضربات، نشان دهنده آنست که اکنون زمان آن فرا رسیده که سازمانهای امنیتی کشور به بازبینی نقاط ضعف خود پرداخته و به ملت ایران نسبت به تکرار این رویدادها پاسخگو باشند.
حوادث چند سال گذشته در زمینه دستبرد به اسناد هسته ای،خرابکاریها درتاسیسات هستهای مثل نطنز،انفجاردر زاغههای مهمات و تازهترین آنها ترور دکتر محسن فخری زاده چیزهایی نیستند که بتوان به سادگی از کنار آنها گذشت و ضعفهای امنیتی را نادیده گرفت.
هر چند برخی معتقدند صهیونیستهای حاکم بر آمریکای ترامپ و منطقه که گمان میکردند چهار سال دیگر فرصت خواهند داشت، و خوابهای بلند مدتی را برای منطقه و ایران دیده بودند، حال که در نتیجه انتخابات آمریکا برنامههای خود را در خطر میبینند، سرعت برنامههای خود را فزونی بخشیده اند، تا دو نتیجه حاصل نمایند. نخست آنکه در همین زمان شصت روزهای که در اختیار دارند، حداکثر ضربه را به ایران وارد سازند وچه بسا برنامههای دیگری را نیز در سر داشته باشند، که باید کاملا هشیار بود. دوم اینکه در صورت امکان دولت بعدی آمریکا و ایران را اجبارا به مشکلات فراتر و بلند مدتتر از انچه بوده است، وارد نمایند. البته، نمیتوان از انتظار طبیعی ملت ایران در پاسخ به این اقدامات جنایتکارانه گذشت و منطقا انتظار میرود مسئولین امنیت ملی و دیپلماسی کشور برای تعدی صورت گرفته به کیان کشور و ممانعت از تکرار آن با رعایت مصالح کوتاه مدت و بلند مدت کشور با تدبیر تصمیمگیری نمایند.
متاسفانه آنچه مسلم است و باید آنرا بدون مجامله پذیرفت،آنست که این اقدامات و توطئه قدرتهای فرامنطقهای و دشمنان منطقهای و سرویسهای اطلاعاتی آنها با همراهی عناصر مزدور و جریانات نفوذی و خائن صورت میپذیرد. چه بسا در این سالها دشمن با شناسایی حفرهها به همراه مطالعه روش فکر، رویکرد و رفتار مسئولان و نهادهای گزینشی و حساس کشور دریافته است که با چه ادبیات و رفتاری، میتوان تا سطوح مهمی نفوذ کرد و با کسب اطلاعات لازم و استخدام افراد خائن، عزیزترین عزیزان این کشور را این گونه حذف فیزیکی نمود.
بپذیریم که شهادت این عزیزان،ضربهای جبران ناشدنی است و نسبت به امنیت ملی نگرانیهایی را دامن میزند، مخصوصا که متاسفانه امثال این ترورهای زنجیره ای، چندین مورد انجام شده است. بنا بر این باید نسبت به دلایل حفرههای امنیتی و ترورهای گذشته که به صورت پیچیدهای صورت گرفته، پاسخ اطمینان بخشی به مردم شریف ایران داده شود و از همین حالا هم در تقویت صفوف و دیوارهای امنیتی کشور اقدامات بازدارنده و همه جانبهای صورت داد، و با بررسی خلاءهای گذشته، نسبت به تجدید و تکرار این توطئهها، هوشیار بود تا خدایی نکرده با ثلمه یا خرابکاری جدیدی مواجه نشویم.
واقعیت اینست که ترور دکتر محسن فخری زاده، دانشمند هستهای کشورمان در روز جمعه بسیار شوک آور بود و از ابعاد مختلفی میتوان آن را مورد بررسی قرار داد؛ از جمله اینکه شهید فخری زاده چندان مشهور بود که دو نخستوزیر فعلی و پیشین اسرائیل، از او به اسم، یاد کرده بودند و ایهود اولمرت نیز علناً گفته بود که فخری زاده، مصونیتی ندارد.
شهید فخری زاده، شاید از تمام دانشمندان هستهای که قبل از این ترور شده، کلیدیتر بود و از این رو، فقدان او، ضربهای کاریتر از قبل به برنامه هستهای ایران وارد کرده است. او حتی در زمینه تجهیزات پزشکی نیز دانشمندی کارآمد بود و برای اولین بار بعد از ترورش اعلام شد که کیت ایرانی تشخیص کرونا محصول کار او بوده است.
حال سوال این است که چرا حفاظت شخصیتی که رسماً ازسوی اسرائیل به عنوان هدفی غیر مصون اعلام شده بود، بدان حد ناکارآمد بوده است که یک گروه تروریستی در حوالی تهران آنهم در شرایط محدودیتهای تردد به راحتی او را هدف قرار میدهند و میگریزند؟
آیا بعد از ترورهای پیشین دانشمندان هسته ای، نباید ارتقائی جدی در زمینه امنیت افرادی که در معرض ترور هستند، صورت میگرفت؟ این که یک یا چند نفر مسلح داخل خودروی فرد بنشینند، الزاماً ایجاد امنیت نمیکند، چرا که ترورها براساس داشتن اطلاعات دقیق از سوژه و اصل کمین و غافلگیری صورت میگیرند.
حوادثی مانند خرابکاری در نطنز، سرقت اسناد هستهای توسط اسرائیل و ترور دانشمندان هسته ای، قاعدتاً نمیتواند بدون بهره گیری از عوامل نفوذی در دستگاههای مرتبط صورت بگیرد. در همین فقره اخیر نیز اطلاعات تیم ترور به حدی دقیق و به روز بود که میدانستند فخری زاده دقیقاً با چه خودرویی، در چه ساعتی و از کدام یک از دو ورودی شهر آبسرد وارد میشود و بر همین اساس، وانت پر از مواد منفجره را در مسیر حرکت وی پارک و خود نیز همانجا کمین کرده بودند.
بنابراین زمان آن رسیده است که بازبینیهای لازم و بایسته در نطام نهادهای امنیتی به صورت جدیتری مورد توجه قرار گیرد و مسائل، با دقت بیشتری رصد شوند.
###